درس زندگي 55: گذشته‌ي شما هميشه به همان شکلي است که قبلاً بوده – پس سعي نکنيد آن را تغيير دهيد!

درس زندگي 55
گذشته‌ي شما هميشه به همان شکلي است که قبلاً بوده – پس سعي نکنيد آن را تغيير دهيد!
لازم به گفتن اين نکته نيست که تغيير گذشته غيرممکن است. با اين حال، بسياري از افراد در گذشته زندگي مي‌کنند. آن‌ها در گذشته آنچنان ساکن شده و باقي مانده‌اند که هرگز حقيقتاً در لحظه‌ي حال زندگي نکرده و آينده‌اي بهتر براي خود ايجاد نمي‌کنند.
همچون بسياري از افراد، شما ممکن است کليشه‌هاي موجه و مستندي همچون «گذشته، گذشته است» و «شما نمي‌توانيد زمان را به عقب برگردانيد» را شنيده باشيد اما همچنان زمان زيادي را در گذشته سپري مي‌کنيد. اگر در حال حاضر زمان زيادي را به فکر کردن درباره‌ي حوادثي که مدت‌ها پيش رخ داده است، سپري مي‌کنيد، واجب است رفتار خود را تصحيح کنيد. حسرت ديروز و ترس از فردا بزرگ‌‌ترين سارقان زمان و انرژي ما هستند. هر زمان که زمان خود را با پشيماني نسبت به گذشته و نگراني از آينده سپري مي‌کنيم، در واقع آنچه را که در زمان حال در حال اتفاق افتادن است، از دست مي‌دهيم.
شايد شما باور داريد که ارزش زيادي در تلاش براي فهم گذشته وجود دارد تا بتوانيد خود را بفهميد- چرا کارهاي مشخصي را انجام مي‌دهيد، چرا به شيوه‌هاي خاصي واکنش نشان مي‌دهيد و چرا در زندگي خود حادثه و ماجرا ايجاد مي‌کنيد. يک نکته‌ي جزئي در تحليل گذشته وجود دارد. بيشتر افرادي که زمان زيادي را به سير در گذشته سپري مي‌کنند، هيچگاه زندگي‌هاي خوبي نداشته‌اند. در حقيقت، هر چقدر ذهن سخت‌تر با گذشته بجنگد، دردي که تجربه مي‌کند، بيشتر است. شما خود را از آن درد رها نمي‌کنيد مگر اينکه از تفکر درباره‌ي گذشته و تجارب گذشته خودداري کنيد.
اگر به شدت در گذشته مانده‌ايد، اين يک گودال بي‌انتهاست. شما ممکن است فکر کنيد که به زمان زيادي براي فهم گذشته نياز داريد و از آن رها مي‌شويد. در يک سطح، شما ممکن است حتي فکر کنيد مي‌توانيد گذشته را تغيير دهيد. اين هم احمقانه و هم فريبنده است! لُپ مطلب اين است که گذشته‌ي شما هميشه به همان شکلي است که قبلاً بوده – پس سعي نکنيد آن را تغيير دهيد. تنها چيزي که مي‌تواند شما را از گذشته آزاد کند فراموش کردن آن است.
راه‌هايي براي اصلاح کاري که در گذشته انجام داده‌ايد، مي‌تواند وجود داشته باشد و اين راه‌ها را بايد بررسي کرد. اگر چنين نيست، پس حادثه‌ي گذشته را به صورت يک تجربه‌ي يادگيري ثبت کنيد. به آنچه که در گذشته رخ داده به دقت فکر کنيد تا ببينيد در آينده چه کار متفاوتي مي‌توان انجام داد. پس آن حادثه را فراموش کنيد و شروع به زندگي در لحظه‌ي حال کنيد چون اين تنها لحظه‌اي است که ارزش زندگي دارد. جورج واشنگتن در اين‌باره خاطر نشان مي‌کند: «ما نبايد به گذشته برگرديم مگر آنکه درس‌هاي مفيد و تجارب گران‌بهايي را از اشتباهات گذشته بگيريم.»
مشخصاً، شما بايد هر اُميدي را به گذشته‌ي بهتر ترک کنيد. خوشبختانه، شما به گذشته‌اي بهتر براي داشتن آينده‌اي اُميدبخش نياز نداريد. جدا از اينکه گذشته چقدر بد بوده است، هميشه مي‌توان از نو شروع کرد. دائماً به خود نگوييد خيلي دير شده يا خيلي پير شده‌ايد. آنچه مهم است آن چيزي است که مي‌تواند وجود باشد.
به جاي هدر دادن انرژي خود براي سير در گذشته، از آن براي تمرکز خود بر زمان حال استفاده کنيد. اکثر و نه همه‌ي تفکرات‌تان درباره‌ي حوادث گذشته که منجر به مشکلات شما شده است زمان و انرژي‌اي را از شما مي‌گيرد که مي‌توان آن‌ها را براي حل اين مشکلات هدايت کرد. درباره‌ي امروز و فردا خوش‌بين‌تر باشيد تا گذشته ديگر باري بر روي دوش‌تان نباشد.
به طور خلاصه، چه چيزي مي‌تواند احمقانه‌تر و بي‌فايده‌تر از بازگشت به گذشته باشد؟ هر آنچه تا پيش از امروز اتفاق افتاده نامربوط است- به شرطي که شما آن را اين چنين بپنداريد. موقعيت فعلي و آينده‌ي زندگي شما تثبيت شده نيست يا توسط آنچه که پيش از امروز رخ داده مشخص نمي‌شود. شما مي‌توانيد به چيزهاي بيشتري در زندگي خود برسيد زماني که مي‌فهميد بسياري از محدوديت‌هاي تحميلي گذشته فقط در ذهن‌تان وجود دارد. موقعيت آينده‌ي شما در زندگي بستگي به آنچه که امروز شروع به انجام آن مي‌کنيد و آنچه که فردا مي‌توانيد رخ دادن آن را رقم بزنيد، دارد.

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *