افسردگی و راههای درمان

افسردگی و راههای درمان
اصلی‏ترین علائم و نشانه‏های افسردگی کدام‏اند؟
بسیاری از افراد به رغم افسرده بودن برایشان بسیار دشوار است که به افسردگی خود اذغان داشته باشند.بالعکس برخی اندوه خودشان را آدمی افسرده معرفی می‏کنند.در هر حال بسیاری از موارد پدیده افسردگی پنهان می‏ماند، چون اکثر مردم دوست دارند حتی‏الامکان اوقات خود را به خوشی بگذرانند و افسردگی را که تا حدی دردناک و ناخوشایند است به سادگی انکار نمایند.در شناخت و تشخیص افسردگی باید دقت کرد.باید بدانیم که در شناخت صحیح افسردگی به دنبال چه علائمی هستیم.افسردگی متضمن تغییرات اساسی در ویژگی‏های زیستی، عاطفی و روانی است.تک تک افراد افسرده تمامی علائم افسردگی را ندارند، اما همه علائم مربوط به افسردگی در گروه افراد افسرده وجود دارد.

افسردگی در بین افراد مختلف به‏ صورت‏های متفاوت و درجات گوناگون پدیدار می‏گردد.گاهی افسردگی به صورت یک هیجان عادی انسانی جلوه‏گر می‏شود.گاه به صورت غم و اندوه بروز می‏کند و حالت غمگینی به عنوان یک پاسخ طبیعی نسبت به شرایط غمناک در فرد به وجود می‏آید.بعضی اوقات افسردگی به صورت ضعف ظاهر می‏شود و گاه بعضی از افراد دچار افسردگی شدید می‏شوند.

همان‏طور که اشاره شد به رغم این که افسردگی نوعی واکنش در مقابل استرس‏ها و فشارهای روانی در زندگی فردی و اجتماعی است، خود افسردگی نیز یک استرس و فشار ثانویه است که بر فرد تحمیل می‏گردد، استرسی که شخص بالاجبار به آن واکنش نشان می‏دهد.با ارزیابی رفتار و واکنش‏های ظاهری فرد افسرده نمی‏توان به میزان و شدت افسردگی وی پی‏برد.چون افراد افسرده نسبت به تقاضاهای محیطی و اجتماعی واکنش‏های متفاوتی از خود نشان می‏دهند.

در واکنش به افسردگی، یکی ممکن است به شدت فعال، پرتحرک و پرکار شود و دیگری گوشه‏گیر و انزواطلب باشد.از جمله متداول‏ترین واکنش‏ها نسبت به اختلال افسردگی پدیدآیی نگرانی و اضطراب است.در واقع اضطراب هم می‏تواند از جمله عوامل ایجاد کننده افسردگی باشد و هم از نتایج قهری آن.اضطراب به بیان ساده یک حالت دلواپسی، دل‏شوره، نگرانی، عصبانیت، ترس خفیف، احساس ناامنی و ناراحتی است.اضطراب عموما با علائم جسمانی مثل طپش قلب، عرق کردن، اختلال در ریتم تنفسی، سرگیجه و ضعف همراه است.

در حقیقت شناخت افسردگی به عنوان یک‏پدیده روان‏شناختی مهم، با توجه به این که هر کسی به شیوه‏ای خاص در مقابل آن واکنش نشان می‏دهد، بسیار دشوار است.مردم معمولا با راه‏ها و شیوه‏های مختلفی که به افسردگی واکنش نشان می‏دهند ممکن است ماهیت افسردگی خود را آن‏چنان تغییر دهند که خودشان نیز به سادگی متوجه افسردگی‏شان نگردند.

باید توجه داشت که افسردگی همواره با تغییرات قابل توجه در واکنش‏های زیستی و فیزیولوژیک، شناختی، عاطفی و روانی و رفتاری همراه است.این نشانه‏ها بر حسب نوع و شدت افسردگی متغیّرند.

نشانه‏های زیستی یا فیزیولوژیک افسردگی به شرح زیر می‏باشد:

-اختلال در اشتها، (افزایش یا کاهش) بی‏اشتهایی روانی نسبت به غذا یا بعضا پراشتهایی روانی نسبت به غذا و پرخوری بدون توجه به شکایت‏های مکرر از ناراحتی‏ها و

دردهای جسمانی نظیر یبوست، تهوع، اسهال، کمردرد، سردرد، حساسیت و گرفتگی عضلات، می‏تواند از علائم افسردگی باشد.

علائم شناختی افسردگی از این قرارند:

-ناتوانی در تمرکز ذهن کاهش قدرت یادگیری مطالب و موضوعات

-ناکامی‏های تحصیلی ازجمله علائم افسردگی در بین افراد مبتلا، به خصوص نوجوانان و جوانان، ناکامی‏های تحصیلی و شکست‏های آموزشگاهی است.

-نگرش‏ها و بازخوردهای منفی و بازدارنده پدیدآیی نگرش‏ها و بازخوردهای منفی و بازدارنده نسبت به پدیده‏های مختلف، به ویژه فعالیت‏های پویای زندگی.

-خودپنداری منفی واحساس ناامیدی از دست دادن توان مثبت‏اندیشی و برخوردهای از احساس یأس و ناامیدی و بدبینی نسبت به محیط اطراف از جمله ویژگی‏های افراد افسرده است.

-افکار تکرار شونده در زمینه مرگ یا خودکشی مشغولیت ذهنی با افکار مخرب و تحمیلی و تکرار شونده در زمینه پوچی و مرگ و خودآزاری و خودکشی از دیگر علائم افسردگی می‏تواند باشد.

-از دست دادن قدرت تصمیم‏گیری، تردیدهای مکرر و نداشتن قدرت تصمیم‏گیری در زمینه فعالیت‏های مؤثر و پویای زندگی فردی و اجتماعی نشانه دیگری از خلق افسرده می‏تواند باشد.

تفکر همه یاهیچ شخص افسرده همه چیز را به صورت سیاه یا سفید می‏بیند.اگر کاری را که انجام می‏دهد صد در صد کامل نباشد خود را کاملا شکست خورده تلقی می‏کند.اصل همه یا هیچ بسیار مخرب است.

-برداشت‏ها و تفسیرهای غیرمنطقی امور از جمله ویژگی‏های شناختی افراد افسرده، بزرگ‏نمایی‏ها، نتیجه‏گیری‏ها و برداشت‏های سریع از رخدادهای مختلف و بر چسب زدن ناروا به امور مختلف است.

-تعمیم بیش از حد مسائل شخص افسرده هر حادثه منفی را معمولا به عنوان نوعی شکست بی‏پایان می‏بیند.اگر سوء تفاهمی بین فرد افسرده و شخص مورد توجهش به وجود آید فکر می‏کند این شخص اصلا به او علاقه‏ای ندارد.به عبارت دیگر یک برخورد ساده و سوء تفاهم کوچک را به کل اندیشه و رفتار فرد تعمیم می‏دهد.

علائم عاطفی و روانی افسردگی عبارتند از:

-اضطراب افراد افسرده دچار سطوح بالای اضطراب ناشی از منابع استرس‏زا می‏باشند.

-احساس مواجعه مکرر با حوادث تنش‏زا

-ترس از تعاملات اجتماعی افراد افسرده عموما دوست ندارند با افراد مختلف محشور شده، ارتباط داشته باشند، به گونه‏ای که نوعی نگرانی و ترس از مصاحبت‏های مردمی دارند.

-احساس گناه و بی‏کفایتی و بی‏ارزشی افراد افسرده عموما دچار احساس تقصیر و گناه و بی‏کفایتی و بی‏لیاقتی‏اند.

-احساس بی‏علاقه‏گی نسبت به فعالیت‏های مورد علاقه‏

افراد افسرده عموما علاقه خود را نسبت به فعالیت‏هایی که قبلا برایشان لذت‏بخش بوده است، از دست می‏دهند.

-بی‏حوصلگی شدید

بی‏حوصلگی شدید از جمله ویژگی‏های قابل توجه در افراد افسرده است.

علائم رفتاری افسردگی به شرح زیر قابل توجه می‏باشند:

-ترس یا نگرانی از ترک خانه

افراد افسرده عموما مایل نیستند خانه یا محل سکونت خود را ترک کنند و به سختی و با اکراه از خانه خارج می‏شوند.

-بی‏علاقگی در تمرینات بدنی

افراد افسرده عموما تمایلی به فعالیت‏های بدنی از خود نشان نمی‏دهند.

-بی‏علاقگی به بهداشت فردی افراد افسرده غالبا نسبت به بهداشت فردی (حمام رفتن، نظافت، آراستگی ظاهر) کم‏تفاوت یا بی‏تفاوت می‏شوند.

-گریه‏های مکرر

افراد افسرده بعضا بدون دلیل روشن و خاصی گریه می‏کنند.

-بحث و جدل با دیگران

-در بسیاری از موارد افراد افسرده تمایل پیدا می‏کنند که با دیگران، به‏خصوص نزدیکان، بحث و جدل داشته باشند.

-گوشه‏گیری و کناره‏گیری از دوستان

انزواطلبی و کناره‏گیری از دوستان و آشنایان از جمله ویژگی‏های رفتاری افراد افسرده است.

-بی‏علاقگی به امور جنسی

بی‏رغبتی و کم‏توجهی به روابط زناشویی در بین زنان و مردان افسرده متأهل از دیگر علائم افسردگی می‏تواند تلقی گردد.

-مصرف موادی همچون سیگار، مواد مخدر و…

بسیاری از افراد افسرده گرایش به مصرف سیگار، مواد مخدر و نظایر آن پیدا می‏کنند.

مؤثرترین روش‏های تشخیص افسردگی کدام‏اند؟

باید توجه داشت که یک فرد افسرده معمولا دارای مجموعه‏ای از علائم فوق‏الذکر است، اما همیشه همه علائم را آشکار نمی‏سازد و لذا یک نشانه نمی‏تواند به‏تنهایی و به درستی میزان افسردگی فردی را تعیین کند.اگر بیش از چهار یا پنج نشانه از علائم و نشانه‏های فوق حداقل به مدت چند هفته به طور مداوم در شخصی ملاحظه شود ممکن است این شخص رگه‏هایی از افسردگی داشته باشد، با این توجه که افسردگی دارای تداوم است و سیر آن از خفیف تا شدید می‏باشد.افسردگی دارای شروعی متغیر است و علائم آن در طول مدتی بین چند روز تا چند هفته پدیدار می‏شوند و بسیاری از دوره‏های افسردگی بدون درمان خاصی بهبود پیدا می‏کنند.

مصاحبه بالینی اساس هرگونه ارزیابی مناسب را برای تشخیص افسردگی تشکیل می‏دهد.تغییر در طرز تفکر، احساس و رفتار یکی از مشخصات اصلی افسردگی است، اگرچه این تغییر ممکن است به تدریج صورت پذیرد.اصلی‏ترین و بارزترین نشانه افسردگی نوعی احساس ذهنی غم و اندوه، احساس بدبینی و ناامیدی، احساس تنهایی و بی‏تفاوتی و عدم علاقه به ادامه فعالیت‏های مؤثر اجتماعی می‏باشد.فرد افسرده ممکن است در شرایطی‏

که دلیلی برای گریه و اندوه وجود ندارد دچار گریه شود و برعکس در مواقعی که اتفاق واقعا تأثرانگیزی افتاده قادر به گریه کردن نباشد.فرد افسرده ممکن است در خوابیدن دچار مشکل شود، به سختی به خواب برود یا نیمه‏شب بیدار شود و به رغم نیاز به خواب دیگر نتواند بخوابد.هم‏چنین فرد افسرده ممکن است دائما احساس خستگی نماید و بیش از حد ساعاتی از روز را نیز در خواب باشد.فرد افسرده ممکن است اشتهای خود را از دست بدهد و لاغر شود یا به طور غیرعادی بیش از اندازه معقول غذا بخورد و ورنش بالا رود.فرد افسرده ممکن است خودش را شخصی درمانده و تنها و بی‏کس تصور کند و خود را به خاطر کمبودها و قصورهای جزئی سرزنش نماید.آدم افسرده همواره نسبت به خودش، دنیای اطراف و آینده خود بدبین و ناامید است.او علاقه خود را نسبت به وقایع محیط اطراف از دست می‏دهد، از فعالیت‏های خوشایندی که قبلا بدان‏ها علاقه داشت لذت نمی‏برد و غالبا نمی‏تواند تصمیم بگیرد یا تصمیماتی را که گرفته است اجرا نماید.عقب‏ماندگی تحصیلی دانش‏آموزان هوشمند و سرآمد برای مدتی نسبتا طولانی می‏تواند نشانی از افسردگی باشد.

منظور از افسردگی نوجوانی چیست؟

افسردگی نوجوانی گروهی از علائم ناهمگن را شامل می‏شود که در طول دوران رشد و تحول طبیعی مشاهده نمی‏شوند. افسردگی دوره نوجوانی عموما علائم متفاوت و اختلالات رفتاری و شخصیتی خاصی نظیر خودآزاری و انزواطلبی به همراه دارد.در واقع نشانه‏های افسردگی در دوره نوجوانی بسیار متغیر است.افسردگی نوجوانی به صورت‏های مختلف از جمله:واکنش اضطرابی افسرده‏وار، افسردگی مبتنی بر احساس ناکامی خود، حقیرپنداری، افسردگی مبتنی بر احساس رهاشدگی یا به صورت افسردگی پنهان پدیدار می‏گردد.برخی از علائم خاص افسردگی نوجوانی عبارت‏اند از:

1-ضعف در مهارت‏های اجتماعی

2-اضطراب اجتماعی و سطوح بالای اضطراب ناشی از سایر منابع استرس‏زا

3-عدم تمایل حتی برای شرکت در فعالیت‏های خوشایند

4-بروز مشکلات و نارسایی‏های تحصیلی

5-مواجه شدن با اتفاقات تنش‏زا به طور مکرر

6-اختلالات رفتار و سلوکی 7-اختلالات تغذیه‏ای، به ویژه در دختران نوجوان 8-گرایش به برخی ناهنجاری‏های اجتماعی و بعضا استفاده از سیگار و… 9-فکر کردن در مورد خودکشی. به عقیده برخی از محققان نظیر کلارک‏{O1O}و همکارانش(1990)شباهت نسبتا زیادی بین علائم افسردگی بزرگ‏سالی و افسردگی در دوره نوجوانی وجود دارد. براساس آخرین معیار راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی انجمن روان‏پزشکی امریکا( VI-MSD )افسردگی اساسی دوره نوجوانی حداقل پنج علامت از علائم زیر را شامل می‏گردد:

1-خلق افسرده

2-کاهش قابل توجه در علاقه نسبت به کلیه فعالیت‏ها، حتی فعالیت‏های خوشایند.

3-افزایش یا کاهش در اشتها نسبت به غذا و وزن بدن

4-کم‏خوابی یا پرخوابی

5-آشفتگی و کندی روانی-حرکتی

6-احساس کاهش انرژی حیاتی، احساس خستگی و کوفتگی و بی‏رمقی

7-احساس تقصیر و گناه، احساس بی‏ارزش بودن و احساس بی‏کفایتی

8-کاهش توانایی در فکر کردن و ضعف در تمرکز ذهنی بر روی موضوع خاص

9-تشدید افکار مربوط به مرگ و خودکشی ذکر این نکته در این‏جا نیز لازم است که بعضی از نوجوانان بعضا دچار افسردگی جزئی و مختصر می‏شوند و برخی نیز دچار افسردگی کلی می‏گردند.اختلال افسردگی جزئی یا مختصر زمانی است که افسردگی بر خلق فرد غالب است، اما همه جنبه‏های زندگی او را در برنمی‏گیرد، درحالی‏که افسردگی کلی نوجوانی و بزرگ‏سالی در حدی است که همه جنبه‏های زندگی فرد را دربرمی‏گیرد.برخی دیگر از پژوهشگران و محققان این رشته نظیر چارتیرز و رانیری‏{O3O}(1994)در مطالعات بالینی که در زمینه افسردگی نوجوانی انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که نمی‏توان چارچوب مشخص و واضحی برای افسردگی نوجوانی تعیین کرد، زیرا افسردگی دوره نوجوانی عموما تعدادی از علائم اختلالات دیگر را با خود به همراه دارد.در ادبیات روان‏شناختی علائم و رفتارهایی که با افسردگی ملازم و همراه باشد تحت عنوانمعادله‏های افسردگینامیده می‏شود.

برخی از علائم و رفتارهای معادل افسردگی(یا افسردگی پنهان)در نوجوان عبارت‏اند از:

1-رفتارهای آزارگرانه و بزه‏کارانه در خانواده و جامعه نظیر پرخاشگری، فعالیت‏های ضداجتماعی، اعتراض و سرکشی، قشقرق به راه انداختن، خانه‏گریزی و فرار از منزل، گرایش به سیگار و مواد مخدر و اختلالات و انحرافات اخلاقی و جنسی.

2-مشکلات مدرسه‏ای نظیر مدرسه‏هراسی، عدم پیشرفت تحصیلی به رغم ظرفیت بالقوه و قابل توجه هوشی، بی‏تفاوتی نسبت به انجام تکالیف آموزشگاهی، مدرسه گریزی و اخراج از مدرسه.

3-مشکلات مربوط به برقراری روابط با گروه هم‏سالان نظیر طرد شدن توسط جمعی از دوستان.

در هر حال باید توجه داشت که استنباط با هم‏بودن و ملازمت عوامل زیربنایی افسردگی و معادل‏های افسردگی همواره به روشنی و دقت قابل اثبات و وارسی نمی‏باشد.افسردگی نوجوانی ممکن است قبل یا بعد از رخداد سایر مشکلات بروز کند و علائم آن نیز ممکن است در اظهار نظرهای فعلی نوجوان آشکار یا پنهان باشد.

نگرش‏هایی که افراد افسرده نسبت به خود دارند ممکن است در اثر رابطه نامناسبی که والدین در دوران کودکی با آن‏ها داشته‏اند ایجاد شود.این رابطه می‏تواند شامل طرد شدن توسط والدین، تنبیه شدن و ارزیابی‏های منفی‏گرایانه والدین نسبت به آن‏ها، محروم شدن از محبت والدین و ایجاد احساس گناه و اضطراب در کودک توسط والدین، باشد.شایان توجه است که در آغاز دوره جوانی، احتمال بروز علائم بارز افسردگی بزرگ‏سالی در نوجوانان کم است و در صورت بروز آن در نوجوانان کم‏سن و سال‏تر می‏توان علائم افسردگی را به صورت خود بیمارپنداری، اختلال در تغذیه و مشکلات تمرکز در رفتارشان مشاهده کرد.در بسیاری از مواقع نوجوانی که دچار افسردگی شده‏اند برای مهار افسردگی خود روش‏های خاصی را بر می‏گزینند، نظیر:احساس ناراحتی، برقراری رابطه افراطی با دیگران یا دوری‏گزینی از مردم. احساس ناراحتی آن‏ها به این صورت متبلور می‏شود که تمایل بسیار زیادی برای ایجاد تغییر در وضعیت موجود از خود نشان می‏دهند ولی تلاشی برای تغییر نمی‏کنند.تحمل آن‏ها در مقابل وقایع تکراری و روزمره بسیار پایین است.نوجوانان افسرده تمایل زیادی برای رفاقت و برقراری روابط صمیمانه از خود نشان می‏دهند و برای یافتن دوستان جدید تلاش می‏کنند.رفتارهای کمک‏طلبانه نوجوانان افسرده ممکن است به صورت رفتارهای مشکل‏آفرین مثل قشقرق راه انداختن، دوری گزیدن، قهرکردن، مدرسه‏گریزی، اعتراض، دزدی کردن، رفتارهای ضداجتماعی و فعالیت‏های بزه‏کارانه باشد.به رغم این‏که این قبیل رفتارها موجب جلب توجه دیگران می‏شود، اما همیشه باعث نمی‏شود که دیگران تصور کنند نوجوان واقعا نیاز به کمک دارد و آماده کمک به او باشند.بلکه سبب می‏شود که آن‏ها تصور کنند این رفتارها بیانگر پرخاشگری نوجوان است و گاهی نیز این رفتارها را به عنوان نشانه‏هایی از اختلالات سلوکی و ارتباطی در نظر می‏گیرند.

باید توجه داشت که نوجوانان سنین بالاتر ظرفیت بیش‏تری برای اندیشیدن راجع‏به این مشکلات و تعارض‏های درونی خود داردند و مایل‏اند مشکلات درونی خود را به شکل مستقیم برای دیگران مطرح کنند.هم‏چنین این گروه علائم سنتی افسردگی را نیز از خو نشان می‏دهند.
منبع :navidaub

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *