انواع حافظه در روانشناسی

انواع حافظه در روانشناسی

حافظه یعنی کدگذاری،ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات.

کدگذاری یا رمزگردانی:یعنی تغییر شکل دادن اطلاعات به

صورتی که قابل طبقه بندی در حافظه باشند.

ذخیره سازی:پس از آن که اطلاعات به صورت کد در مغز جای

گرفتند،باید بتوانیم آنها را برای مدت طولانی نگه داریم.این

مرحله را ذخیره سازی می نامند.برای ذخیره سازی اطلاعات

باید آنها را به دقت تکرار کرد.

بازیابی:یعنی تعیین محل اطلاعات و احضار آنها به آگاهی.

انواع حافظه:

حافظه حسی:یعنی ثبت کوتاه مدت اطلاعات به وسیله

حواس.

حافظه کوتاه مدت:اگر به محرک توجه کنیم،می توانیم آن را

پس از آن که خود محرک از بین رفت،برای مدت تقریبا یک

دقیقه در حافظه کوتاه مدت خود نگه داریم.

حافظه بلندمدت:می توان حافظه بلند مدت را به انبار بزرگی

تشبیه کرد که همه اطلاعات در آن جای گرفته است.حافظه

بلند مدت،در اثر تکرار اطلاعات موجود در حافظه کوتاه مدت به

وجود می آید و می تواند تا آخر عمر دوام پیدا کند.مثل اسامی

تاریخ ها،محل و زمان وقوع رویدادها،فرمولهای ریاضی و ….

عواملی که در تشکیل حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت

وارد عمل می شوند:

اثر موقعیت در سری:

اگر خوب توجه کرده باشید،خواهید دید،دانش آموزانی که می

خواهند حروف انگلیسی را حفظ کنند،حروف اول(B & A)و

حروف(Z & Y) را زودتر از حروف وسط به خاطر می سپارند.این

پدیده را به اصطلاح اثر موقعیت در سری می نامند.

قطعه قطعه کردن اطلاعات:

اگر اطلاعات را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید،نگهداری آنها در

حافظه کوتاه مدت آسان خواهد بود.

خاطرات روشن:

روان شناسان متوجه شده اند که ما رویداد هایی را که در

موقعیتهای غیر عادی و هیجانی اتفاق می افتند،روشنتر به یاد

می آوریم.

فراموشی:

یعنی ناتوانی در بازیابی اطلاعات ذخیره شده.اولین کسی که

به طور علمی درباره فراموشی به تحقیق پرداخت،هرمان

ابینگهاوس روانشناس آلمانی بود.

فعالیتهای یادسپاری برای اندازه گیری هوش:

بازشناسی:

یعنی به کمک حواس،آنچه را که قبلا تجربه کرده ایم،دوباره

شناسایی کنیم.

یادآوری:

یعنی آوردن اطلاعات ذخیره شده به حوزه آگاهی،بدون

استفاده از حواس.

بازآموزی:

یعنی آنچه را که قبلا آموخته بودیم،دوباره بیاموزیم.

نظریه تداخل و انواع تداخل:

تداخل:عبارت است از تضعیف یک یادگیری در اثر یادگیری دیگر

است.

تداخل یادگیریهای بعدی در یادگیریهای قبلی(منع یا بازداری

بعدی):در این تداخل آموخته های تازه،بازیابی آموخته های

قدیمی را با مشکل روبرو می کنند.

تداخل یادگیریهای قبلی در یادگیریهای بعدی(منع یا بازداری

قبلی):آموخته های قدیمی،بازیابی موادی را که تازه آموخته

شده اند با مشکل روبرو می کنند.

سرکوبی:

یعنی بیرون کردن و یا راندن خاطرات رنج آور از حوزه آگاهی به

ناآگاهی که فروید مطرح کرده است.

یادزدودگی

یادزدودگی کودکی:

از نظر فروید،یادزدودگی کودکی یعنی سرکوبی تمایلات

پرخاشگری و جنسی نسبت به والدین.

انواع یادزدودگی:

یادزدودگی پس از واقعه:به آن دسته از فراموشیها اطلاق می

شود که پس از رویداد زیان بار پیش می آید.

یادزدودگی پیش از واقعه:آسب وارده مانع از یادآوری

رویدادهای پیش از آسیب می شود.

چند روش برای بهبود حافظه:

تمرین و تکرار:مرور ذهنی برای یادداری موجب می شود که

اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل

شوند.

-ارتباط دادن اطلاعات جدید با آنچه از پیش می دانیم:در واقع

همان تکرار و مرور ذهنی برای یکپارچگی است.

تداعیهای غیرمعمولی:محرکهایی که از دور و بر خود جدا

باشند،راحت تر در حافظه باقی می مانند و بیشتر به آنها توجه

می کنیم و آنها نیز واکنشهای هیجانی زیادی ایجاد می کنند.

روش کلمات کلیدی:به این صورت است که یک کلمه شناخته

شده را با کلماتی که می خواهیم به حافظه بسپاریم،تداعی

کنیم.این روش مخصوصا در یادگیری زبانهای خارجی مفید

واقع می شود.

استفاده از علائم اختصاری:یعنی حروف اول کلمات را برداشتن

و با آنها یک یا چند کلمه ساختن.

مرور ذهنی برای نگهداری:تکرار مداوم اطلاعات،به منظور

جلوگیری از متلاشی شدن یا جایگزین شدن آنها با اطلاعات

جدید.

مرور ذهنی برای یکپارچگی:ارتباط دادن اطلاعات تازه با

اطلاعات شناخته شده قبلی.

منبع:ravanshenasiroz

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *