تیپ برون گرای متفکر و احساسی

تیپ برون گرای متفکر و احساسی

یونگ هشت تیپ روان شناختی (Psychological Type) را بر اساس تعاملهای دو نگرش و چهار کارکرد معرفی کرد. این تیپ های روان شناختی عبارتند از:

تیپ برون گرای متفکر:

دقیقا مطابق با مقررات جامعه زندگی می کند. این افراد گرایش دارند احساسها و هیجانات را سرکوب کنند، در تمام جنبه های زندگی واقع بین باشند و تعصب فکری و عقیدتی دارند. ممکن است به صورت آدمهای خشک و سرد برداشت شوند. آنها دانشمندان خوبی می شوند زیرا تمرکز آنها بر آگاه شدن از دنیای بیرونی و استفاده از قواعد منطقی برای توصیف کردند آن است.

تیپ برون گرای احساسی:

گرایش دارد شیوه متفکر بودن را سرکوب کند و بسیار هیجانی باشد. این افراد از ارزشهای سنتی و اصول اخلاقی که آموخته اند پیروی می کنند. آنها به طرز غیرمعمولی نسبت به عقاید و انتظارات دیگران حساس هستند. آنها از لحاظ عاطفی حساس بوده و به راحتی رابطه ی دوستی برقرار می کنند و آدمهای معاشرتی و سرزنده ای هستند. یونگ معتقد بود این تیپ در بین زنان بیشتر از مردان یافت می شود.

تیپ های برون گرای حسی، شهودی و متفکر

تیپ برون گرای حسی:

بر لذت و خشنودی و بر جستجو کردن تجربیات تازه تمرکز دارد. این افراد عمیقا به سمت دنیای عملی گرایش دارند و با انواع مختلف افراد و شرایط متغییر سازش پذیر هستند. چون آنها به درون نگری عادت ندارند، گرایش دارند به اینکه معاشرتی باشند و قابلیت زیادی برای لذت بردن از زندگی دارند.

تیپ برون گرای شهودی:

به خاطر توانایی زیادی که در بهره جستن از فرصتها دارد، موفقیت را در کار و کاسبی و سیاست می یابد. این افراد مجذوب اندیشه های تازه هستند و به خلاق بودن گرایش دارند. انها می توانند در موفق شدن و پیشرفت کردن الهام بخش دیگران باشند. آنها به تغییر پذیر بودن گرایش دارند طوری که از یک فکر یا کار مخاطره آمیز به سراغ دیگری می روند و بیشتر به جای تامل، بر پایه ی شم تصمیم گیری می کنند. با این حال تصمیمات آنها احتمالا درست از آب در می آید.

تیپ برون گرای متفکر:

با دیگران خوب کنار نمی ایند و در انتقال دادن عقاید مشکل دارد. این افراد به جای احساسات بر فکر تاکید دارند و از قضاوت عملی ضعیفی برخوردار هستند. آنها که عمیقا خلوت گزین هستند، ترجیح می دهند به موارد انتزاعی و نظریه ها بپردازند و روی شناختن خودشان به جای دیگران تمرکز کنند. دیگران آنها را به صورت ادمهای یکدنده، عزلت گزین، متکبر و بی ملاحظه برداشت می کنند.

تیپ های درون گرا

تیپ درون گرای احساسی:

تفکر منطقی را سرکوب می کند. این افراد هیجان عمیق دارند ولی از ابراز علنی ان خودداری می کنند. آنها مرموز و دست نیافتنی به نظر می رسند و به ساکت بودن، متواضع بودن، و بچگانه بودن گرایش دارند. آنها به احساسات و افکار دیگران اهمیت زیادی نمی دهند و منزوی، سرد و از خود مطمئن به نظر می رسند.

تیپ درون گرای حسی:

منفعل، آرام و جدا از دنیای روزمره به نظر می رسد. این افراد اغلب فعالیتهای انسان را به دیده نیکخواهی و مسرت می نگرند. آنها از لحاظ هنرشناختی حساس هستند و خود را در قالب هنر یا موسیقی ابراز می کنند و به ابراز کردن شهود خود گرایش دارند.

تیپ درون گرای شهودی:

به قدری عمیق بر شهود تمرکز دارد که افراد دارای این تیپ تماس کمی با واقعیت دارند. این افراد ژرف اندیش و خیال پرداز، کناره گیر و بی اعتنا به مسایل عملی بوده و دیگران آنها را خوب درک نمی کنند. آنها که عجیب و غریب و نامتعارف به نظر می رسند، در کنار آمدن با زندگی روزمره و برنامه ریزی برای آینده مشکل دارند.

کارکردهای روان شناختی ویرایش

همانگونه که یونگ تایید کرد که انواع مختلف برون گرا و درون گرا وجود دارد، تفاوتهای دیگری را نیز بین افراد بر اساس آنچه که او کارکردهای روان شناختی نامید، مطرح کرد. این کارکردها به روشهای متفاوت و متضاد درک کردن دنیای بیرونی عملی و دنیای درونی ذهنی ما اشاره دارند. یونگ چهار کارکرد روان را مطرح کرد: حس کردن، شهود، تفکر و احساس

حس کردن و شهود باهم به عنوان کارکردهای غیرعقلانی دسته بندی شده اند. آنها از فرآیندهای عقل استفاده نمی کنند. این کارکردها تجربیات را می پذیرند ولی آنها را ارزیابی نمی کنند. حس کردن تجربه را از طریق حواس بازآفرینی می کند. شهود مستقیما از محرک بیرونی ناشی نمی شود، برای مثال اگر باور داشته باشیم که کس دیگری در اتاق تاریکی با ماست، امکان دارد اعتقاد ما به جای تجربه ی حسی واقعی بر شهود یا شم ما استوار باشد.

دومین جفت کارکردهای متضاد تفکر و احساس، کارکردهای عقلانی هستند که قضاوت کردن و ارزیابی تجربیاتمان را شامل می شوند. با اینکه تفکر و احساس اضداد هستند ولی هردو به سازمان دادن و طبقه بندی کردن تجربیات مربوط می شوند. کارکرد تفکر، قضاوت هشیار را درباره ی اینکه آیا تجربه ای درست یا غلط است شامل می شود. نوع ارزیابی که توسط کارکرد احساس صورت می گیرد برحسب دوست داشتن یا دوست نداشتن، خوشایندی یا ناخوشایندی، تحریک یا بی حوصلگی ابراز می شود. همانگونه که روان ما مقداری از هردو نگرش برون گرایی و درون گرایی را در بر دارد. از قابلیت هرچهار کارکرد روان شناختی برخوردار است. و همان گونه که یک نگرش مسلط است فقط یک کارکرد مسلط می باشد.
منبع :dir.wikipg.

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *