بازگشت به گذشته با هیپنوتیزم
شادکامی-يكي از پديدههاي جالب، جذاب و بحثانگيز در هيپنوتيزم، سير قهقرایي در زمان و رسيدن به دهههاي پيشين زندگي
است. انجام اين حالت شگفتانگيز در افرادي كه به مراحل متوسط يا عميقي از خلسهی هيپنوتيزمي رسيدهاند، با سهولت نسبي امكانپذير است. افرادی كه به دههی اول زندگي برگشت پيدا ميكنند، رفتارها و گفتارهاي كودكانه يا نابالغانهاي از آنان سر ميزند كه متناسب با آن دوره از زندگي است.
در سال 1951، دانشمندي به نام «اورن» بهصورت جدي و علمي، اين پديده را مورد بررسي قرار داد. او براي تفسير اين حالتها، امكان يكي از دو وضعيت زير را با توجه به رفتارهاي قابل مشاهدهی سوژهها مطرح كرد:
– درواقع فرد به همان دورهاي از زمان كه با تلقينهای هيپنوتيزمي به آن سير قهقرایي پيدا كرده، برگشته است. در اين شرايط در طرحهاي فكري و الگوهاي رفتاري او درست همانهایي ظاهر شده كه در آن زمان درحقیقت وجود داشته است.
– نظريهی ديگر اين بود كه فرد هيپنوتيزمشده در اين شرايط، به ارائهی نقش و انجام حركتهایی مشغول ميشود كه توسط هيپنوتيزور از او خواسته شده بود.
در سال 1962، دانشمند ديگري بهنام «باربر» در سطح دانشگاهي و در قالب فعاليتهاي پژوهشي به تحقيق در اين مقوله پرداخت و به اين نتيجه رسيد كه آنچه در اين شرايطِ برگشت به زمانهاي گذشته و يا دوباره زندهكردنِ وقايعي كه از زمان آنها، مدتها گذشته بود، با کارها يا مطلبهایي از نوع نقش بازيكردن و يا انجام كارهایي كه براي گولزدن اطرافيان تصور ميشود، تطابق ندارد. براي نمونه، سوژههاي خوب هيپنوتيزمي كه توسط هيپنوتيزور ماهري به دوران كودكي برميگردند، درست رفتارهایي را انجام ميدهند كه از كودكي در آن سنوسال انجام آنها انتظار ميرود، بهخصوص در شرايطي كه از رفتارهاي اين فرد در زمانهاي گذشته، اطلاعات كافي در دست بوده باشد.
بهعلت اهميت موضوع، توسط روانشناسان برجسته بر روي افرادي كه با استقرار در خلسههاي عميق هیپنوتیزمی، به سالهاي گذشتهی زندگي برگشته بودند، آزمايشهاي پيشرفتهاي مانند نقاشي چهرهها، تست هوش، تستهاي مربوط به مراحل رشد، آزمونهاي افزايش قدرت حافظه، آزمونهاي توهم بينایي و… صورتگرفت. همينطور برخي از تستهاي فيزيولوژيك مانند تهيهی نوارهایي از فعاليتِ الكتريكي سلولهاي مغزي يا الكتروآنسفالوگرافي نیز انجام شد.
در يك پژوهش دانشگاهي، سير قهقرایي در زمان، در 10دانشجو به عمل آمد و در برگشت به سنين كودكي، از آنان خواسته شد كه تصويرهایي از يك مرد، يك خانه و يك قايق را نقاشي كنند و پس از خارج شدن آنان از شرايط هيپنوتيزمي هم دوباره همين 3شكل را كشيدند. در تصويرهاي كشيدهشده توسط آنان، در زمان برگشت به دوران كودكي، مشخصههای مرتبط با نقاشيهاي كودكان قابل مشاهده بود.
در سال 1980، «مككاني» و «شيمان» در يك گروه از دانشجويان، نيمي از آنان را كه بهصورت تصادفي انتخاب شده بودند، تشويق به نقاشي در شرايط خلسهی هيپنوتيزمي كردند و از نیمی ديگر درخواست شد كه در شرايط بيداري و هوشياري بر پايهی تصورهایی كه دارند، به نقاشي كودكان بپردازند. اين دو نوع نقاشي با يكديگر تفاوت بسیار زیادی داشتند.
«ريكوف» در سال 1982 نشان داد در افراد بالغي كه در سير قهقرایي در زمان، در شرايط خلسهی بسيار عميق به دوران نوزادي برگشته بودند، گريههاي كودكانه و بدون اشك، مكيدن اشيائي كه در اختيارشان گذاشته ميشد، عكسالعمل گرفتن اشيائی كه با دست آنان تماس پيدا ميكرد و حركتهای بيهدف كرههاي چشم، پديد آمده بود.
«ترو» در سال 1949، نشان داد بيشتر افراد بالغي كه در سير قهقرایي در زمان، به عيد ملي يا آئيني خود در 7سالگي برگشت داده شده بودند، ميتوانستند بگويند كه آن روز، چندشنبه است. درحالي كه هيچكدام در شرايط عادي، از اين موضوع اطلاعي نداشتند.
خلاصه و نتيجهگيريهاي علمي و تجربي
در سير قهقرائي در زمان، افراد بالغي كه به سنين كودكي برگشتهاند، رفتارشان نسبت به سن واقعي، كودكانهتر بوده است و كودكان و نوجواناني که با تلقين به سنين بعدي و بزرگسالي هدايت شده بودند، رفتارهاي بالغانه در آنان ظاهر گرديد.
در سطحهای علمي و آكادميك در بسياري از روشهاي هيپنوتيزمدرماني، از سير قهقرایي در زمان براي كسب اطلاعات دقيقتري از حادثههای سالهاي گذشته استفاده ميشود و افراد هيپنوتيزمشده و به سير قهقرایي رفته، اطلاعات درستي از زنـدگي گذشتهی خود را در دوران كودكي بيان ميكنند. در تخصص روانشناسي دورانِ نوزادي و جنيني، اين عقيده مطرح ميشود كه اگر در نيمهی دوم از دوران جنيني، حادثههای بسيار مهم و ويرانگري در زندگي مادر گذشته باشد، ميتوان از طريق سير قهقرایي در زمان، از كودك او در دهههاي اوليهی عمر، اطلاعات مبهم و مرتبطي كسب كرد. در اين شرايط و در مرز مغشوشي از علم و فلسفه، نتيجهگيريهاي قطعي، بسيار مشكل ميشود. هرچند هميشه در اين محدوده بايستي از قضاوتهاي عجولانه و قطعي پرهيز كرد و به اين بسنده كرد كه تجربهی سير قهقرایي در زمان، كاري ساده و عملي و تفسيرِ يافتهها در برخي از موارد، بسيار مشكل است. هرچند انجام و مشاهدهی آن، كار بهنسبت راحت و سادهاي است