درس زندگي 19
شما ميتوانيد يا يک قرباني باشيد يا يک فرد موفق- با اين حال، همزمان هر دوي اينها نميتوانيد باشيد
غمانگيز اين است که براي بيشتر انسانها بازي کردن نقش قرباني خيلي ساده و غيرقابل مقاومت است. نکتهاي که در مورد افرادي که خود را قرباني ميپندارند مهم است اين است که آنها در هدايت انرژيهايشان به سمت عدم پذيرش مسئوليتها و پيچيده کردن زندگيهايشان سفت و سخت هستند.
من اميدوارم که شما به دام تجربهي قرباني شدن نيفتيد- با توجه به اينکه افرادي که قرباني ميشوند به ندرت موفق هستند. ادعاي اينکه شما يک قرباني هستيد بيان کامل خودخواهي است چون شما اساساً ميگوييد: «همه چيز به من وصل ميشود.» اگر شما نقش قرباني را بازي ميکنيد، بايد خود يکي از آن تيشرتهايي باشيد که روي آن نوشته شده است: «بله، همه چيز به من وصل ميشود.»
حقيقت اين است که همه چيز به شما وصل نميشود. هيچگاه وصل نميشده و هيچگاه هم وصل نخواهد شد. اين جهان از 6.5 ميليارد انسان ديگر تشکيل شده است که بخش زيادي از آنها داراي اذهاني هستند که به روشهاي گوناگون با خود فکر ميکنند: «همه چيز به من وصل ميشود.» اگر همه چيز به شما وصل ميشود و اگر همه چيز به شما مربوط است، پس کاري- هر آنچه که محتمل است- براي خود انجام دهيد. انتظار نداشته باشيد که 6.5 ميليارد نفر ديگر براي شما کاري انجام دهند. در اين صورت، براي زمان طولاني منتظر خواهيد ماند.
قربانيها براي توانايي شگفت انگيزشان در شکايت کردن معروف هستند که احتمالاً بدترين کار محتملي است که آنها ميتوانند انجام دهند اگر ميخواهند در هر کاري موفق باشند. شکايت کردن شما را يک قرباني نگه ميدارد و هيچ کاري براي آزادي شما انجام نميدهد. وقتي دائماً يک قرباني هستيد، در حاشيه باقي ميمانيد- و تنها تفاوت مهم بين حاشيه و متن ابعاد آن است!
اگر ميخواهيد از اين حاشيه بيرون بياييد، بايد قرباني بودن را متوقف کنيد. مشخصاً اگر نقصهاي خود را سرزنش ميکنيد، الان و نه فردا بلکه همين الان زمان آن فرا رسيده تا سرزنش کردن را کنار بگذاريد. سرزنش کردن جامعه را کنار بگذاريد. سرزنش کردن سيستم آموزشي را کنار بگذاريد. سرزنش کردن حکومت را کنار بگذاريد. سرزنش کردن رييسجمهور کشورتان را کنار بگذاريد. سرزنش کردن اقتصاد را کنار بگذاريد.
بنابراين، اين راز عميقتر ميشود. چه کسي يا چه چيز ديگري را بايد سرزنش کرد؟ البته که خود را بايد سرزنش کرد. چه کسي مسئول موقعيت زندگي شماست؟ شاعر و نويسندهي آلماني رينر ماريا ريلکه در اينباره اظهار ميدارد: «اگر در زندگي روزانهتان فقير هستيد، فقر را سرزنش نکنيد؛ خود را سرزنش کنيد. به خود بگوييد شما آنقدر قوي نيستيد که ثروت را جذب کنيد.»
سرزنش کردن خود به روش مثبت بهترين راه براي واکنش نشان دادن به کوتاهيها و نقصهاي خود است. وقتي براي مثال توافق يا قراردادي را امضا کرديد و بعد فهميديد که شرايط اين توافق يا قرارداد براي شما عادلانه نيست، سرزنش کردن ديگران بيفايده است. ناتواني در خواندن حروف ريز نقص شما و نه هيچکس ديگري است. شما داراي هيچ گزينهاي به جز انجام آن بخش از قرارداد نيستند. شما ممکن است به اندازهاي که پيشبيني کرده بوديد موفق نشويد اما نکتهي مهمي را که پيشبيني نکرده بوديد، بدست ميآوريد. اين نکتهي مهم اين درس است که از الان به بعد، شما بايد حروف ريز را به دقت بخوانيد.
روزي که به شيوهاي مثبت شروع به سرزنش خود ميکنيد روزي است که شما به خوبي در مسير خود براي رسيدن به موفقيت در زندگي قرار ميگيريد. انسانهاي برنده خود را سرزنش ميکنند؛ انسانهاي بازنده ديگران را. آيا شما همچون خيلي از افراد در جوامع غربي امروزه به لحاظ مالي دچار مشکل هستيد؟ اگر ميخواهيد در وضعيت مالي بهتري در مقايسه با تودهي مردم باشيد، خود را سرزنش کنيد؛ شما قرباني برنامهريزي خود هستيد. زمان آن فرا رسيده تا زندگي خود را کنترل و راههايي را براي کاهش هزينههاي خود يا بدست آوردن پول بيشتر پيدا کنيد.
انتخاب حق شماست. يا ميتوانيد قرباني باشيد يا فردي موفق- اما هر دو نميتوانيد باشيد. با رنج تحميلي بر خود که هميشه با ديدگاه قرباني بودن همراه است، شما سه چهارم راه شکست را بدون حتي شروع رفتهايد. سرزنش کردن ديگران شما را در جادهي شکست دائمي قرار ميدهد.
هنوز اين عقيده را باور نداريد؟ خُب، من بايد به مراسم اهداي جايزهاي بروم که در آنجا فردي که بيشترين انتقاد را از ديگران داشته و بهانههاي شخصي را براي عدم موفقيت خود آورده است به عنوان مهمترين چهرهي آن مراسم معرفي ميشود.