درس زندگي 2
گل، کارت تبريک و شيريني ماهيت روز مادر نيستند
در کمال تعجب برخي افراد، آنقدر که من مادرم را دوست داشتم، در طول سالها من براي روز مادر هيچ گل، کارت تبريک يا شيريني براي او نخريدم. با اين حال، در اين روز من شام مادرم را ميخريدم و زمان خوبي را با او ميگذراندم. شايد شما هم بايد همين کار را انجام دهيد.
حقيقت اين است که شما نبايد براي نخريدن کادو براي جشن گرفتن روز مادر خود احساس گناه کنيد. نخريدن کادوي روز مادر براي جشن گرفتن اين روز خاص و عزيز بحث خسيس بودن و پسانداز مقداري پول نيست. دليل بسيار بهتري براي اين مسئله وجود دارد. ما بايد به ماهيت روز مادر بازگرديم تا اين موضوع را در مسير درست و صحيح آن قرار دهيم.
آنا مِي جارويس فقط دو هفته به چهل دو سالگيش مانده بود وقتي مادر او (خانم آنا ريس جارويس) در 9 مي 1905 فوت کرد. آنا براي يک کمپاني بيمه در فيادلفيا کار ميکرد. شنبهي دوم ماه بود که مادرش فوت کرد. سال بعد، آنا مِي جارويس هدف زندگياش را اين تعيين کرد که مراسمي را سالانه در جهان به افتخار مادر خود و مادران سراسر جهان برگزار کند. جارويس فکر ميکرد که بچهها غالباً فراموش ميکنند که از مادرهايشان وقتي زنده هستند، قدرداني کنند. او اميد داشت که روز مادر احترام به اولياء را افزايش دهد و روابط خانوادگي را مستحکمتر کند.
دو سال بعد از مرگ مادرش، آنا جارويس و دوستانش يک کمپين نوشتن نامه را براي بدست آوردن حمايت وزراي تاثيرگذار، تجار و اعضاي کنگره در اعلام تعطيلي روز مادر شروع کردند. در سال 1914، رييسجمهور وقت آمريکا وودرو ويلسون اعلاميهاي را از سوي کنگرهي آمريکا امضاء کرد و يکشنبهي دوم ماه مي را به عنوان روز مادر براي هميشه تعيين کرد.
از قضا تجاريسازي روزي که جارويس به افتخار مادران به نام روز مادر تعيين کرد- امروزه روز مادر به بزرگترين تجارت روز سال براي رستورانهاي آمريکايي و فروشگاههاي گل تبديل شده است- آن چيزي نبود که آنا مِي جارويس قصدش را داشت. جارويس از افراد ميخواست تا زمان مناسبي را با مادرهاي خود بگذرانند و به مادرهايشان بفهمانند که اين روز براي آنها خيلي خاص و عزيز است.
متاسفانه، جارويس که هرگز ازدواج نکرد و هيچ گاه خود مادر نشد از شغلش در شرکت بيمه بازنشسته شد و سي و چهار سال باقيماندهي عمر خود را گذراند و کل ثروتش به بيش از 100000 دلار رسيد و آن را بر ضد تجاريسازي روز مادر صرف کرد.
هر زمان توانست، آنا مِي جارويس دربارهي روز مادر صحبت کرد. او به اين معروف بود که از قوانين گلفروشها براي بيان تنفر خود از «تجاريسازي» روز مادر به شدت انتقاد ميکرد. در نهايت، وقتي که ديگر آنقدر پير شده بود که نميتوانست آن کمپين را ادامه دهد، در نهايت کر و کور شد و در چستر غربي، پنسيلوانيا در نوامبر سال 1948 در سن هشتاد و چهار سالگي فوت کرد.
شما ممکن است بپرسيد: «چرا نبايد در روز مادر به مادر خود گل، کارت تبريک يا شيريني بدهيم؟» جارويس ميگويد: «گل تا زماني که به مادر تحويل داده شود، نيمي از آن پژمرده ميشود.» در مورد شيريني، جارويس ميگويد: «روز مادر هيچ ارتباطي با شيريني ندارد. شما به مادر خود يک جعبه شيريني ميدهيد و سپس به خانهي او ميرويد و بيشتر آن را خود ميخوريد.»
ممکن است بپرسيد: «خب، پس مشکل کارت تبريک در چيست؟» جارويس ميگويد: «يک کارت تبريک با جملاتي احساساتي با چاپ نه چندان خوب يا يک تلگراف آماده به معني چيزي جز اين نيست که شما آنقدر تنبل هستيد که نميتوانيد براي زني که بيش از هر کس ديگري در اين جهان به شما خدمت کرده چيزي بنويسيد.»
به مادر خود حقيقت روز مادر را بگوييد تا ديگر مجبور نباشيد پول صرف خريد گل، شيريني و کارت تبريک کنيد تا اين روز خاص سال را جشن بگيريد. خداي من، شما نبايد حتي يک نسخه از اين کتاب را به عنوان هديه به مادر خود بدهيد. با اين حال، شما بايد شام او را درست کنيد يا او را به يک رستوران خوب ببريد.
مهمتر از همهي اين کارها، شما بايد زمان مناسب و خوبي را با او بگذرانيد. مادر شما به شدت قدردان اين کار شما خواهد کرد. علاوه بر اين، اگر مادرتان همچنان زنده است، آنا مِي جارويس خيلي خوشحال ميشود که شما يکشنبهي دوم ماه مي را با مادر خود در مفهوم حقيقي روز مادر جشن بگيريد.