درس زندگي 56
تمامي آنچه که ميتوانيد تجربه کنيد زمان حال است، پس چرا از آن استفاده نکنيد؟
اگر ميخواهيد يکي از اقليت آگاه باشيد، پس بايد در زمان حال زندگي کنيد و بر آن تسلط داشته باشيد. متاسفانه، بيشتر ما در «زمان حال» زندگي نميکنيم. به جاي «زمان حال»، ما در «گذشته» زندگي ميکنيم.
مفهوم زندگي در زمان حال يک ايدهي کاملاً پيچيده نيست- با اين حال، تعداد بسيار کمي از ما در زمان حال زندگي ميکنيم. نه فقط زندگي در گذشته احمقانه است بلکه زندگي در آينده و تفکر دربارهي اينکه زندگي چه مقدار بهتر ميشود اگر اتفاقات خاصي براي شما رخ بدهد، نيز احمقانه است. نکتهي کليدي و مهم براي رخ دادن اتفاقهاي بزرگ براي شما در آينده استفادهي حداکثري از زمان حال است. انسان فرزانهي ناشناسي ميگويد: «آينده متعلق به افرادي است که جداً در زمان حال زندگي ميکنند.»
معلمان معنوي به ما ميگويند که ما زيبايي زندگي را با تفکر خيلي زياد در مورد گذشته و آينده تباه ميکنيم. آنها ميگويند خوشبختي عمل زندگي در لحظهي حال است؛ خوشبختي هر آن چيزي است که ما انجام ميدهيم. به عبارت ديگر، تمامي آنچه که ميتوانيد تجربه کنيد زمان حال است، پس چرا از آن استفاده نکنيد.
چه باور داشته باشيد و چه نه، همين است! تمامي آنچه که در زندگي بدان دست پيدا خواهيد کرد، در لحظهي حال قرار دارد. بنابراين، ميزان و درجهاي که در گذشته يا آينده زندگي ميکنيد تعيين ميکند که چه لحظات ارزشمندي را در زمان حال از دست دست دادهايد.
بر خلاف باور عموم، لحظهي حال- و نه آينده- کليد آزادي و آگاهي است. اما شما نميتوانيد لحظهي حال را تجربه کنيد تا زماني که ذهنتان با آينده يا گذشته مشغول است. بنابراين، شما بايد عمل منحرف کردن توجه خود را از گذشته يا آينده زمانهايي که نياز نداريد در آنها باشيد انجام دهيد- اين بايد حداقل 95 درصد ساعتهاي بيداري شما را تشکيل دهد.
اساتيد ذِن بر اهميت تحمل زندگي بدون داشتن مشکلات و پشيمانيهاي گذشته و نگرانيهاي آينده تاکيد ميکنند. ذات ذِن بودن در زمان حال است که هيچ مشکلي، هيچ نگراني و هيچ رنجي نميتواند بر شما اثرگذار باشد. استاد ذن رينزاي روزي از دانشجويانش پرسيد: «در اين لحظه چه چيزي کم است؟» اگر شما در حال زندگي کنيد، خواهيد فهميد که هيچ چيز کم نيست.
اساتيد ديگر ذن اين سوال را ميپرسند: «اگر الان نه، پس کِي؟» دانشجويان آگاه و روشنبين به اين سوال با غرق شدن عميق در لحظهي حال بدون اجبار براي دادن جوابهاي نفسپرستانه واکنش نشان ميدهند. اين به اين خاطر است که روشنبيني- حالت هوشياري کامل که عاري از گرفتاريها و مشکلات است- نميتواند در گذشته يا آينده رخ دهد. اين حالت ميتواند فقط در لحظهي حال رخ دهد.
تجربهي ذِن از زندگي در زمان حال انجام کاري با شيفتگي و لذت آنچنان زيادي است که شما تمامي حس زمان و مکان را از دست ميدهيد. وقتي بر لحظهي حال تسلط پيدا کرديد، هيچ چيزي به جز آنچه که در آن زمان انجام ميدهيد، مهم نيست.
تسلط بر لحظهي حال به معني تجربهي حسهاي گوناگون شامل حس آزادي، فقدان تمرکز بر خود و حس ارتقاءيافتهي اشياء و حوادث است. وقتي ياد ميگيريد تا بر لحظهي حال تسلط داشته باشيد، داراي انرژي خواهيد شد که شما را از نگرانيهاي طبيعيتان به حالت رضايت حداکثري- يا به عبارت ديگر روشنبيني- هدايت ميکند.
اهميت زندگي در لحظهي حال بايد همچون لحظهي حقيقت در ذهن يک استاد ذِن برايتان وضوح داشته باشد. اگر احتمال زندگي در زمان حال را به تاخير بيندازيد، ممکن است آن را از دست بدهيد. زمان شروع زندگي همين حالاست.
به طور خلاصه، در اين لحظه شما نميتوانيد ديروز را گرامي بداريد؛ شما نميتوانيد فردا را نيز گرامي بداريد. پس امروز به عنوان تنها روزي که ميتوانيد گرامي بداريد، باقي ميماند. اين گفتهي قديمي را به خاطر بسپاريد: «ديروز به تاريخ پيوسته است، فردا يک راز و امروز يک موهبت است.» اين به آن معني است که شما بايد گذشته را بپذيريد، آينده را فراموش کنيد، و خود را تسليم زمان حال کنيد. تنها در اين صورت است که زندگيتان به شکل معجزهآسايي به نفع شما کار خواهد کرد نه در مقابلتان.