درس زندگي 20
اگر کسي شما را دلزده مي‌کند، آن کس احتمالاً خود شما هستيد
فردريک نيچه مي‌پرسد: «آيا زندگي صدها بار کوتاه‌تر از آن نيست که خود را از آن دلزده نکنيم؟» جواب مشخص به اين سوال اين است: «بله!» ملالت و دلزدگي، شرايطي است که بر ميليون‌ها نفر در آمريکاي شمالي اثر مي‌گذارد. دلزدگي افراد را از معني زندگي محروم مي‌کند و اشتياق آن‌ها را به زندگي کاهش مي‌دهد. اگرچه دلزدگي ظاهراً به شکل خاص بر افرادي اثر مي‌گذارد که بيکار و بدون شغل هستند، افراد داراي موقعيت بالا و شغل‌هاي با پرداخت خوب نيز ممکن است به يک اندازه تحت تاثير قرار بگيرند.
همه‌ي ما در برهه‌اي از زندگي‌هاي خود تا ميزان خاصي بي‌حوصله و کسل مي‌شويم. عجيب آن است که بسياري از چيزهايي که ما براي رسيدن به آن‌ها تلاش مي‌کنيم ممکن است در نهايت ما را خسته و دلزده کند؛ يک شغل جديد با گذشت زمان کسل‌کننده مي‌شود. يک رابطه‌ي هيجان‌آميز مي‌تواند يکنواخت شود. فعاليت‌هاي اوقات فراغت که زماني ارزشمند به نظر مي‌رسد ممکن است هدر دادن زمان باشد. بعد از چند سال، زندگي در نيويورک پرهيجان ممکن است در نهايت يکنواخت و غيرجذاب شود.
کليد غلبه بر دلزدگي به عهده گرفتن مسئوليت کامل براي به وجود آوردن آن است. مشخصاً اگر شما بخش نخست زندگي ميانسالي خود را در کار کسالت‌باري هدر داده‌ايد، احتمالاً نمي‌خواهيد همچون بسياري از افراد باشيد که بخش دوم زندگي ميانسالي‌شان را در يک بازنشستگي کسالت‌بار زندگي مي‌کنند. ريچارد باخ هشدار مي‌دهد: «براي زندگي آزاد و خوشحال، شما بايد دلزدگي را قرباني کنيد. اين قرباني کردن هميشه ساده نيست.»
افرادي که به آزادي احترام مي‌گذارند و مي‌توانند آن را کنترل کنند بدون شک به ندرت دلزده و کسل مي‌شوند. ظرفيت آن‌ها براي رشد و توانايي‌شان در انتخاب کردن براي کنترل و اداره‌ي زمان آزادي که يک نوع زندگي متعادل مي‌تواند از عهده‌ي آن بربيايد، ضروري است. متاسفانه، همه‌ي افراد- حتي افراد تحصيلکرده و کاملاً باهوش- نمي‌توانند آزادي را اداره کرده و از دلزدگي جلوگيري کنند.
دليل اينکه چرا افراد با تحصيلات بالا و کاملاً باهوش مي‌توانند در محل کار خود به انسان‌ها کاملاً موفقي تبديل شوند و با اين حال، به نحو غم‌انگيزي در فعاليت‌هاي اوقات فراغت شکست مي‌خورند يکي از جنبه‌هاي غم‌انگيز وجود انسان است. از طرف ديگر، دليل اينکه چرا ميليون‌ها نفر که طيف کاملي از آموزش، هوش و سطوح درآمد را در اختيار دارند مي‌توانند به اندازه‌ي مکان کارشان در اوقات فراغت نيز خوشحال باشند يکي از جنبه‌هاي مثبت ماهيت وجود انسان است.
با توجه به اين حقيقت که زندگي به ما شيوه‌ي انجام فعاليت‌هاي جالب و شگفت انگيز زيادي را مي‌دهد، کسل شدن عقب‌نشيني از زندگي است. شما مي‌خواهيد زندگي در زمان‌هاي فراغت‌تان فراتر از فقط انجام کاري به هنگام عدم کار کردن يا خوابيدن باشد. توانايي در اجتناب از کسالت‌بار بودن و افسردگي با ماهيت فعاليت‌هاي اوقات فراغت‌تان تعيين مي‌شود. شما نبايد مرتکب اشتباه مرگبار تبديل کردن کاناپه، يخچال و تلويزيون به سه دوست اصلي خود شويد. اين سه نه فقط به زمان دلزدگي و کسالت‌باري کمک مي‌کند، بلکه همچنين موجب سلامتي فيزيکي و ذهني ضعيف مي‌شود.
کلمه‌ي «دلزدگي» نبايد حتي بخشي از واژگان لغات شما باشد. نويسنده‌ي فرانسوي ژول رنارد اظهار مي‌دارد: «کسل و دلزده شدن توهين به خود است.» شما به عنوان يک فرد خلاق داراي توانايي براي تعقيب فعاليت‌هاي هيجان‌انگيز هستيد. تجلي خلاقانه گرايش طبيعي زندگي است. دائماً به خود يادآوري کنيد که زندگي مي‌تواند مجموعه‌اي از مخاطرات و کشف‌هاي شگفت انگيز باشد چون شما عميقاً يک فرد خلاق و نه يک فرد دلزده هستيد.
دفعه‌ي بعدي که کسل و دلزده شديد، به خود يادآوري کنيد که مسئول دلزدگي خود هستيد. براي غلبه بر دلزدگي، شما بايد به منبع آن بازگرديد. مشخص کنيد که فقط يک منبع وجود دارد. اگر همچنان به آن منبع نرسيديد، شايد اين عبارت حکيمانه‌ي شاعر ولزي ديلان توماس مي‌تواند براي شما کمي کمک‌کننده باشد: «اگر قرار است کسي مرا دلزده کند، فکر کنم آن کس خودم باشم.»
بله، واقعاً! اگر کسي شما را دلزده مي‌کند، احتمالاً آن کس خود شما هستيد. رفع دلزدگي حقيقتاً کاملاً ساده است. به انجام کارهايي که دوست داريد يا کارهايي که هميشه مي‌خواهيد انجام دهيد، خود را مشغول کنيد. مسئوليت‌‌پذيري کامل شما براي دلزدگي‌تان نيروي خلاقانه‌اي است که باعث مي‌شود دلزدگي از بين برود.
درس زندگي 20: اگر کسي شما را دلزده مي‌کند، آن کس احتمالاً خود شما هستيد
