داستان اعتصاب جديد
طبق يک افسانه کهن رومی، روزی تمامی اعضای بدن دست به اعتصاب میزنند.
چشم، گوش، دست، پا، مغز و دهان همگی شکم را به مصرف کل موادغذايی بدن متهم میکنند و به او میگويند: «اين ما هستيم که میبينيم، میشنويم، کار انجام میدهيم، راه میرويم، فکر میکنيم و غذا را میجويم؛ اما تو تنبل بیمصرف تمامی مواد غذايی بدن را مصرف میکنی! اگر ما برای تو غذا فراهم نکنيم، نابود خواهی شد!»
به اينترتيب، تمامی اعضای بدن با همفکری و همدستی يکديگر دست به اعتصاب زدند تا شکم را تنبيه کنند.
ابتدا تمامی اعضای بدن از اين کار خود خوشنود بودند و میگفتند: «اگر گرسنگی بکشد، درس خوبی خواهد گرفت!»
اما با گذشت زمان، اعضای بدن متوجه شدند که ضعيف و ضعيفتر میشوند. آنها فهميدند که غذا ابتدا وارد شکم میشود و سپس به سوخت و انرژی موردنياز آنها تبديل میشود.
گاهی خودخواهی و خودپسندی باعث میشود که فراموش کنيم، بخشی از جمع هستيم.
منبع " کتاب غذای روح 2 با ترجمه دکتر آرام "
انتشارات تجسم خلاق
www.aram24.ir