اختلال وحشت همان ترس نیست

اختلال وحشت همان ترس نیست
اختلال وحشت با واکنش ترس و اضطراب طبیعی نسبت به وقایع استرس زا، تفاوت دارد. اختلال وحشت وضعیتی جدی است که بدون علت یا هشدار، فرد را دچار حمله میکند. به مرور زمان فرد مبتلا به اختلال وحشت دچار ترس دائمی از روی دادنِ مجدد حمله وحشت میشود که این ترس بر عملکرد زندگی روزمره و کیفیت زندگی او تاثیر زیادی میگذارد.

علائم اختلال وحشت

افرادی که دچار اختلال وحشت هستند، احساس وحشت در آنها ناگهانی و مکرر و بدون هیچ هشداری حمله میکند. این افراد معمولا پیش بینی نمیکنند چه زمانی حمله وحشت اتفاق می افتد و بسیاری از آنها بین دوره های وحشت، اضطراب شدیدی را تجربه میکنند و نگران هستند دفعه بعدی کی و کجا دچار وحشت خواهند شد. بین حمله ها نگرانی دائمی و مداوم وجود دارد که هر دقیقه ممکن است دچار حمله وحشت دیگری شوند. حمله وحشت اغلب شامل ضربان قوی قلب، تعریق، احساس ضعف و یا سرگیجه است. دستها ممکن است مور مور شده و یا بی حس شوند و فرد احساس کند سرخ شده یا میلرزد. ممکن است درد سینه، احساس خفگی، احساس غیر واقعی بودن، ترس از قریب الوقوع بودن طالع نحس یا از دست دادن کنترل، به فرد دست بدهد. ممکن است فرد واقعا تصور کند دچار حمله قلبی یا سکته شده، عقلش را از دست داده یا نزدیک مرگ است.

حمله ممکن است هر زمانی حتی در حین خوابِ بدون رویا، اتفاق بیفتد. در امریکا تخمین زده شده که این نوع حمله وحشت حداقل یک بار در تقریبا یک چهارم تا یک سوم افراد مبتلا به اختلال وحشت روی میدهد که اکثر آنها حمله های روز هنگام را نیز تجربه میکنند. اگر چه بیشتر حمله ها به طور متوسط دو سه دقیقه طول میکشد اما گهگاهی ممکن است تا ده دقیقه نیز ادامه یابد. در موارد نادر مدت آن یک ساعت یا بیشتر میشود. اختلال وحشت بین 3 تا 6 میلیون نفر در امریکا را درگیر کرده است و در زنان دو برابر مردان است. این وضعیت در هر سنی (اعم از کودکی و سالمندی) میتواند اتفاق بیفتد اما در جوانان شایعتر است. همه افرادی که حمله وحشت را تجربه میکنند، اختلال وحشت ندارند. مثلا بسیاری از مردم یک حمله داشته و دیگر هرگز حمله دیگری را تجربه نمیکنند. برای افرادی که اختلال وحشت دارند، درمان اهمیت زیادی دارد. در صورتی که این اختلال درمان نشود میتواند فرد را از پای در بیاورد.

در ایالات متحده و اروپا تقریبا نیمی از افرادِ مبتلا به اختلال وحشت، حمله های منتظره و نیز غیره منتظره وحشت را تجربه کرده اند بنابراین اخیرا در معیارهای DSM-5 تغییری ایجاد شده است که وجود حمله های منتظره وحشت دیگر مانعی برای تشخیص اختلال وحشت نیست. این تغییر تایید میکند که اغلب حمله وحشت برخاسته از حالت اضطرابی است که فرد پیش از حمله تجربه میکند (مثلا فرد نگران داشتن حمله وحشت در فروشگاه بوده و چنین اتفاقی نیز می افتد). روانشناسان بالینی اکنون تصمیم گرفته اند خواه حمله های وحشت فرد منتظره باشد خواه نباشد، در تشخیص اختلال وحشت در او به حساب بیاید. معمولا حمله های منتظره وحشت نیز تحت اختلال وحشت دسته بندی میشوند به شرطی که نگرانی های فرد از حمله وحشت، حول ترس از خود حس وحشت و پیامدهای آن (مثلا ممکن بود بمیرم!) و رخ دادن آن در آینده باشد ( مثلا فرد تلاشهای خاصی میکند تا به همان محلی که حمله رخ داده بود، دیگر باز نگردد).

حمله وحشت اغلب همراه با وضعیتهای دیگری مانند افسردگی و سوء استعمال مواد و یا الکل برای غلبه یا پیشگیری از علائم میباشد. این وضعیت ممکن است فوبیا (هراس) را نیز ایجاد نماید به این صورت که فرد از مکانها یا وضعیتهایی که حمله وحشت برایش رخ داده است، هراس دارد مثلا اگر حمله وحشت در حالی رخ داده که در آسانسور قرار داشته، فرد از آسانسور ترس پیدا میکند و شاید از سوار شدن در آسانسور اجتناب کند.
زندگی برخی افراد بسیار محدود میشود و از فعالیتهای روزمره و طبیعی مانند خرید، رانندگی و حتی در برخی موارد ترک خانه، اجتناب میکنند. از طرف دیگر ممکن است بتوانند تنها در صورتی که با همسر یا دوست مورد اعتماد دیگری همراه هستند، با یک موقعیت ترس آور مقابله کنند. اصولا این افراد از هر وضعیتی که میترسند در صورت وقوع حمله وحشت آنها را عاجز کند، اجتناب میکنند. وقتی زندگی فرد با این اختلال تا این حد محدود میشود (اتفاقی که در یک سوم افراد مبتلا به اختلال وحشت روی میدهد) این وضعیت را اگروفوبیا (agoraphobia) میخوانند. زمینه اختلال وحشت و اگروفوبیا در افراد یک خانواده میتواند در چند نفر اتفاق بیفتد (سابقه خانوادگی). درمان زود هنگام اختلال وحشت اغلب میتواند مانع پیشرفت آن به اگروفوبیا شود.

علائم خاص اختلال وحشت

فرد مبتلا به اختلال وحشت حمله های مکرر غیر منتظره و یا منتظره وحشت را تجربه میکند و یک یا چند مورد از موارد زیر به دنبال یکی از حمله ها حداقل یک ماه (یا بیشتر) رخ میدهد:
– نگرانی دائمی درباره عواقب حمله مثل پیامدهای آن (مانند از دست دادن کنترل، وقوع حمله قلبی، دیوانه شدن) یا ترس از داشتن حمله دیگر
– تغییر قابل توجه در رفتارهای مربوط به حمله ( مثل اجتناب از ورزش یا شرایط ناآشنا)

حمله وحشت ممکن است به علت تاثیر مستقیم فیزیولوژی مصرف یا سوء مصرف مواد ( مواد مخدر، داروها، الکل ) یا وضعیت پزشکی (مثل پرکاری تیروئید) نباشد. اگر چه حمله های وحشت در اختلالات روانی دیگر (اغلب اختلالات مربوط به اضطراب) نیز میتواند رخ دهد، اما حمله های وحشتِ خود اختلال وحشت، منحصر به علائم یک اختلال روانی مشخص نیست. به عبارت دیگر حمله های اختلال وحشت نباید با اختلال روانی دیگری بهتر هماهنگ باشد. اختلالات روانی دیگری که ممکن است موجب حمله وحشت شوند عبارتند از فوبیای اجتماعی (رخداد حمله در هنگام مواجهه با موقعیتهای اجتماعی)، فوبیای خاص (در هنگام مواجهه با موقعیتهای فوبیای خاص)، اختلال وسواس فکری عملی (هنگام مواجهه فردِ مبتلا به وسواس، با آلودگی)، اختلال استرس پس از حادثه ( در واکنش به محرکهای مربوط به چیزهای شدیدا استرس زا) یا اختلال اضطراب جدایی (در واکنش به دور شدن از خانه یا عزیزان). اختلال وحشت همراه با ناتوانی زیاد در موقعتیهای اجتماعی، شغلی و فیزیکی، هزینه های مالی زیاد و دفعات زیاد مراجعه به پزشک است و این تاثیرات در حالت اگروفوبیا به شدیدترین حالت خود میرسد. اگر چه ممکن است با وجود اگروفوبیا، تشخیص اختلال وحشت لازم نباشد.

منبع :سیمرغ

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *