درس زندگي 83
بياعتبار کردن شرافت خود براي بدست آوردن پول، قدرت يا شهرت روزي بازخواهد گشت و شما را در لحظات حساس زندگي آزار دهد
امروزه انجام کارهاي غيرقانوني و غيراخلاقي يا تهوعآور که افراد براي بدست آوردن پول، قدرت يا شهرت انجام ميدهند، بسيار ساده شده است. براي مثال، افراد به همسرانشان دروغ ميگويند، از کارفرمايان محترم خود دزدي ميکنند، مرتکب سرقت ميشوند، به افراد بيگناه صدمه ميزنند، بچههاي معصوم را ميربايند، بچههاي خود را ميفروشند، با غريبهها رابطهي جنسي برقرار ميکنند و براي بدست آوردن پول اضافي خويشاوندان خود را ميکشند.
برخي ديگر حتي در قبال فروش بچههاي خود مبلغ قابل توجهي پول دريافت ميکنند. افسوس که آنها به اندازهي کافي دربارهي اين کارهاي زشت و ناپسند خود فکر نميکنند. ظاهراً بسياري به دنبال شرايط آسانتر در زندگي خود هستند. بسياري از افراد فکر ميکنند که فريب و تقلب روشهاي مناسبي براي رسيدن به ثروت، قدرت يا شهرت هستند. ذهنهاي منطقي ما ممکن است بپرسد: «انجام دادن چند کار اخلاقي که ميتواند جلوي برخي از ما را از ارتکاب به هر عملي براي بدست آوردن چند دلار بيشتر بگيرد چه عيبي دارد که ما آن را انجام نميدهيم؟»
به زبان ساده، بهترين روش تعهد بيقيد و شرط به صداقت صرفنظر از فرصتهايي است که ما ممکن است مجبور باشيم براي بدست آوردن پول، قدرت يا شهرت از طريق دروغگويي، فريب و تقلب بدست بياوريم. شرافت اساس رابطهي باکيفيت با دوستان، خويشاوندان، همسران و شرکاي تجاري است. پس براي آنکه شما به نهايت رضايت از روابط شخصي و حرفهاي خود برسيد، ضروري است اعتبار و شخصيت خوب خود را حفظ کنيد.
غالباً درگير شدن در هر کاري که به شرافت و صداقت شما لطمه ميزند، کاملاً وسوسهآميز است. نيازي به گفتن نيست که شما بايد با غرور چنين وسوسهاي را رد کنيد- بياعتبار کردن شرافت خود براي بدست آوردن پول، قدرت يا شهرت روزي بازخواهد گشت و شما را در لحظات حساس زندگي آزار دهد.
در ابتدا ما نبايد اجازه دهيم اعمال نادرست بدليل قانون کارما فراگير و شايع شوند: آنچه ما براي ديگران انجام ميدهيم در نهايت به شکلي به خود ما بازميگردد. در اين نکته به تنهايي، ما بايد به صداقت کامل متعهد باشيم حتي وقتي اين به معني آنست که موفقيت کوتاه مدت ما ممکن است آسيب ببيند.
همچنين در اينجا مسئلهي نياز ما براي صادق بودن با خودمان نيز وجود دارد. ارزشها فقط زماني ارزشمند هستند که با سختي براي تحقق آنها کار و تلاش و هميشه آنها را پيگيري کرد. اين به آن نياز دارد که ما تا جايي که ميتوانيم با همه کاملاً صادق باشيم. نتيجهي داشتن چنين نگاهي آرامش ذهن و رضايتي است که ما مجبور نيستيم براي رسيدن به موفقيت در زندگي به فريب ديگران متوسل شويم.
فضايل اخلاقي بايد بدون هيچ گونه توجيهي براي جدا شدن از اين استاندارد، استاندارد شما باشد. بر خلاف باور عموم، گفتن چند دروغ کوچک اينجا و آنجا عيب دارد. زمانهاي پيش خواهد آمد که هيچکس حتي وقتي شما حقيقت را بگوييد، حرفهاي شما را باور نميکند چون شما يک دروغ را بارها گفتهايد. فردريک نيچه اين موضوع را به خوبي تبيين ميکند: «آنچه من را نگران ميکند اين نيست که شما به من دروغ ميگوييد؛ بلکه اين است که از الان به بعد، من ديگر حرفهاي شما را باور نميکنم.» سيسرو اساساً همين حرف را به شکل ديگري تکرار ميکند: «هيچکس حرفهاي يک دروغگو را باور نميکند حتي اگر او راست بگويد.»
هميشه کار درست و صادقانه را انجام دهيد جدا از اينکه آن کار ممکن است چه مقدار سخت باشد. در بلند مدت، آن کار آسان و ارضاکنندهتر انجام ميشود. ميل شديد براي رسيدن به موفقيت و پول شخصيت انسان را بيشتر زايل ميکند. پول و موفقيت خود را از طريق دادن خدمات به ديگران و نه به هزينه کردن از ديگران بدست آوريد. وقتي در آينه نگاه ميکنيد، بزرگترين خطاکار زندگيتان- خودتان- را مشاهده ميکنيد- شما نميخواهيد همچنين در آينه يک متقلب را نيز مشاهده کنيد.
مواظب اعتبار و شهرت خود باشيد چون اين براي موفقيت و خوشبختي شما مهم است. زماني که از حقيقت منحرف ميشويد، شما در بازگرداندن خود به سمت آن مشکل خواهيد داشت. لطمه زدن به شرافت و آبروي خود فقط يکبار ميتواند شما را به سمت بيآبرو کردن دوباره و دوبارهي آن سوق دهد- تا زماني که هيچ چيز براي لطمه زدن به آن باقي نماند. همانطور که قبلاً ذکر شد، شما در نهايت شهرت و اعتماد ديگران را از دست خواهيد داد. علاوه بر اين، شما احترام به خود- بزرگترين فقدان- را از دست خواهيد داد!