تاریخچه هیپنوتیزم

تاریخچه هیپنوتیزم

اولین شواهد نشان دهنده وجود هیپنوتیزم عملا به قبل ازتاریخ مکتوب بشری می گردد.درمراسم مذهبی ودرمانی تمام اقوام بدوی روی کره زمین، عناصری دیده می شوند که شباهت زیادی به خلسه هیپنوتیزمی دارند.با مطالعه روی مراسم اقوام بدوی که هنوزهم دراین کره خاکی ،درآفریقاواسترالیا،زندگی می کنند تصورمی شودکه تلقین همراه باآواز موسیقائی،ضربه های کوبه ای یکنواخت،توام با تثبیت چشم وکاتالپسی بدن انجام می گرفته است.
پدیده هیپنوتیزم چندین هزارسال قبل درمیان مغهای ایرانی وهم اکنون بین یوگی های هندی دیده شده ومی شود. پاپیروسهای ابه رس(the Ebers Papyrus ) کهن ترین نوشتجات نشان دهنده درمان با هیپنوتیزم هستند که نظریات وروشهای عملی طب مصری رادر15 قرن قبل ازمیلاد مسیح نشان می دهند.دراین پاپیروسها نوعی درمان توصیف شده که طی آن طبیب ،دستهایش راروی سر بیمارگذاشته وبا ادعای اینکه توانائیهای درمانی فوق انسانی دارد شروع به تلقین بیمارکرده وسوژه رادرمان می نموده است. فیروس حاکم مصری (King Pyrrhus of Egypt ) ، وسپاستیان فرانسیس اول شاه فرانسه ودیگر سلاطین فرانسه تا چارلزدهم باهمین شیوه درمان می نمودند.
تصورمی شودکه مصریان قدیم بنیانگذار “معبد خواب” بوده اند. روحانیون مصری دراین محل بیماران خودرابکمک تلقین درمان می کرده اند.این معابد درمصرعمومیت داشت ودرسرتاسر یونان وآسیای صغیر گسترده شده بود.هیپوکرات (بقراط)که بعنوان پدرطب شناخته می شودو قسم نامه پزشکی وی شهره خاص وعام است، پدیده ” ابتلاء جسمانی به بیماری ،ودرمان روان با چشمان بسته”راتوصیف نموده است.رومی ها درمان باخلسه راازیونانی ها فراگرفتند.درعصرامپراتوری بزرگ روم ،بسیاری ازمردان فرهیخته یونانی بعنوان برده به روم منتقل وملزم به آموزش جوانان رومی شدند.درمیان رومی ها،اسکولاپیوس( Aesculapius ) ، غالبادرد بیمارانش راباتلقین آنها به”خواب عمیق” وضربات آرام بادست درمان می نمود.
در1600قبل ازمیلاد ،وونگ تای( Wong Tai) پدرطب چینی ازذکر اوراد همراه باتکان دادن دست جهت درمان استفاده می کرده است.
هرچند که گفته می شود که بسیاری ازمعجزات عیسی مسیح با هیپنوزصورت می گرفته ،اما با گسترش مسیحیت ،استفاده درمانی ازهیپنوز و خلسه ، بشدت روبه افول گذارد. زیرا این روشها ،اعمالی شیطانی خوانده می شدند ودرمان باخلسه اگرهم انجام می گرفته درخفا بوده است. درقرن ده میلادی، ابن سینا پزشک بزرگ ایرانی بیان داشته : تخیلات می تواند جسم انسان رابگونه ای دچارجرح وتعدیل کند که سبب بروزبیماری ویا بهبودی گردد.ازمیانه قرن شانزدهم تئوفراستوس پاراسلسوس (Theophrastus Paracelsus) فرضیه جدیدی برای بیماریها ارائه داد.وی معتقد بود که بسیاری ازاجرام آسمانی بخصوص ستارگان، بررفتارانسان تاثیرمی گذارند. به اعتقاد اوحتی انسانها بریکدیگرتاثیرگذارند.این عقیده امروزه نیزدر”روانشناسی رفتار” مورد بررسی قرارمی گیرد.حدود سال1600،وان هلموت ،ماکسول اسکاتلندی وسانتانلی (Santanelli )ایتالیائی ، بیانات مشابهی داشته ومبانی مانیتیسم حیوانی را که بعدها توسط مسمر(Mesmer) به شهرت رسید، برپانمودند.تقریبا می توان گفت که همه تمدنهای باستانی بگونه ای با هیپنوتیزم آشنا بوده اند.له کرون( LeCron ) نوشته است که دربرخی ازمانتراهای هندی عهد باستان، درفرهنگ مغولها،تبتی ها و چینی هاونیزباتوصیف کامل درشعرحماسی کاله والا( Kalevala)فین ها، به هیپنو تیزم اشاره شده است.

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *