تاثیر ورزش در کاهش افسردگی
این حقیقت برای عموم مردم روشن است که ورزش کردن برای مقابله با بیماریهای جسمی یک روش بسیار مناسب و سودمند است. اما تحقیقات جدید نشان می دهد که تمرینات بدنی باعث افزایش توانائی های مغز نیز شده و به انسان در معالجه بیماریهای روانی مانند افسردگی و اضطراب نیز یاری میرساند .
در مقاله ای اشاره شده بود که تمرینات بدنی مداوم و روزمره تاثیر بسیاری در معالجه افسردگی افراد دارد.در حقیقت به پزشکان روانشناس توصیه شده که ورزش را در برنامه معالجات بیماران خود گنجانده و برای آن ارزش ویژه ای قائل شوند. در یکی از جالب ترین تحقیقات کلینیکی مشخص شده است که ورزش نه تنها در معالجه افسردگی بسیار موثر است بلکه نقش بسزائی در جلوگیری از بازگشت این بیماری دارد و با توقف انجام حرکات ورزشی خطر بروز علائم اضطراب و افسردگی افزایش چشمگیری خواهد داشت. به گفته یکی از روانشناسان مهم نیست که افراد افسرده به چه میزان ورزش میکنند بلکه مهم اینست که به طور مرتب روزانه وقتی را برای این امر اختصاص دهند. البته به بیمارانی که از افسردگی شدید رنج میبرند توصیه نمیشود که استفاده از داروهای خود را متوقف کرده و تنها ورزش کنند اما تاثیر ورزش بر آنها بسیار زیاد خواهد بود و اگر این بیماران هر روز تمرینات بدنی انجام دهند شانس بهبودی برای آنان قابل ملاحظه است.
● ورزش چگونه در معالجه افسردگی و اضطراب موثر است؟
به عقیده محققین ورزش باعث شادی و نشاط و بالا بردن اعتماد به نفس میگردد زیرا افراد افسرده یا اعتماد به نفس ندارند و یا میزان آن در آنان بسیار پایین است. ورزش احساس رضایت باطنی شخص را بالا برده و فرد حس میکند که به موفقیت هایی دست یافته است. نکته با اهمیتی که باید در نظر گرفت اینست که به دلیل اینکه افراد افسرده باید انرژی کافی برای مقابله با علائم افسردگی داشته باشند بنابراین در انجام فعالیت های ورزشی نباید زیاده روی کرده و حد اعتدال را رعایت کنند. برای موفقیت در این زمینه بیماران باید قدمهای آهسته بردارند و برای گرفتن نتیجه بهتر باید با یک متخصص ورزشی مشورت کنند. زیرا ورزش در صورتی برای سلامت روان موثر است که به طریق صحیح بکار برده شود .
فوائد ورزش در بهبود افسردگی به طور فهرست وار ارائه میشود :
احساس کاهش قابل ملاحظه غم و اندوه
افزایش اعتماد به نفس
ایجاد احساس موفقیت
افزایش خلاقیت های فردی
«چندی پیش در مجله انگلیسی sport medicine مطلبی خواندم به این مضمون که پیادهروی روی تردمیل میتواند سریعتر از دارو درمانی علایم افسردگی را بکاهد…
آیا واقعا خوب است کسی را که مبتلا به افسردگی است، به این امر توصیه کنم؟»
در پاسخ به این سوال، ابتدا باید بگویم که هنگام خواندن مقالات علمی باید به این نکته توجه داشته باشید که هر مطالعه محدودیتهایی دارد که باعث میشود نتوان نتایج آن را به طور صد در صد پذیرفت. به عبارت دیگر نمیتوان انتظار داشت که نتایج یک مطالعه، هرچه قدر هم که با دقت انجام شده باشد، کاملا درست باشد و یا در مورد همه افراد جامعه صدق پیدا کند. بنابراین دستورالعملهای پزشکی را به کمک جمعبندی از تمام مطالعاتی که در آن زمینه انجام شدهاند تدوین میکنند، نه یک مطالعه. درباره اثر ورزش در درمان افسردگی در سالهای اخیر مطالعات متعددی انجام شده است که بیشتر آنها نشان دادهاند ورزش به بهبود افسردگی کمک میکند. اگرچه سازوکار اصلی اثر درمانی ورزش مشخص نیست ولی به نظر میرسد که ترشح برخی مواد (مثل اندورفین، دوپامین، سروتونین و نوراپینفرین) با ورزش کردن در بدن بیشتر میشود و این مساله به بهبود روحیه کمک میکند. همچنین ورزش کردن باعث میشود توجه بیمار از نگرانیها و سایر مسایل ناراحتکننده به نکات دیگر برگردانده شود و به علاوه به بهبود اعتماد به نفس کمک میکند. این مسایل هم میتوانند به کاهش افسردگی بینجامند.
اما اگر موثر بودن ورزش را بپذیریم، «میزان» تاثیر آن در کاهش افسردگی هم اهمیت دارد. آیا ورزش کردن میتواند به اندازه رواندرمانی یا دارودرمانی در بهبود افسردگی موثر باشد؟ در کوتاهمدت، بله. ولی درباره اثربخشی طولانیمدت ورزش برای درمان افسردگی مطالعات کافی انجام نشده است.
از طرف دیگر، متاسفانه این درمان برای گروه زیادی از بیماران قابل اجرا نیست چرا که نیاز به انرژی، انگیزه و مداومت زیادی دارد و باعث میشود بسیاری از بیماران افسرده این درمان را نپذیرند یا در میانه درمان آن را رها کنند. به علاوه، این درمان تقریبا برای هیچ یک از بیماران مبتلا به افسردگی شدید قابل اجرا نیست. تصور کنید چگونه میتوان یک فرد افسرده را واداشت هفتهای پنج روز هر روز به مدت نیم ساعت ورزشی دست کم با شدت متوسط انجام دهد.
بنابراین در حال حاضر از این روش درمانی فقط به عنوان یک درمان کمکی استفاده میشود، نه یک درمان اصلی. البته این درست است که در صورت اجرا، آثار درمان آن زودتر از دارودرمانی ظاهر میشود چرا که دارو برای اثر کردن نیاز به چند هفته زمان دارد. پس اگر بتوان فرد افسردهای که تحت درمان با روش دیگری هم هست را تشویق به انجام ورزش کرد، میتواند مفید باشد.
” افسردگی ” و نقش ورزش در درمان آن
افسردگی و ورزش ” مقالهای است به قلم دکتر “علیرضا غفاری نژاد” که در سایت خبری سازمان تربیت بدنی ارائه شده است.
دکتر غفاری نژاد دراین مقاله ضمن تعریف بیماری “افسردگی” و علائم آن به تاثیر ورزش در درمان این بیماری پرداخته است.وی تاکید کرد که ورزش به تنهایی نمیتواند عامل اصلی درمان این بیماری باشد ، اما میتواند به عنوان یک کمک رسان واقعی عمل نماید.
او دراین مقاله از دو رشته “شنا” و “یوگا” به عنوان رشتههایی که نقش بسیار مفیدی را در نشاط بیماران مبتلا به افسردگی ایفا میکند، نام برده است.
دکتر غفاری نژاد در مقالهاش نوشته است:
صحبت درباره افسردگی همیشه مفید است. بسیاری از ما افسردگی را معادل غمگینی میدانیم. هرانسانی در سازمان روانی خود “خلق” دارد و از آن دریچه به دنیا مینگرد. اگر سرحال باشیم ، در روابط خود سخت نمیگیریم واگر بد حال باشیم، پرخاشگر، غمگین و عصبانی هستیم. پس انسان از دریچه احساس دنیا را مشاهده میکند نه از دریچه منطق.
این خلق نوساناتی دارد. بدهکاری ها، بحثها، جدلها، زخم زبانها میتوانند باعث غمگین شدن فرد شوند، ولی تا زمانی که این امر به صورت خلقی دائمی در نیامده است ، افسردگی محسوب نمیشود.
افسردگی یک بیماری است ، یعنی تلقینی نیست و اطرافیان در مراجعه به چنین افرادی گوشزد میکنند به خود تلقین نکن ، سفر برو ، نحوه زندگی خودت را تغییر بده و هزاران راه حل پیشنهادی را ارائه میدهند که نمیتوان گفت بیتاثیر است ، اما عملا تاثیر زیادی ندارد و کمک چندانی به بیمار نمیکند.
افسردگی یک سندرم است ، یعنی مجموعهای از علایم است که در یک محل مخصوص مشاهده نمیشود و یک علت خاص را نمیتوان برای آن پیدا کرد.
افسردگی از قدیمیترین بیماریها است. افسردگی اساسی در قیاس، با افسردگی ساده ضررهای جدی تری میزند، کارایی را مختل میکند و در کل این بیماری جهانی موجب ضرر و زیان به جامعه میشود.
شناخت زود هنگام بیماری در درمان آن کمک زیادی به پزشک میکند.
افسردگی اساسی در سنین بالای ۴۰سال بیشتر شیوع دارد و در زنان حدود دو برابر بیشتر از مردان شایع است .
علایم افسردگی کدامند؟
– خلق فرد افسرده میشود، یعنی غمگینی طولانی مدت دارد.
– علاقه مندی وی نسبت به علایق گذشتهاش از دست میرود و غالبا بیحوصله است.
– کم اشتهایی او را میآزارد و غذا نمیخورد ، البته در برخی انواع آن پرخوری شیوع دارد.
– خواب فرد مبتلا غالبا دچار مشکل میشود معمولا نیمه شب بیدار میشود و تا صبح نمیتواند بخوابد و کسل است و بالعکس در جوانان مبتلا، پر خوابی شیوع دارد.
– افسردگی معمولا با اضطراب همراه است .
– بیخوابی و بیقراری شیوع دارد .
در فرهنگ ما بیشتر افرادی که مراجعه میکند ، به جسم پردازی بیشتر توجه دارند و شکایات از دردهای جسمانی دارند ، اما در جوامع غربی اعلام میکنند دلتنگ و غمگین هستیم. معمولا در جوامع شرقی فرد پس از ابتلا به افسردگی به دلیل عوارض جسمانی به پزشک یا متخصصین دیگر مراجعه کرده و پس از ناامیدی از پزشکان به متخصصین مغز و اعصاب مراجعه مینمایند .
دردهای افسردگی واقعی هستند، یعنی دردها بیشتر زودگذر و سوزش دار میباشند،از نشانههای دیگر دردهای عصبی این است که بیشتر در زمان استراحت به سراغ بیمار میروند تا در ضمن فعالیت و ورزش ، دردها عمدتا در مسیر اعصاب نیستند و حالت چرخشی دارند . گاهی این درد در سر و گاهی در قسمتهای دیگر بدن تظاهر میکند که بعضا قدیمیها از آن به عنوان بیماری باد WIND SICKیاد میکردند.
افسردگی در بیماران بالای۴۰سال شایع تر است ولی میتواند در یک پسر بچه۹ساله هم دیده شود . در افراد بالای۴۰سال چون سندرم آشیانه خالی را داریم، یعنی اینکه بچهها و فرزندان به دنبال زندگی خود رفتهاند و این افراد تحت فشار تنهایی و زحماتی که در طول زندگی خود برای فرزندان خود کشیدهاند، دچار نشخوار فکری میشوند که این امر ، زمینهای برای ابتلا به بیماریهای داخلی میشود.
این افراد به مرگ زیاد میاندیشند و به فکر خودکشی میافتند، اما از آنجا که دین اسلام با خودکشی منافات دارد ، کمتر آن را به مرحله اجرا میگذارند و فقط به صحبت در این مورد اکتفا میکنند.
افسردگی با حوادث زندگی بسیار مرتبط است. اختلالات خلق در بعضی خانواده ها زیادتر است و استرسها نقش تسریعکننده ای را در روند افسردگی دارند.
هرکدام از ما در روز چندین واحد استرس تحمل میکنیم.( مثلا در بحث ها، اختلافات کاری و مشکلات کاری ) باید توجه داشته باشیم که فرد از استرس لبریز نشود ، چون از یک سو استرس میتواند ایجاد افسردگی کند و از سوی دیگر افسردگی ممکن است منبع استرس شده و یک سیکل معیوب را تشکیل دهد.
افرادی که در زندگی خیلی بد بیار هستند ، بیشتر دچار افسردگی میشوند.
در زمان ابتلا به افسردگی ، نوراپی نفرین و سروتونین که از ناقلین سلولهای مغزی هستند ، کم ترشح میشوند وما باید علائم را با دارو و ورزش و روانپزشکی خنثی نماییم .
هر ابزاری که درست شناسایی شود مفید است . ورزش برای افسردگی مفید است ، اما چه نوع ورزشی ؟ باید این ورزش توسط مربیان علاقمند به علم روز تجویز شود تا حس سلامتی و اعتماد به نفس ایجاد کند و بیماری را کنترل نماید.
ورزش نمیتواند به تنهایی عامل اصلی درمان باشد ، اما میتواند به عنوان یک کمک رسان واقعی عمل نماید.
نوع ورزش باید مانند دارو ، به صورت دورهای و مستمر انجام شود . اما چیزی که مسلم شده ، شنا و یوگا میتوانند نقش بسیار مفیدی را در نشاط این نوع بیماران ایفا کند.
منبع:articlepersian.