درس زندگي 66
از خود به طور خاص مراقبت کنيد- چون هيچکس ديگري از شما مراقبت نخواهد کرد
امروزه در بيشتر جوامع غربي، کثرت قوانين دائماً در حال ايجاد شدن ميتواند ما را از پاي درآورد. خوشبختانه، همچنان هيچ قانوني وجود ندارد که بگويد ما ميتوانيم فقط تا سن خاص يا در سطح خاصي از سلامتي و خوشبختي زندگي کنيم. بسياري از افراد از اين واقعيت بهره ميبرند؛ آنها بسيار طولانيتر و شادتر از ديگران زندگي ميکنند. ميليونها نفر ديگر، متاسفانه، اجازه ميدهند سلامتيشان به فراموشي محض سپرده شود.
با توجه به اينکه سلامتي عنصر مهمي در رسيدن به خوشبختي است، اين افراد غافل خود را براي مشکلات و گرفتاريهاي بعدي در زندگي آماده ميکنند. اگرچه برخي افراد داراي سلامتي جسماني ضعيف اما سلامتي ذهني بالا ميتوانند همچنان اندازهي مناسبي از خوشبختي را تجربه کنند، اما اين به سادگي بدست نميآيد. فعال ماندن ذهني و جسمي سادهترين راه براي خوشبخت بودن است. ميزاني که ما سلامتي ذهني و جسمي خود را حفظ ميکنيم تا حد زيادي مشخص ميکند که سالهاي بعدي زندگيمان چقدر مفيد و رضايتبخش خواهد بود.
شايد شما چندين نفر را در هفتاد سالگي و بيشتر بشناسيد که در شرايط جسمي و ذهني خوبي قرار دارند. آنها با توان و لذت بيشتري در مقايسه با خيلي از افراد در ميانسالگيشان در حال زندگي کردن هستند. آنها تنيس يا هاکي بازي ميکنند، ميدوند، پيادهروي ميکنند، کوهنوردي ميکنند، ميرقصند، با ديگران ارتباط برقرار ميکنند و با همان مقدار انرژي که آنها در سي يا چهل سالگيهايشان داشتند، بحث و گفتگو ميکنند.
از طرف ديگر، بدون شک شما افراد بسياري را فقط در چهل يا پنجاه سالگيهايشان ميشناسيد که تنبل، خسته و غيرمشتاق به نظر ميرسند. براي آنها، بيدار شدن از تختخواب صبحها، باز کردن يک قوطي شيشهاي يا روشن کردن تلويزيون نيز يک کار سخت است. نه فقط سلامت جسميشان به شکل قابل توجهي تا ميانسالي به خطر خواهد افتاد بلکه سلامت ذهنيشان دور از آن چيزي است که در گذشته بوده است. آنها منفيباف هستند، زياد شکايت ميکنند و هرگز به نظر نميرسد که چيز جديدي ياد بگيرند. علاوه بر اين مشکلات، سلامت معنوي آنها تا حد مطلوب فاصلهي زيادي دارد.
سوال 64000 دلاري اين است: چه اقدامي در سالهاي بازنشستگيتان دوست داريد انجام دهيد که سلامت جسمي، ذهني و معنوي شما را حفظ کند؟ بدون شک همچون هر کس ديگري، شما نيز ميخواهيد در ميان افراد فعال داراي شوق و شور زندگي بالا باشيد. الان سوال چند ميليون دلاري اين است: در مورد آن امروز چه کار ميکنيد؟ اين سوال مطرح ميشود خواه شما در حال حاضر در اواخر دههي چهارم زندگي خود هستيد و داراي يک شغل تمام وقت ميباشيد يا در دههي هفتم زندگي خود قرار داريد و کاملاً بازنشسته شدهايد.
به شکل متناقضي، بسياري از افراد کاري که ميگويند آنها به بازنشستگي فعال و سالم فکر ميکنند خود را آمادهي عکس آن ميکنند. با کار زياد، بسياري از کارگران بدنهاي خود را در معرض استرس بيش از حدي قرار ميدهند که ميتواند به بيماريهاي گوناگوني از جمله سرطان منتهي شود. برخي ديگر همچنين غذا زياد ميخورند، زياد تلويزيون تماشا ميکنند و کم ورزش ميکنند. با اين حال، برخي ديگر دائماً سيگار ميکشند عليرغم تمامي شواهدي که نشان ميدهد سيگار کشيدن به طرز قابل توجهي خطر بيماريهاي جدي سلامتي همچون سرطان، بيماري قلبي و آمفيزم را افزايش ميدهد.
اين شما را ملزم ميکند تا هر کاري که در يَد قدرتتان است براي حفظ سلامتيتان الان انجام دهيد تا در سالهاي بعد نيز آن را دارا باشيد. در صورتي که همچنان داراي سلامتي خوبي هستيد، اشتباه است که آن را قطعي فرض کنيد. هيچکس قدر سلامتي خوب را نميداند تا زمانيکه آن را- بعضي وقتها براي هميشه- از دست بدهد. به طور قطع به يقين، وقتي سلامتي را از دست ميدهيد، با مشکلات زيادي روبرو ميشويد.
قوانين سازمان بهداشت جهاني سلامتي را «وضعيت سلامت جسمي، ذهني و اجتماعي کامل و نه صرفاً فقدان بيماري يا ضعف» تعريف ميکند. در صورتي که از سلامتي کمتر از آنچه که بايد داشته باشيد برخوردار هستيد، بايد زمان و انرژي بسيار بيشتري را براي بهبود سلامتيتان تا افزايش حقوق بازنشستگيتان اختصاص دهيد. بازنشستگي همراه با ثروت اما بدون داشتن سلامتي هيچ منفعتي براي شما نخواهد داشت. بدون سلامتي خوب، شما هيچگاه حقيقتاً ثروتمند نميشويد.
بنابراين، از خود به شکل خاص مراقبت کنيد- چون هيچکس ديگري اين کار را براي شما انجام نخواهد داد! شما بايد زمان و تلاش خود را براي حفظ سلامتيتان اختصاص دهيد حتي وقتي به صد سالگي ميرسيد. بيشتر از هر شخص ديگري، شما مسئول سلامتي خود هستيد. نه دکترهاي شما و نه بيمارستان شما و نه بيمهي سلامتيتان يکصدم آنچه که خود ميتوانيد براي سلامتيتان انجام دهيد، انجام نميدهند. سلامتي به مراقبت و حفاظت و پيشگيري بازميگردد- سه پزشک مطلوب شما هميشه غذاي کامل، ورزش و باور مثبت خواهد بود.