بهترین روش درمان وسواس فکری عملی
بیشترافرادی که مبتلا به وسواس فکری عملی میشوند، در مراحل ابتدایی برخی از علایم این اختلال را به طور خفیف تجربه میکنند و در همین مراحل ابتدایی میتوان از تشدید علایم در برخی از آنها پیش از آنکه به طور کامل دچار بیماری شوند جلوگیری کرد. درمان اختلال وسواس اجباری از جمله درمان وسواس فکری شامل سه مرحلهٔ درمانی می شود که در ابتدا درمان شناختی رفتاری، و پس از آن رفتاردرمانی و سرانجام دارودرمانی می باشد.
درمانهای رفتاری اختلال وسواس اجباری شامل پیشگیری از عادات و رویارویی است. در مرحلهٔ پیشگیری از عادات، یک متخصص به فرد بیمار مبتلا به OCD کمک میکند تا در بازههای زمانی طولانی و طولانیتری از رویارویی با شرایط استرسزایی قرار بگیرد که در آن احساس اجبار برای انجام کاری را میکند که استرس و اضطراب او را از بین میبرد. در این شرایط، بیمار اصطلاحاً با خود درگیر میشود و هرچه قدر که زمان میگذرد و او بیشتر به انجام آن کار احساس نیاز میکند، او همچنان در مقابل میل وسواسی ایستادگی میکند تا مرحلهای که دیگر هیچ اجباری برای انجام آن کار خاص احساس نکند.
نمونهٔ جالبی از درمان غرقه سازی و جلوگیری از پاسخ در مورد بیماری اتفاق افتاد که حساسیت شدیدی به رنگ قرمز داشت. او در منزل خود، هیچ شیء یا وسیلهای به رنگ قرمز نگهداری نمیکرد و به هیچ وسیلهٔ قرمز رنگی هم دست نمیزد. پزشک روانشناس از او درخواست کرد تا گوشی تلفن همراه قرمز رنگش را بردارد و برای مدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه دارد. بیمار در ابتدا از این کار خودداری میکرد. در مرحلهٔ بعد و وقتی با اجبار پزشک روبهرو شد، دست خود را به سمت گوشی برد اما نتوانست آن را لمس کند. پزشک در یک برخورد تقریباً خشن، او را وادار کرد تا به گوشی دست بزند. بیمار چشمان خود را بست و به گوشی قرمز رنگ دست زد. در مرحلهٔ بعد، پزشک او را وادار کرد که گوشی را بردارد و در دست نگاه دارد. او گوشی را با زحمت فراوان برداشت و پس از لحظهای دوباره روی میز گذاشت، اما بر اثر اصرار پزشک، مجدداً آن را برداشت و با چشمان بسته، به مدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه داشت. با گذشت زمان، بیمار کمکم به در دست نگاه داشتن گوشی قرمز رنگ عادت کرد و یاد گرفت که چشمان خود را هم باز کند و گوشی قرمز رنگ را بنگرد. این فرایند به مدت ۳۰ دقیقه به طول انجامید و از همین لحظه بود که بیمار مبتلا به اختلال وسواس اجباری، حساسیت خود به رنگ قرمز را از دست داد و البته با توجه به اینکه مدتی نیز تحت دارودرمانی بود، تا حدود زیادی بهبود یافت.
به گفتهٔ پژوهشگران و پزشکان، درمان رویارویی و پیشگیری از پاسخ در یک فرایند ۲۰ تا ۹۰ دقیقهای اتفاق میافتد و احساس اجبار برای انجام کاری که از اضطراب جلوگیری میکند، حداکثر ۹۰ دقیقه به طول میانجامد در نتیجه بیمار در صورتی که بتواند ۹۰ دقیقه در برابر فکر وسواسی خود مقابله کند، بر بخش اعظمی از بیماری خود غلبه کرده است.
درمان دارویی برای اختلال وسواس اجباری نیز یکی از مراحل مهم در فرایند بهبودی بیمار است. برای درمان اختلال وسواس اجباری از داروهایی در گروه سروتونین استفاده میشود. این داروها که اصطلاحاً آنها را مهارکنندهٔ انتخابی بازجذب سروتونین مینامیم، مقدار ترشح سروتونین در مغز را افزایش میدهند. در مغز بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری، سروتونین بسیار کمی ترشح میشود و یا مقدار ترشح شده توسط عصبهای پیش سیناپس جذب و نابود میشود.
این داروها همانطور که از نامشان پیداست، از بازجذب یا دفع سروتونین در مغز جلوگیری میکنند. این دفع در محل سیناپسها اتفاق میافتد یعنی جایی که سلولهای عصبی (نورونها) به یکدیگر متصل هستند. سروتونین یکی از مواد شیمیایی در مغز است که پیامهای عصبی را از یک نورون به نورون دیگر در طول سیناپسها منتقل میکند.
از این داروها در درمان افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات خلقی نیز استفاده میشود. SSRIها میزان تراکم سروتونین در سیناپسها را افزایش میدهند. آنها این کار را با جلوگیری از بازجذب سروتونین در سلول عصبی که یک پالس مغزی را منتقل میکند انجام میدهند. بازجذب سروتونین عامل پایان یافتن تولید سروتونین جدید است.
از جمله داروهای رایجی که برای درمان اختلال وسواس اجباری تجویز میشوند و در گروه SSRIها جای میگیرند، میتوان به فلوکستین (Fluoxtine)، سرترالین (Serteraline)، سیتالوپرام (Citalopram)، پاروکستین (Paroxetine) و اسیتالوپرام (Escitalopram) اشاره کرد. در درمان اختلال وسواس اجباری همچنین از داروییهایی چون اولانزاپین (Olanzapine) و رسپریدون (Respridone) استفاده میشود.
این گروه از داروها معمولاً بازخورد بسیار خوبی در درمان اختلال وسواس اجباری میدهند و اثرات جانبی بسیار کمی دارند. سردرد، کمخوابی، اسهال و هیجان از جمله اثرات جانبی این داروها هستند.
لذا با توضیحاتی که داده شد می توان نتیجه گرفت که بهترین روش برای درمان وسواس فکری عملی رویکردی تلفیقی با استفاده از رویکرد شناختی رفتاری و دارو درمانی می باشد.
منبع:iranpsy