درس زندگي 36
وقتي با يک احمق بحث ميکنيد، حماقت در هر دو طرف بحث وجود دارد
وقتي ميگويم بسياري از افراد دوست دارند بحث کنند، وقتي ميگويم بحث کردن سرگرمي محبوب آنهاست، اين تا حدي کمترين چيزي است که در مورد اين افراد ميتوان گفت. اين انسانهاي احمق و ديوانه دوست دارند در هر بحثي شرکت کنند. با درگير کردن خود در يک جنگ لفظي، آنها به احتمال بياعتبار کردن ايدهها و باورهاي شما دست پيدا ميکنند. برخي افراد نااُميد و مايوس حتي دربارهي چيزهاي کاملاً پوچ جز براي بحث و تلاش براي پيروز شدن در آن، بحث نميکنند. در مرحلهاي- احتمالاً خيلي دير- شما خواهيد فهميد که اين افراد چقدر غير منطقي هستند اگر زرنگ باشيد و در دام مورد نظر آنها نيفتيد. حقيقت اين است که افراد آماده براي جرّ و بحث شما را کاملاً از مسير خود خارج ميکنند اگر به آنها اجازهي انجام اين کار را بدهيد.
شما خود ممکن است بحث دربارهي مسائل مختلف را دوست داشته باشيد اما بايد بدانيد که زندگيتان آنقدر کوتاه است که نبايد آن را به هدر دادن دربارهي بحثهاي پوچ و بياهميت حتي با دوستان، خويشاوندان و همسر خود بگذرانيد. ساده و راحت اينکه بحث دربارهي موضوعات جزئي و کماهميت زمان و انرژي را هدر ميدهد که ميشود آن را صرف کارهاي مهمتري کرد. به همين اندازه مهم شايد اين حقيقت باشد که درگير شدن در بحثي که نميتوانيد برندهي آن باشيد، بيفايده است و ارزشي ندارد.
هر وقت با يک دوست يا خويشاوند بحث ميکنيد، از خود بپرسيد اين بحث ممکن است به کجا منجر شود. نتيجهي آن چيست؟ اگر بايد نکتهاي بگوييد، آن را بگوييد. شما احتمالاً در تغيير باورهاي اکثر افراد موفق نخواهيد شد، صرفنظر از اينکه چقدر حرفهايتان واقعيت دارد و چقدر خوب در مورد آن بحث ميکنيد.
وقتي شما قطعاً ميدانيد که درست ميگوييد و شخص ديگري کاملاً به شيوهي اشتباه ميکند که بحث با او بر سلامت شخصي يا رفاه مالياش اثر ميگذارد، چه بايد کرد؟ مشکل اين است که با افراد خاص، هر چقدر بيشتر تلاش ميکنيد تا بر تفکراتشان اثر بگذاريد، بيشتر آنها مقاومت خواهند کرد. مخالفت با افراد غيرمنطقي، تشويق کردن آنهاست. آنها را تنها بگذاريد. غالباً بهتر آنست که به اين افراد اجازه بدهيد خود مسير اشتباهشان را طي کنند. افراد از انجام اشتباهاتشان سريعتر ياد خواهند گرفت. جاش بيلينگز ميگويد: «بهترين روش براي متقاعد کردن يک انسان نادان به اينکه او اشتباه ميکند اين است که به او اجازه دهيد به مسير اشتباه خود ادامه دهد.»
هدر دادن زمان در بحث با دوستان، خويشاوندان و همسران يک چيز است. ما بايد جداً سلامت عقلي خود را زير سوال ببريم وقتي خود را در بحث با کسي مييابيم که سرگرمي مورد علاقهاش بحث کردن است. ساده و راحت اينکه، برخي افراد فقط به دنبال کسي هستند تا با او مخالفت کنند- مخالفت مبدا و مقصد اين افراد است. شما باورهاي خود را تحت حمله خواهيد يافت صرفنظر از اينکه به چه چيزهايي باور داريد. هر بحثي که ميکنيد، آنها مخالف آن را بحث خواهند کرد.
اگر ديدگاه اين افراد به شکل بنياديني از ديدگاه شما متفاوت باشد، بحث بدتر ميشود. هر چقدر بيشتر حفرههايي را در بحثهاي آنها ايجاد ميکنيد، آنها بيشتر غيرمنطقي ميشوند. جدا از اينکه چه حقايقي را براي حمايت از موقعيت خود ارائه ميدهيد، آنها اين حقايق را فراموش ميکنند. حقيقت و منطق براي آنها مهم نيست. افرادي که دوست دارند بحث کنند با اشتياق ايدههاي بلااستفاده را ترويج و تبليغ ميکنند، از منطق ضعيف دفاع و شفافيت در بحث را ناديده ميگيرند. آنها هيچگاه روش خود را تغيير نميدهند جدا از اينکه چه شواهد جامعي ارائه ميدهيد.
از بسياري از اصول براي رفتار با افراد اهل جرّ و بحث، اين چهار اصل خودنمايي ميکنند: (1) هر چيزي که ارزش بحث در مورد آن را دارد احتمالاً حتي بيشتر ارزش اجتناب را دارد (2) شما نميتوانيد با افرادي وارد بحث و گفت و گو شويد که نميدانند خود – يا شما- دربارهي چه چيزي بحث ميکنيد. (3) بحث دربارهي موضوعي که از مسير اصلي خود خيلي دور شده کاملاً بيارزش است. (4) هيچکس تا به حال بحثي را نبرده است که در آن دوستي را از دست بدهد.
مشخصاً هر وقت خود را در يک بحث مسخره و بينتيجه مييابيد، بهتر آن است تا از آن بلافاصله بيرون بياييد. شما ممکن است وسوسه شويد تا در آن بحث عصباني شويد يا حتي بدخلقي بکنيد. در اين دام گرفتار نشويد. اجازه دادن به شخصي براي خشمگين کردن شما، اجازه دادن به اوست تا شما را کنترل کند. يک روش موثر براي خلاصي از يک فرد معتاد به بحث، ناديده گرفتن اين شخص است. خود را آرام کنيد و خوشحال باشيد. بهترين واکنش کلي اجتناب از انسانهاي احمقي است که دوست دارند بحث کنند.
دفعهي بعدي که وسوسه شديد تا در بحث با يک شخص غيرمنطقي شرکت کنيد، از خود بپرسيد چرا ميخواهيد يک احمق را براي نشان دادن حقانيت خود تغيير دهيد. علاوه بر اين، احترام به قانون نخست بحث کردن که آرتور بلاک آن را ارائه کرده است، از اهميت برخوردار است: «هرگز با يک فرد احمق بحث نکنيد- افراد ممکن است تفاوت آن را ندانند.» به من اجازه بدهيد تا اين سخن را به شيوهي ديگري مطرح کنم: «وقتي با يک احمق بحث ميکنيد، حماقت در هر دو طرف بحث وجود دارد.»