آموزش هیپنوتیزم / آیا همه می‌توانند هیپنوتیزم کنند؟

آموزش هیپنوتیزم / آیا همه می‌توانند هیپنوتیزم کنند؟
تاریخچه هیپنوتیزم
هیپنوتیزم از زمان‌های بسیار دور مورد استفاده قرار می‌گرفته است. با ورق‌زدن سرگذشت نیاكانمان موارد بسیاری یافت شده‌اند كه به ما می‌گویند آنها به‌خوبی از هیپنوتیزم آگاه بوده‌اند. حتی یكی از حجاری‌های به‌دست‌ آمده از یك قبر باستانی در شهر تبس (Thebes) واقع در مصر،یك روحانی را در حال هیپنوتیزم‌كردن بیمارش نشان می‌دهد. این علم از مصر به یونان، روم باستان و هند گسترش یافت و در قرون بعدی توسط پزشكان و دانشمندان مختلف مورد بررسی قرار گرفت.

اما نخستین تلاش وافر علمی در این زمینه را یك پزشك اتریشی به نام فرانز آنتون مسمر (Mesmer) در اواخر قرن ۱۸انجام داد. مسمر عقیده داشت كه یك جریان مغناطیسی در تمام كائنات وجود دارد كه در حالت تعادل است. وی عقیده داشت كه هرگونه ناهنجاری در بالانس و تعادل مناسب این جریان در بدن انسان می‌تواند موجب بیماری شود. در ادامه، مسمر از آهن‌رباجهت درمان بیمارانش استفاده كرد و موفقیت‌های زیادی را كسب كرد. به عقیده مسمر، استفاده از آهن‌ربا می‌توانست موجب بهبود تغییر حاصل آمده در جریان مغناطیسی در داخل و یا خارج بدن بیمار شود. پس از بررسی‌ها و تجربیات بیشتر، مسمر متوجه شد اثراتی كه از آهن‌ربا انتظار دارد را می‌تواند با استفاده از عوامل غیرماگنتیك و حتی با تكان‌دادن دستانش ایجادكند. وی تئوری‌اش را اصلاح كرد و این‌طور نتیجه‌گیری كرد كه این اثرات در واقع به‌دلیل یك نوع مغناطیس انسانی هستند. پس از مسمر دانشمندان دیگر راه وی را ادامه دادند و با این فرآیند بیشتر آشنا شدند. مبدع اصطلاح هیپنوتیزم یك پزشك انگلیسی بود به نام <جیمز برید> ‌ كه در اواسط قرن ۱۹ در مورد كارهای مسمر مطالعه می‌كرد. وی متوجه شد كه با استفاده از نگاه خیره ثابت ‌ می‌توان یك حالت شبیه خلسه در فرد ایجاد كرد و سپس اصطلاح هیپنوتیزم را جهت شروع هنر و علم القاء حالت خلسه به فرد ابداع كرد.

هیپنوز یك لغت یونانی است به معنای خواب. دكتر برید در ابتدا تصور می‌كرد هیپنوتیزم در واقع همان القای خواب است و به‌ همین دلیل اسم هیپنوتیزم را بر آن نهاد ولی به‌زودی متوجه شد كه هیپنوز خواب نیست و با خواب معمولی متفاوت است و حتی سعی كرد كه اسم هیپنوتیزم را عوض كند ولی این اسم بر روی این علم باقی ماند. برید بسیار تلاش كرد تا هیپنوتیزم را به‌عنوان فرآیندی كه ازنظر علمی قابل بررسی و مطالعه است، معرفی كند. در طی قرن ۱۹ استفاده‌های زیادی از علم هیپنوتیزم شد ازجمله آنكه بسیاری از عمل‌های جراحی موفقیت‌آمیز با استفاده از حالت بی‌حسی به‌وجود آمده در آن انجام شد ولی با كشف كلروفرم، القا بی‌هوشی با استفاده از هیپنوتیزم كم‌كم فراموش شد. تحقیقات در مورد هیپنوتیزم توسط محققان و پزشكان مشهوری نظیر الیوستون، شاركو، بینه، فروید و پاولوف ادامه یافت.در خلال جنگ‌های جهانی، هیپنوتیزم جهت درمان خستگی‌های روحی ناشی از جنگ و نیز آسیب‌های روانی بسیار مورد استفاده قرار گرفت. پس از جنگ جهانی دوم، دانشمندان متوجه موارد استفاده بیشتر از علم هیپنوتیزم در درمان‌های بالینی شدند و بدین ترتیب هیپنوتیزم كم‌كم جای پای خود را در عالم پزشكی محكم كرد.

● هیپنوتیزم چیست؟
شاید این‌طور به‌نظر برسد كه هیپنوتیزم در واقع همان خواب است ولی تمام بررسی‌های علمی نشان داده‌اند كه حالت خلسه ایجاد شده در هیپنوتیزم بیشتر شبیه به حالت بیداری است تا یك خواب معمولی. در واقع، هیپنوتیزم حالتی است مابین خواب و بیداری. برای فهم بهتر موضوع بایستی درنظر داشته باشید كه چنانچه شخص در حالت خواب معمولی باشد، نمی‌تواند همانند یك فردی كه هیپنوتیزم شده به محرك‌ها پاسخ دهد. چنین فردی چنانچه با وی حرف بزنید جواب نخواهد داد ولی فرد هیپنوتیزم شده می‌تواند خوب بشنود و جواب دهد.
علاوه بر این، در خواب معمولی شخص از محیط اطرافش آگاهی ندارد ولی فرد هیپنوتیزم شده می‌داند كه دقیقاً در كجا قرار دارد و از اتفاقاتی كه روی می‌دهند باخبر است. همچنین در خواب معمولی رفلكس‌های بدن نظیر رفلكس زانو و نیز ضربان قلب و تنفس كاهش می‌یابند حال آنكه كاركرد قلب و ریه در فرد هیپنوتیزم شده شبیه به حالت بیداری است.

در واقع هیپنوتیزم براساس استفاده از سه موِلفه تمركز، انفكاك‌پذیری(كه در آن ذهن هوشیار از ذهن نیمه هوشیار جدا می‌شود) و تلقین‌پذیری است، بیمار در یك حالت هوشیاری تغییریافته (حالت خلسه) قرار می‌گیرد و شخص هیپنوتیزم‌كننده تلقینات لازمه را به بیمار می‌دهد. این حالت خلسه می‌تواند به‌صورت خفیف و سبك (light)، متوسط (Medium) و یا عمیق و شدید (deep)باشد. در حالت خلسه خفیف و متوسط، بسیاری از افراد می‌توانند به‌راحتی حرف‌زدن اطرافیان را شنیده و اتفاقاتی را كه در طی هیپنوتیزم روی می‌دهند، به‌خاطر بیاورند به‌طوری كه شاید حتی فكر كنند كه هیپنوتیزم نشده‌اند! فقط در حالت خلسه عمیق است كه فرد پس از بیداری اتفاقاتی را كه در طی حالت خلسه برایش روی داده‌اند به‌خاطر نمی‌آورد.
برخلاف باور عمومی، جهت ایجاد تلقین در هیپنوتیزم یك حالت خلسه سبك كاملاً كافی است. بسیاری شاید عقیده داشته باشند باید خلسه عمیق ایجاد شود تا تلقین‌پذیر شوند، در حالی كه براساس بررسی‌ها، یك حالت خلسه سبك به‌ویژه در درمان‌های پزشكی كه از هیپنوتیزم استفاده می‌شود، كاملا كافی است. یك تصور اشتباه كه در جامعه وجود دارد این است كه هیپنوتیزم با اراده مرتبط است. عده‌ای تصور می‌كنند كه چنانچه شخصی هیپنوتیزم شود، این موضوع نشان‌دهنده اراده ضعیف وی خواهد بود. باید خاطرنشان كرد كه هیپنوتیزم هیچ‌گونه ارتباطی با اراده ندارد. در واقع هیپنوتیزم هیچ‌گونه ارتباطی با اراده ندارد. در واقع هیپنوتیزم بیشتر با قوه تخیل شما سر و كار دارد تا اراده و قوه تخیل شما را تقویت كند. قوه تخیل از اراده شما بسیار قوی‌تر است و اراده همیشه تابع تخیل شماست. به‌عنوان مثال، چنانچه شما بخواهید یك كاری را انجام دهید ولی فكر كنید كه نمی‌توانید، قطعاً نخواهید توانست كه آن كار را انجام دهید، زیرا قوه تخیل، اراده شما را تحت تاثیر قرار داده و شما را از انجام آن كار منع می‌كند.

پس همان‌گونه كه ملاحظه می‌كنید، چنانچه شخصی شما را هیپنوتیزم كند به معنی آن نیست كه شما اراده ضعیفی داشته‌اید كه هیپنوتیزم شده‌اید، بلكه نشانه آن است كه قوه تخیل قوی‌تری دارید. در واقع دانشمندان معتقدند كه هرچه قوه تخیل و نیز هوش فرد بیشتر باشد، هیپنوتیزم‌پذیری وی نیز راحت‌تر خواهد بود. یك باور غلط دیگر این است كه شاید شما فكر كنید فرد هیپنوتیزم كننده می‌تواند شما را به انجام هر كاری كه دلش می‌خواهد وادار كند. این تصور اشتباه بیشتر در اثر دیدن شعبده‌بازها و یا افرادی كه به‌طور آماتور به هیپنوتیزم پرداخته و چنین ادعایی را دارند ایجاد می‌شود. حال آنكه واقعیت كاملا خلاف این موضوع است.
براساس تحقیقات و واقعیات علمی، تلقین‌پذیری فرد تا جایی ادامه دارد كه برخلاف اصول و ریشه‌های اخلاقی و وجدانی فرد نباشند. به‌عنوان مثال، چنانچه فرد هیپنوتیزكننده از كسی كه هیپنوتیزم شده است بخواهد كه كفشش را دربیاورد، وی این كار را خواهد كرد ولی اگر از آن شخص خواسته شود كه تمامی لباس‌های خود را دربیاورد، وی قطعاً با انجام این كار مخالفت خواهد كرد و آن را انجام نخواهد داد زیرا ریشه‌های اخلاقی و وجدان فرد انجام این عمل را صحیح و مطابق منطق و عقل نمی‌دانند مگر آنكه آن بیمار یك آدم پاك و بااخلاقی نباشد! در حالت بیداری معمولی مغز از افكار مختلف پر شده است بنابراین یك تلقین نمی‌تواند موِثر باشد و اثر بسیار ضعیفی خواهد داشت. ولی وقتی فردی هیپنوتیزم می‌شود، مغزش بیشتر متمركز شده و تلقین‌پذیرتر می‌شود به‌طوری كه وقتی به حالت معمولی برمی‌گردد، هر قسمت از مغز می‌تواند كه تلقین را حس كرده و مطابق آن فكركند. البته حالت تمركز ۱۰۰ درصد در خلسه خیلی عمیق به‌دست می‌آید و اكنون شاید متوجه باشید كه چطور می‌توان عمل جراحی بر روی بیمار هیپنوتیزم شده انجام داد بدون آنكه احساس درد كند، در واقع در تمركز ۱۰۰ درصد تمامی تمركز مغزی متوجه القائات و تلفیق‌های فرد هیپنوتیزم‌كننده است بنابراین متوجه درد نخواهد شد. خوشبختانه جهت اهداف پزشكی و درمانی، ۱۰۰ درصد تمركز لازم نیست. چنانچه فقط ۵۱ درصد از مغز بتواند تمركز كرده و تلقین‌پذیر باشد، می‌‌تواند ۴۹ درصد باقی‌مانده را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد.

حال باید متوجه شده باشید كه چطور یك حالت خلسه سبك در صورت بكارگیری تكنیك مناسب برای اهداف پزشكی كاملا كافی است. با توجه به مسائل گفته شده، می‌توان گفت كه هیپنوتیزم در واقع یك احساس تمركز شدید و وضعی همراه با كاهش میزان آگاهی نسبت به محیط بیرونی است. در مراحل خلسه خفیف و یا متوسط، شما تمامی جزئیات حالت خلسه را به‌خاطر می‌آورید به‌طوری كه شاید حتی فكر كنید كه هیپنوتیزم نشده‌اید؛ زیرا حتی در حالت خلسه عمیق، فرد همه چیز را می‌شنود و از اتفاقاتی كه در دور و برش می‌افتد باخبر است ولی با توجه به آنكه فراموشی پس از خلسه عمیق شایع است، آنچه را كه شنیده‌ فراموش خواهد كرد. هیچ‌گاه تصور نكنید كه یك فرد هیپنوتیز‌م‌كننده یك قدرت شیطانی داشته و می‌تواند شما را به هر كاری وادار كند. وجدان شما در حالت خلسه با انجام اعمالی كه منافی با اصول اخلاقی و انسانی هستند جدا مخالفت خواهد كرد.
كسانی كه كتاب ژوزف بالسامو و یا غرش طوفان كه از شاهكارهای الكساندر دوما هستند را خوانده‌اند، احتمالاً تصور می‌كنند كه علم هیپنوتیزم علمی است كه فقط افراد خاصی می‌توانند آن را فرابگیرند و باید مانند قهرمان آن كتاب یك قدرت مرموز و خارق‌العاده‌ای داشته باشند. احتمالاً وقتی واژه هیپنوتیزم را می‌شنوید، به یاد انسانی می‌افتید با قیافه‌ای كاملاً مرموز و چشمانی تاریك و سیاه كه از یك قدرت ماوراء‌الطبیعه برخوردار بوده و قادر است با انجام كارهای عجیب و غریب بر روی سایرین اثر بگذارد. حتی شاید فكر كنید این شخص با توجه به قدرت خاصی كه دارد قادر است بسیاری از موجودات زنده را تحت كنترل خود قرار داده و بر آنها حكومت كند.
ممكن است نمونه انجام این اعمال را در فیلم‌ها و یا نمایش‌های تلویزیونی دیده باشید. ولی واقعیت غیر از این است. در واقع هر كسی حتی شما نیز می‌توانید هیپنوتیزم را یاد بگیرید. پس از دیدن یك نمایش هیپنوتیزم و یا فكركردن به آن احتمالاً به این فكر می‌كنید كه دنیای ماوراءالطبیعه چه دنیای زیبا و قدرتمندی است و شاید حتی پیش خود تجسم كنید كه اگر شما نیز قدرت داشتید و هیپنوتیزم یاد می‌گرفتید چه آدم نیرومندی می‌شدید! ولی اشتباه نكنید! هیپنوتیزم یك علم است. علمی مانند سایر علوم كه در تسخیر یك یا چند نفر نیست و هركس می‌تواند آن را فرا بگیرد. برخلاف نمایش‌های تلویزیونی كه شاید حتی مانند جادوگری به‌نظر برسند، هیپنوتیزم یك علم مفید و كمك‌كننده به علم پزشكی بوده و درمان بسیاری از بیماری‌ها موِثر شناخته شده است.
عدم آگاهی كافی در مورد هیپنوتیزم و مبانی و كاربردهای آن در جامعه باعث شده‌اند تا هیپنوتیزم همانند یك علم مرموز و دست‌نیافتنی و یا حتی خطرناك به‌نظر برسد حال آنكه هیچ‌گونه رمز و رازی در آن وجود ندارد. هیپنوتیزم یك علم است كه مانند سایر علوم، هر فردی می‌تواند آن را بیاموزد ولی عمل‌كردن و استفاده صحیح و مناسب از آن، یك هنر است.
به‌عنوان مثال، هركسی می‌تواند از پیانو صدا در بیاورد ولی تنها تعداد كمی هستند كه در استفاده ماهرانه از پیانو استادند . در مورد هیپنوتیزم نیز همین‌گونه است. یادگرفتن مقدار پراكند‌ه‌ای از این علم و هیپنوتیزم‌كردن تعداد كمی از افراد حساس‌ كار راحتی است ولی استفاده صحیح و مناسب از این علم علاوه بر لزوم واقف‌بودن به علم پزشكی، نیاز به صبر زیاد و یادگیری و مهارت دارد. استفاده از هیپنوتیزم به‌ویژه برای رفع مشكلات پزشكی باید كاملا محدود به افراد پزشك و واجد صلاحیت باشد كه این علم را به‌خوبی و نزد مراجع ذی‌صلاح آموخته باشد. وی باید همچنین هوش و استعداد كافی برای خلاقیت و استفاده از روش مناسب جهت هیپنوتیزم‌كردن بیمار داشته باشد.

● روش های هیپنوتیزم
توجه داشته باشید كه هیچ روش منفردی جهت هیپنوتیزم وجود ندارد كه در تمامی افراد موثر باشد. ممكن است یك تكنیك برای یك فرد كاملا مناسب باشد ولی در دیگران اثر نكند. تجربه زیاد و دانش كافی به فرد هیپنوتیزم‌‌كننده كمك می‌كند تا متوجه شود كدام روش برای آن فرد بهتر است.
كار یك پزشك خبره در هیپنوتیزم از یك فرد آماتور یا شعبده‌باز بسیار سخت‌تر است زیرا وی برخلاف یك فرد آماتور، نمی‌تواند بیمارانش را انتخاب كند و باید بتواند كه همه را هیپنوتیزم كند. فرد هیپنوتیزم‌كننده باید در ابتدا از میزان اطلاعات بیماران در مورد هیپنوتیزم آگاهی حاصل كرده و هرگونه تردید آنها را رفع كند. باید توضیح داده شود كه خلسه عمیق در اولین تلاش فقط در درصد كمی از مردم اتفاق می‌افتد و لازم است حتما به بیمار گفته شود كه یك خلسه سبك و یا متوسط برای درمان وی كافی است.
ایجاد آرامش و راحتی كافی برای بیمار جهت انجام هیپنوتیزم كاملاً ضروری است. معمولاً اتاقی كه در آن هیپنوتیزم انجام می‌شود باید تا حد ممكن ساكت، آرام و غیرتاریك بوده و به اندازه كافی گرما داشته باشد. سرما خود مانع جهت انجام هیپنوتیزم است. بیمار معمولاً بر روی یك صندلی راحتی نشسته و یا در صورتی كه تمایل داشته باشد، بر روی یك كاناپه دراز می‌كشد. البته در موارد نادر برخی بیماران ترجیح می‌دهند در حالت ایستاده باشند.
انتخاب روش مناسب جهت هیپنوتیزم به بسیاری از فاكتورها بستگی دارد كه پزشك براساس آنها روش مناسب را انتخاب می‌كند. پزشك باید بتواند درصورت لزوم و بدون آنكه شك بیمار را برانگیزاند، روش انجام هیپنوتیزم را عوض كرده و بهترین روش برای آن فرد را انتخاب كند. از روش‌های مختلفی جهت انجام هیپنوتیزم استفاده ‌می‌شود. یكی از معروف‌ترین این روش‌ها روش‌ استفاده از نگاه خیره به همراه تلقین كلامی است.
در این روش از فرد خواسته می‌شود تا به‌طور ثابت به یك جسم روشن كه كمی بالاتر از چشمانش نگاهداشته شده بنگرد. فرد هیپنوتیزم‌كننده در این حین كارهای لازمه را انجام داده و چشمان بیمار به‌مرور بسته شده و به حالت خلسه‌ می‌رود. معمولا در آخر هیپنوتیزم به بیمار گفته می‌شود كه در جلسه بعدی سریع‌ترو راحت‌تر به‌ هیپنوتیزم خواهد رفت و سپس بیمار را بیدار می‌كنند. برای بیداركردن بیمار از هیپنوتیزم روش‌های مختلفی وجود دارند.
مثلا‌ فرد هیپنوتیزم‌كننده به بیمار می‌گوید:<وقتی من تا ۷ شمردم، تو بیدار شده‌ای> و یا<وقتی كه من تا ۳ شمردم و بعد بشكن زدم، بیدار شده‌ای.>روش دیگر انجام هیپنوتیزم، روش نگاه خیره به‌طور مستقیم است كه در طی آن پزشك از بیمار می‌خواهد كه مستقیما به چشمان وی نگاه كند. در تكنیك شمارش بیمار با شمارش فرد هیپنوتیزم‌كننده چشمانش را باز و بسته می‌كند. روش‌های دیگری كه در بسیاری از منابع ذكر شده‌اند، عبارتند از: تزریق دارو، استفاده از موسیقی و تغییر خواب طبیعی.

● هیپنوتیزم در درمان بیماری ها
امروز هیپنوتیزم موارد استفاده بسیار زیادی در پزشكی دارد. همان‌گونه كه گفته شد، برخلاف اغلب مردم كه عقیده دارند خلسه عمیق جهت درمان ضروری است، یك خلسه خفیف تا متوسط برای درمان‌های پزشكی كاملا كافی است. نكته مهم این است كه باید به تلقینات وارده در هیپنوتیزم برای اثركردن فرصت داد. تلقینات وارده مانند این است كه شما دانه‌هایی در زمین كاشته‌اید كه به مرور رشد می‌كنند و تبدیل به گل‌های زیبا می‌شوند.
شما باید با حوصله باشید و برای اثركردن تلقینات فرصت بدهید.هیپنوتیزم برای درمان حالات اضطرابی، هیستری، اعتیاد به الكل یا سیگار، ناتوانی جنسی، لكنت زبان، بی‌خوابی، تیك‌ها و جویدن ناخن بسیار موِثر بوده است. علاوه بر این، در كنترل و كاهش استرس و هیجانات و حالات و بیماری‌هایی كه در اثر استرس تشدید می‌شوند نظیر زخم معده، فشارخون به‌دلایل غیر كلیوی، آسم، میگرن، آرتریت روماتویید، برخی بیماری‌های پوستی هیپنوتیزم به‌خوبی خود را نشان داده است. هیپنوتیزم همچنین می‌تواند به‌عنوان بی‌حس‌كننده و یا تسهیل‌كننده زایمان نیز به‌كار رود.
در یك تحقیق در انگلستان كه بر روی۲۵۰ بیمار مبتلا به نشانگان روده‌ تحریك‌پذیر انجام گرفت، ملاحظه شد كه تاثیر هیپنوتیزم از مصرف بسیاری از داروهای جدید و گران‌قیمت‌ بهتر است. این تحقیق همچنین نشان داد كه زنان مبتلا بهتر از مردان به درمان با هیپنوتیزم پاسخ دادند. لازم است بدانید كه هیپنوتیزم تنها راه درمان یك بیماری و یا جایگزین درمان‌های دیگر نیست، بلكه از تكنیك‌های مختلف این علم می‌توان در كمك به درمان بسیاری از بیماری‌ها استفاده‌های شایانی كرد.
یك پزشك اسكاتلندی به ‌نام جیمز اسدیل‌ در اواسط قرن نوزدهم در هند با استفاده از هیپنوتیزم به‌عنوان بی‌هوش‌كننده در حدود ۲۰۰ عمل جراحی بزرگ نظیر قطع پا را انجام داد.
به عقیده بسیاری از محققان، هیپنوتیزم چنانچه درست و توسط یك پزشك مجرب و كارآزموده در این زمینه استفاده شود، كاملا بی‌خطر بوده و مانند سایر فرآیندهای درمانی است . در غیر این صورت، می‌تواند عوارض جسمانی و روانی داشته باشد كه از یك حالت سرخوردگی و سرگیجه تا توهمات و فراموشی هستند.

● چه كسی را می‌توان هیپنوتیزم كرد؟
تحقیقات نشان داده‌اند كه در حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد از مردم قابلیت هیپنوتیزم‌شدن را دارند و فقط ۵ تا۱۰درصد قابل هیپنوتیزم‌شدن نیستند. البته این بدان معنا نیست كه تمامی این ۹۵ درصدمی‌توانند سریع و راحت به مرحله خلسه عمیق بروند. از این تعداد، ۱۰ درصد از آنها فقط به مرحله خلسه خیلی سبك می‌روند، ۲۵ درصد وارد خلسه سبك و ۳۵ درصد خلسه متوسط می‌شوند و قابلیت رسیدن به عمیق‌ترین مراحل خلسه فقط در ۲۵ درصد از جمعیت امكان‌پذیر است، یعنی یك نفر از هر ۴ نفر. ابتدا همان‌گونه كه گفته شد، ازنظر پزشكی همان مرحله سبك جهت امور درمانی كافی است كه ۹۰ تا ۹۵ درصد از مردم به آن می‌روند. لازم به‌ ذكر است كه در صورت ادامه و تكرار هیپنوتیزم در جلسات متعدد و در افرادی كه به خلسه سبك می‌‌روند، می‌توان خلسه سنگین نیز ایجاد كرد.
در كل مناسب‌ترین افراد برای هیپنوتیزم كسانی هستند كه سالم بوده و هوش و قوه تخیل قوی‌تری دارند. هرچه فرد بتواند بیشتر تمركز كند برای هیپنوتیزم مناسب‌تر است. به همین جهت است كه هیپنوتیزم‌كردن افراد عصبی و مضطرب در ابتدا مشكل است چرا كه آنها قدرت تمركز مغزی كمتری دارند همچنین افراد عقب‌مانده ذهنی به‌دلیل آنكه نمی‌توانند تمركز كنند، هیپنوتیز‌م‌پذیر هستند. www.migna.ir در هیپنوتیزم، هیچ تفاوتی بین زن و مرد یا نژادهای گوناگون وجود ندارد. هیپنوتیزم‌كردن افراد جوان بسیار راحت‌تر از افراد مسن‌ است و بهترین سن برای انجام هیپنوتیزم را ۱۸ تا ۲۸ سالگی می‌دانند. البته معنای این حرف آن نیست كه افراد سالخورده را نمی‌توان هیپنوتیزم كرد بلكه باید خاطرنشان كرد كه هیپنوتیزم در مورد آنها نیز انجام می‌شود ولی به راحتی افراد جوان نیست.
تحقیقات نشان داده‌اند افرادی كه در خواب راه می‌روند و یا درخواب با خود حرف می‌زنند و یا آنها كه لكنت زبان دارند، سریع‌تر و راحت‌تر هیپنوتیزم می‌شوند. در طرف مقابل، افرادی كه از بی‌خوابی رنج می‌برند موارد مشكل‌تری هستند زیرا اصولا ایده به خواب رفتن برای آنها مشكل است و به‌طور غیرارادی با آن می‌جنگند.این افراد پس از چند جلسه می‌توانند یاد بگیرند كه آرامش خود را حفظ كرده و راحت‌تر باشند.
به‌غیر از خصوصیات كلی كه در بالا گفته شد، چندین آزمون نیز وجود دارند كه به هیپنوتیزم‌كننده كمك می‌كنند تا یك ایده خوب در مورد هیپنوتیزم‌پذیری فرد به‌دست بیاورد. یكی از آزمون‌ها، تست hard-clasping نام دارد. در طی این آزمون از فرد خواسته می‌شود كه انگشتانش را به هم گره كرده و فكر كند كه دستانش را از هم جدا كرده است و چنانچه آن فرد هیپنوتیزم‌‌شونده خوب و سریعی باشد، تحت تلقین قادر به جداساختن دستانش از هم نخواهد بود. غیر از این، چندین آزمون دیگر نیز وجود دارند. شعبده‌بازها و افراد آماتور و آنها كه بیشتر برای نمایش صحنه هیپنوتیزم انجام می‌دهند بیشترین استفاده را از این آزمون‌ها می‌كنند. اگر دقت كرده باشید، این افراد معمولا در صحنه از جمعیت درخواست داوطلب برای انجام هیپنوتیزم می‌كنند و تعدادی از افراد جمعیت به روی صحنه می‌روند.
افراد داوطلب افراد جوانی هستند كه غالباً در سنین ۱۸تا۲۸ سالگی قرار دارند. وقتی فرد شعبده‌باز افراد مورد نظر خود را جمع كرد، با استفاده از یكی از این آزمون‌ها اقدام به انتخاب بهترین مورد برای كار خود می‌كند و كسی را انتخاب می‌كند كه به آزمون بهترین جواب را بدهد،بعد هم به بقیه می‌گوید كه مورد خوبی برای هیپنوتیزم نیستند و یا اینكه مشكل دیگری دارند، در حالی كه باید متوجه باشید كه۹۰ تا ۹۵ درصد از مردم قابل هیپنوتیزم هستند.

آیا همه می‌توانند هیپنوتیزم کنند؟
واقف‌بودن به علم ‌پزشكی برای فرد هیپنوتیز‌م‌كننده بسیار ضروری است. متاسفانه افراد آماتور و آنها كه بیشتر به جنبه نمایشی هیپنوتیزم می‌پردازند افرادی هستند كه از علم پزشكی بی‌بهره‌اند. این افراد می‌توانند یك بیماری را تشخیص دهند و تنها به درمان و رفع علایم بیماری بدون توجه به‌علت آن می‌پردازند كه می‌تواند بسیار خطرآفرین باشد. به‌عنوان مثال، یك سردرد می‌تواند در نظر اول بسیار ساده باشد ولی شاید علل مهمی نظیر بیماری فشارخون، بیماری‌‌های كلیه و یا حتی سرطان‌های مغزی موجب آن شده باشد.

یك هیپنوتیزم‌كننده آماتور نمی‌تواند متوجه وجود و یا احتمال این بیماری‌ها شود و تنها می‌تواند درد (سردرد) بیمار را برطرف كند. انجام این كار شاید حتی با یك جنایت برابری كند چرا كه در این مورد، درد یك علامت هشدار‌دهنده است و برطرف‌كردن آن به بیمار اجازه می‌دهد تا پیشرفت كرده و تحت تشخیص و درمان قرار نگیرد و فرد بیمار تا مراحل انتهایی چیزی را حس نكند و شاید حتی به مرگ بیمار منجر شود. افراد آماتور به جای آنكه سختی فراگیری علم طبابت را بكشند و فهم صحیحی از موضوع داشته باشند، فقط مقدار اندكی از علم هیپنوتیزم را می‌آموزند و به امور پزشكی نیز می‌پردازند كه می‌تواند خطرآفرین باشد.

درنظر داشته باشید كه هیچ فردی با مطالعه یك كتاب ساده جراحی نمی‌تواند جراح شود همان‌گونه كه با خواندن چند كتاب ساده و سطحی نیز نمی‌توان علم هیپنوتیزم را به‌طور تمام وكمال فراگرفت. اینكه شما به یك فرد آماتور اجازه بدهید شما را هیپنوتیزم كند مثل این است كه به یك قصاب اجازه بدهید تا آپاندیس شما را عمل كند!www.migna.ir همان‌گونه كه گفته شد، استفاده از هیپنوتیزم در پزشكی باید صرفاً محدود به پزشكانی باشد كه در این علم كاملاً خبره بوده و واجد صلاحیتند. چنین پزشكی باید اعتماد به نفس و صبر فراوانی داشته باشد. چند كلمه حرف، یك نگاه، تون صدا و یا ژست كمك می‌كنند تا یك پزشك وارد متوجه شود كه چه روشی جهت انجام هیپنوتیزم در آن فرد مناسب‌تر است وچگونه بایدهیپنوتیزم شود. علاوه بر این، در برخی موارد كه بیماری از منابع انجام هیپنوتیزم را مناسب نمی‌دانند نظیر برخی مشكلات روانی، ترس و یا برخی اختلالات شخصیتی، یك پزشك وارد می‌تواند بهترین تصمیم را با توجه به تشخیص بیماری فرد اتخاذ كند.

آموزش هیپنوتیزم
تعلق و وابستگی به جسمانیت وعادت کردن به آن ، دلیل بسیاری از مشکلات روحی یا حتی از دست دادن لذتهای بی نهایتی است که خداوند امکان تجربه آن را به بشر داده است …لذا اولین مرحله و گام در رسیدن به عالم آرامش و در واقع رسیدن به او ، رها شدن از جسم و قطع تعلقات است .

مقاله زیر آموزش ساده ترین نوع خود هیپنوتیزم به عنوان Relaxation ، مقدمه ای برای کنترل ذهن ، راز اصلی تمرکز قوا و حذف تنشهای غیر ضروری و زیانبار بدن است .
‌● مراحل یازده گانه:
۱) شروع خواب مصنوعی:
مکانی ساکت و دنج پیدا کنید ، آرام روی صندلی ای راحت بنشینید و یا در جایی نرم دراز بکشید (گذاشتن موسیقی ای آرام یا صدای طبیعت می تواند کیفیت کار را بهتر کند). سپس چشمها را بسته و از ۱۰ تا ۱ به صورت معکوس بشمارید به طوریکه شماره ها یک در میان با دم و بازدم تنظیم شوند ، مثلا با شماره ۱۰ ،نفسی عمیق بکشید و ۱۵ ثانیه نگهدارید سپس با شماره ۹ بیرون دهید و همینطور الی آخر. . . در ضمن تصور کنید لحظه به لحظه و با هر شماره بدن شما سنگینتر می شود.

۲) رها سازی پاها:
ابتدا پای راست خود را از انگشتانش تا کمر(یا تا زانو)در ذهن مجسم کنید . آن را احساس کنید و در ذهن خود تصور کنید که تمام اجزای آن مثل خمیر شل ، گرم و سنگین شود ؛ سنگین سنگین ،این کلمه را ۵ بار تکرار کنید ؛ وارد جزئیات شوید و سعی کنید به ترتیب عمل کنید یعنی به خود القا کنید که پای راستتان تا کمر از نوک انگشتان ، پاشنه پا ، کف پا، ساق پا، ران و… همه و همه شل ، سنگین و گرم شده اند بعد همینطور پای چپ(برای اینکار می توانید در ذهن خود ۵ بار به پاهایتان دستور بدهید که آرام سنگین و گرم شو و بگویید لحظه به لحظه پاهایم گرمتر و سنگینتر و شل تر می شوند . احساس سه کلمهً گرم ، سنگین و شل را مدام در ذهن خود تکرار کنید .)

۳) رها سازی تنه:
یک نفس نیمه عمیق و آرام بکشید و همه بدنتان را رها کنید.حالا عضلات شکم ، سینه ، سرسینه ها و پهلوها را رها کنید ؛ تصور کنید تمام قسمتهای بدنتان شل شده اند لذا این قسمتها را ، راحت ، آسوده ، شل ، سنگین و گرم شده باور کنید ، می توانید ۵ بار ذهنی بگویید از کمر تا کتفم شل و سنگین شده و لحظه به لحظه گرمتر و شل تر و روانتر می شود .(به تصویر کشیدن اجزاء بدن در ذهن به صورت ماده ای مثل خمیر یا هر ماده ای که در حال وارفتن و روان شدن باشد بسیار کمکتان می کند)

۴) رها سازی دستها:
منظور ، قسمت مچ دست تا انگشتان می باشد ؛ پس ابتدا دست راست و سپس چپ خود را رها و شل کنید ،دقیقا مانند مراحل قبل ؛یعنی تصورکنید تمام اجزای دست مورد نظر شل و سنگین شده .بهتر است از نوک انگشتان شروع کنید و ۵ بار به خود بگویید دست چپم شل و سنگین شده است ،آرام و رها .

۵) رها سازی کتفها و بازوها:
کتفها و بازوهایتان را شل ، سنگین و بدون هیچ انقباضی قرار دهید (همانطور که با اعضای قبلی رفتار کردید) ، می توانید تصور کنید همینطور که بازوهای شما سنگین، شل و گرم می شوند به تدریج مثل خمیری نرم ، روان به سوی پاهایتان در جریان است .

۶) رها سازی سر:
حال نوبت عضلات گردن ، فک ، چانه ، صورت ، لبها ، گونه ها ، پیشانی ، گوشها ، ماهیچه های زیر چشم و موها رسیده است .تصور کنید اختیار این قسمتها دست شما نیست و همه شان شل ، گرم ، سنگین و مایع شده اند ؛ رهایشان کنید و در ذهن ببینید صورتتان آرام و آسوده شل شده است .

۷) چسباندن پلکها:
اکنون تصور کنید پلکهایتان شدیداً به هم چسبیده اند ، یعنی تصور کنید آنها را با قویترین چسب دنیا به هم چسبانده اند و شما در ذهن خود مجسم کنید که نمی توانید چشمهایتانرا باز کنید آرام آرام عضلات صورت را شل کرده و رهایشان کنید .

۸) پاکسازی آلودگیها:
در این مرحله در ذهن و خیال خود تصور کنید هوایی زلال و شفاف (ترجیحا قابل رویت) به درون ریه هایتان می فرستید به طوریکه این هوا علاوه بر ریه ها ، به تمام سلولها و اتمهای اجزای دیگربدن نیز وارد شده و همه عضلات داخلی و ماهیچه ها و مغزتان را پاک پاک پاک ، صاف و زلال و شفاف می کند و به همین دلیل هوای وارد شده سیاه رنگ می شود ؛ پس در بازدم ، آن رنگ سیاه که در واقع بیماریها ، نقطه ضعفها ، ناراحتی ها و مشکلاتتان است بیرون می رود . این تنفس شامل دم پاک و بازدم سیاه رنگ را مرتب تکرار کنید و تصور کنید که با بیرون رفتن تنشها و بیماریها به صورت دود سیاه ، لحظه به لحظه شادابتر و سرحالتر می شوید و رفته رفته رنگ سِاه بازدمها نیز کمتر می شود تا آنجا که هم دم و هم بازدمتان زلال و شفاف و پاک می شوند و در واقع تمام سلولهای بدنتان را پاک و تمیز و جوانتر شده می بینید .

۹) افزایش کیفیت آرامش:
تصور کنید کنار دریا در ساحلی بسیار زیبا یا کنار رودخانه ای جنگلی یا در باغی سرسبز و آرام یا روی تشکی نرم و لطیف یا قایقی راحت در وسط اقیانوسی آرام زیر گرمای مطلوب خورشید ونسیم خنک پرطراوتی(و خلاصه هر مکان و فضای آرامشبخشی که بودن در آنجا را دوست دارید ) دراز کشیده اید ؛ احساس کنید که نسیم دریا یا صدای آب شما را آرام و آرامتر می کند ، خورشید به صورت حرارتی مطبوع بر شما می تابد و بدنتان را نوازش و گرم می کند . حالا در ذهن بگویید لحظه به لحظه آرامتر می شوم ، دستهایم ، پاهایم ،کمرم ،سینه ام ،شکمم ،عضلات صورتم همه سنگین و سنگین تر می شوند .دست چپم ، سنگین شده سنگین سنگین ، دست راستم شل و آرام شده سنگین سنگین ، گرم گرم ؛ هر نفسی که می کشم مشکلات ، تنشها ،بیماریها و انقباضها از بدنم حذف میشود و من آرام و راحتم ، پاهایم ، سینه ام و سرم سنگین و گرمند ، من راحتم من آرامم . در اوج نشاط وآرامش ، آسوده و راحت ، رها و آزاد و شاد و امیدوار .(دقت کنید که تکرار این کلمات و تصور کردن دوباره اجزای بدن به صورتی آرام در افزایش کیفت آرامش شما بسیار مهم است).

۱۰) تلقین خواسته ها:
این مرحله ، مرحله تلقین دقیقتر آمال است ؛ هر چه می خواهید و هر آرزوئی که دارید به صورت جمله ای کوتاه در ذهن خود بیان کنید مثلا بگوئید من هر لحظه به لحظه و روز به روز از هر لحاظ بهتر می شوم یا من در درسها یا کارم موفق هستم ،یا من ثروتمندم ،یا من سالمم . حتما این جملات را به زبان حال (نه اینکه از این به بعد می خواهم باشم)و با ساختاری مثبت بیان کنید (از کلمات منفی و کلمه نه خودداری کنید) . جملات را چندین بار تکرار کنید و تصور کنید که به هدف خود رسیده اید .دوستان را ببینید که برایتان شادمانی می کنند ، صداها را بشنوید که به شما تبریک می گویند ، افراد و دوستان شما را در بغل کرده می بوسند و موفقیتتان را تبریک میگویند ، احساس بسیار بسیار خوبی
منبع :میگنا

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *