درس زندگي 59
براي داشتن زندگي شاد مجبور نيستيد- و شايد نبايد- يک دقيقه تلويزيون تماشا کنيد
اميدوارم شما به گروهي از افراد ناراضي تعلق نداشته باشيد که بيشتر زمان خود را به تماشاي تلويزيون و بقيهي آن را به تفکر در مورد اينکه چرا زندگي تا اين حد ملالآور و کسلکننده است، سپري ميکنند. با اين حال، اگر شما جزو اين گروه هستيد، نيازي به نگراني نيست. درماني براي کمک به شما در برطرف کردن اين وضعيت وجود دارد. با اين وجود، خبر خوبي وجود دارد. وقتي داراي توانايي زيادي براي عرضه کردن خود هستيد، ميتوانيد کاري را براي بهبودي زندگيتان انجام دهيد.
با اين فرض شروع کنيد که شما زياد تلويزيون تماشا ميکنيد و بايد به سرعت ممکن کاري براي رفع اين مشکل انجام دهيد. تماشاي بيش از حد تلويزيون انتخاب بدي است، با توجه به اين نکته که اين روش مناسبي براي سپري کردن بخش زيادي از حجم اوقات فراغت و تفريح شما نميباشد. شما ممکن است در دفاع از تماشاي تلويزيون از يکي از بهترين دوستان خود بپرسيد: «مشکل تماشاي تلويزيون چه چيزي است؟» هچ مشکلي در تماشاي تلويزيون به مدت نيم يا يک ساعت در روز وجود ندارد. و دلايل بسيار زيادي وجود دارد که شما نبايد بيشتر از اين زمان تلويزيون در طول روز تماشا کنيد.
بزرگترين مشکل اين است که تماشاي بيش از حد تلويزيون شکلي از خودکشي در طولاني مدت است. اگر شما کاري به جز تماشاي تلويزيون انجام نميدهيد، پس خارج کردن خود از اين موقعيت ناخوشايند ميتواند بهترين راه براي رفتار با خود باشد.
اين فرضيهي من است که احتمال داشتن يک زندگي آرام، رضايتبخش و همراه با خوشبختي به شکل معکوسي با اينکه چه مقدار تلويزيون تماشا ميکنيم، متناسب است. اين فرضيه با شواهد و مدارک علمي حمايت شده است که حاکي از آن است که تماشاي تلويزيون فعاليتي است که رضايت کمي را براي بيشتر انسانها به همراه دارد. اگرچه بسياري از افراد ميپذيرند که زياد تلويزيون تماشا ميکنند، آنها اين کار را انجام ميدهند چون اين شکل آساني از دستيابي به سرگرمي است. فعاليتهاي رضايتبخشتر ديگر به انگيزه و خلاقيت بيشتر و به تلاشي نياز دارد که بيشتر افراد نميخواهند آن را انجام دهند.
لُپ مطلب اين است که براي داشتن زندگي شاد مجبور نيستيد- و شايد نبايد- يک دقيقه تلويزيون تماشا کنيد. قبول که تماشاي تلويزيون به اندازهي معقول همچون بيشتر فعاليتها بيضرر است؛ با اين حال، بسياري از افراد حد معتدل را در تماشاي تلويزيون رعايت نميکنند. تحقيقات نشان داده است که به طور متوسط امروزه آمريکاييها چهار ساعت در روز (يا بيست و هشت ساعت در هفته) را به تماشاي تلويزيون اختصاص ميدهند. اين به معني دو ماه تماشاي بيوقفهي تلويزيون در سال است. به ياد داشته باشيد که بسياري از افراد فعال به زور در يک فصل کامل بهار يا تابستان چهار ساعت تلويزيون تماشا ميکنند. علاوه بر اين، برخي افراد حتي داراي تلويزيون هم نيستند.
مشخصاً داشتن يک زندگي کامل، آرام و آسوده با رضايت مرتبط است و هيچ چيز رضايتبخشي در تماشاي دو يا چند ساعت تلويزيون در طول روز در حاليکه بر روي مبلمان لم دادهايم، وجود ندارد. تماشاي تلويزيون نه فقط به لحاظ فيزيکي بلکه به لحاظ ذهني نيز داراي فعاليت پاييني است. بررسيهاي اخير نشان ميدهد که بيشتر افراد پذيرفتهاند که بعد از تماشاي دو يا چند ساعت تلويزيون کمي افسرده شدهاند. افراد کاملاً فعال تلويزيون را «جعبهي احمقانهاي» براي هيچ و پوچ مينامند.
تلويزيون زماني را که طبيعتاً بايد در ملاقاتهاي شخصي با انسانهاي حقيقي سپري شود، زماني را که ميتواند به شدت به خوشبختي شما اضافه کند، ميربايد. ديويد کمپل و اعضاي ديگر يک تيم تحقيقاتي هاروارد اخيراً گزاش دادهاند که مشاهدهي تلويزيون داراي تاثير فرسايندهاي بر روي زندگي اجتماعي و عمومي افراد است. افرادي که تلويزيون را به عنوان تنها شکل سرگرمي خود انتخاب ميکنند با احتمال کمتري در مهمانيهاي شام حضور پيدا ميکنند، با احتمال کمتري با دوستانشان ملاقات ميکنند، با احتمال کمتري در خانه خود را سرگرم ميکنند، با احتمال کمتري به پيکنيک ميروند، با احتمال کمتري خون ميدهند و با احتمال کمتري کارت تبريک براي ديگران ميفرستند.
علاوه بر اين، تحقيقات مشابه نشان داده که تماشاي بيش از حد تلويزيون با شخصيت «ناسازگار» افراد ارتباط دارد. بينندگان پر و پا قرص تلويزيون که ساعتهاي طولاني را جلوي اين جعبهي سرگرمکننده سپري ميکنند، غالباً داراي نقصان شخصيت هستند و احتمال بيشتري دارد که در ترافيک انگشت خود را به نشانهي توهين به شما نشان دهند تا افرادي که گهگاه به تماشاي تلويزيون مينشينند. اين محققان دربارهي اينکه آيا اين نوع شخصيتهاي ناسازگار به تماشاي بيش از حد تلويزيون علاقهدارند يا اينکه رفتار نامناسب آنها حقيقتاً بر اثر عادت تماشاي تلويزيون به وجود ميآيد، اظهارنظري نکردهاند.
صرفنظر از اينکه آيا شما حقيقتاً داراي يک شخصيت ناسازگار هستيد يا نه، استفادهي خلاقانه و سازنده از زمان خود براي شما نياز کمي براي تماشاي تلويزيون باقي ميگذارد. در کتاب پُرفروش اخير خود با عنوان «چهار توافق» دون ميگوئل رويز به ما يادآوري ميکند: «حرکت زندگي کامل داشتن است. بيحرکتي (انفعال) روشي است که ما زندگي را نفي ميکنيم. انفعال نشستن در مقابل تلويزيون براي ساعتهاي مديدي در طول روز است چون شما از فعال بودن و خطر کردن در بيان خود ميترسيد.»