درس زندگي 84
جهانهاي شگفت انگيز بسياري بدون پول وجود دارد
پول. پول. پول. عملاً همهي انسانها آرزوي داشتن پول بسيار زياد را دارند. مشخصاً هيچ چيز ديگري در دنياي مادي غرب به اندازهي پول ارزش ندارد.
پول بر تمامي بخشهاي زندگيهاي ما به نحوي اثرگذار است. مقدار پولي که ما در اختيار خود داريم ميتواند بر کيفيت روابط، دوستيها، کارهاي خانه، اوقات فراغت و سلامتي ما اثر بگذارد. اگر از تصورات خود استفاده کنيم، ميتوانيم به تعداد نامحدودي از کارهايي فکر کنيم که با استفاده از منابع مالي- پول- ميتوانيم آرامش و لذت را به زندگيهاي خود اضافه کنيم.
با اين حال، براي تمامي نيروهاي شگفت انگيز، پول ميتواند کاملاً نااُميدکننده باشد. پول مستقيماً يک باور مهم را نقض ميکند که تقريباً تمامي رفتار انسان را هدايت ميکند- اين باور اين است که هر چقدر پول بيشتري داشته باشيم، خوشبختتر خواهيم بود.
حقيقت اين است که پول آن چيزي است که شما آن را ايجاد ميکنيد. بسته به اينکه چه کسي هستيد و چهارچوب ذهنيتان چيست- پول ميتواند هر آن چيزي باشد که شما ميخواهيد داشته باشيد. پول ميتواند ريشهي تمام شرارتها باشد يا ميتواند پاسخدهندهي همهي مشکلات باشد يا ميتواند آن چيزي باشد که تا خرجش نکنيد خوابتان نميبرد يا ميتواند وسيلهي آزادي يا يک مفهوم جالب و شگفت انگيز يا حتي يک مفهوم احمقانه باشد!
با اين توصيفات، پول براي شما چه معنايي دارد؟ اختصاص دادن زمان براي ايجاد تعريف خود از پول شما را در ارتباط بهتري با پول قرار خواهد داد. جوابتان هرچه باشد، تبريک بر شما! به قول اساتيد ذن، شما نه درست ميگوييد و نه غلط. يکبار ديگر ميگويم، پول آن چيزي است که شما آن را درست ميکنيد.
هر ارزشي که بر پول قرار دهيد، بايد مسئوليت آن را خود بپذيريد. اگر پول مفهوم شيطاني براي شما پيدا کرده است، شما خود آن را ايجاد کردهايد. اگر پول در زندگي شما به يک مشکل تبديل شده است، شما خود اين مشکل را به وجود آوردهايد. اگر پول براي شما لذت است، شما خود اين حالت را ايجاد کردهايد. مسئوليت تعريف خود از پول را پذيرا باشيد. و مشخص کنيد که اينها تنها تعريف شما از مفهوم پول هستند- نه بيشتر و نه کمتر.
آها، تعريف! چگونه ميشود که تعريفها زندگيهاي ما را کنترل ميکنند؟ مشکل اين است که بسياري از تعريفها يا مفاهيم واقعيت نيستند. اين مفاهيم توهمات هستند. توهمات اشکال گوناگوني ميگيرند- يک برنامهي شگفت انگيز- يک باور غلط يا يک خواستهي فوقالعاده. سردرگم کردن توهمات با حقيقت روش رسيدن به آزادي نيست. پر کردن زندگي خود با اين توهمات- به ويژه دربارهي پول- پر کردن زندگي خود با غم و اندوه است.
به دقت به اطراف خود نگاهي بيندازيد. شما افراد بسياري را با منابع مالي کمتر از خود خواهيد يافت. با اين حال، برخي از اين افراد بسيار خوشبختتر از شما هستند. افکار شما ممکن است اين باشد: «من عاقل هستم. بنابراين، اين افراد بايد ديوانه باشند.» شايد. شايد هم نه. شايد اين به شيوهي ديگري است.
همزمان شما افرادي را با پولي بسيار بيشتر از خود خواهيد يافت که همچون شما خوشبخت نيستند. يکبار ديگر ميگويم، شما ممکن است با خود فکر کنيد: «اين افراد بايد ديوانه باشند.» اين احتمال وجود دارد که آنها ديوانه نباشند. آنها از ثروتشان احساس خوشبختي نميکنند چون به غير از ثروت چيزهاي بيشتري براي رسيدن به خوشبختي وجود دارد.
درک اين موضوع براي بيشتر افراد سخت است: پول صحبت نميکند؛ پول فقط نجوا ميکند. مقدار زياد پول همهي مشکلات را حل ميکند- به استثناي تمامي مشکلاتي که حل نميکند. و براي افرادي که به اين حقيقت باور ندارند، داشتن پول زياد در جيب چندين مشکل واقعاً بزرگ ايجاد ميکند که قبلاً آنها نداشتهاند.
پول نه خوب است و نه بد. داشتن پول زياد بد نيست. فقط انتظار نداشته باشيد پول زياد رضايت و آرامش ذهنيتان را تضمين کند. هر چقدر خوشبختي کمتري از دريافت پول انتظار داشته باشيد، مزاياي بيشتري از آن دريافت خواهيد کرد.
يک ضربالمثل قديمي ايتاليايي ميگويد: «پول را به پيشخدمت وفادار خود تبديل کنيد؛ در غير اين صورت، پول صاحب بيحرف و حساب شما خواهد شد.» به عبارت ديگر، ياد بگيريد تا پول را کنيد وگرنه پول شما را کنترل خواهد کرد. رماننويس هنري فيلدينگ عبارت مشابهي را با استفاده از کلماتي متفاوت گفته است: «اگر پول به خداي شما تبديل شد، همچون شيطان شما را به دردسر مياندازد.»
سه قانون مشخص کوچک دربارهي پول وجود دارد که ميتواند به شما کمک کند آن را در مسير صحيحي قرار دهيد: (1) اگر پول به تمرکز اصلي شما در زندگي تبديل شود، پس پول تبديل به تمامي آن چيزي ميشود که ميخواهيد بدست آوريد. (2) شخصي که داراي هيچ پولي نيست ممکن است فقير باشد اما نه به اندازهي کسي که چيزي جز پول ندارد. (3) فراواني و ثروت موضوع اينکه چقدر پول ميخواهيد بدست آوريد، نيست؛ ثروت موضوع خوشبخت بودن با مقدار پول فعلي خود است.
اگر در زندگي احساس ناخشنودي و ناخرسندي ميکنيد، شما به منابع مالي بيشتر نياز نداريد. آنچه شديداً به آن نياز داريد روحيهي خلاقانهتر در وجود خود است. شما ممکن است همچنين به يک تکان روحي از طرف يک استاد ذِن نياز داشته باشيد!
در اينجا سه قانون مشخص کوچک ديگر دربارهي پول گفته ميشود که به شما کمک خواهد کرد رابطهي بهتري با آن برقرار کنيد: (1) بيپول بودن بهتر از نداشتن ايدههاي خلاقانهي جديد دربارهي چگونگي پول بدست آوردن است. (2) خرج کردن پول زياد شما را در دام اين تفکر خواهد انداخت که وقتي تمامي آنچه که انجام ميدهيد خرج کردن پول بسيار زياد باشد، اوقات و زمانهاي خوبي خواهيد داشت. (3) با در نظر گرفتن تمامي جوانب، ارزش پول در استفادههاي خلاقانه و معنوي استفاده از آن و نه مقدار داراييهايتان است.
اگر دائماً داراي مشکلات مالي هستيد، بايد بپذيريد که به هيچ استعداد خاصي براي تسلط بر پول نياز نيست. قبل از خرج آن، پول خود را بدست بياوريد- و حداقل 10 درصد آن را پيش از خرج کردن بقيهاش پسانداز کنيد. از اين اصل ساده پيروي کنيد تا مشکلات مالي کمتري نسبت به اکثر قريب به اتفاق افراد داشته باشيد. شما همچنين بلوغي از خود نشان خواهيد داد که بيشتر افراد ميانسال نميتوانند در سرتاسر زندگيهايشان به چنين بلوغي برسند.
ماوراي همهي اينها، به ياد داشته باشيد که جهانهاي شگفت انگيز بسياري بدون پول وجود دارد. هدف زندگي خود را درآوردن پول زياد نسازيد. به جاي آن، هدف زندگيتان بايد بيشترين بهرهبرداري و استفاده از آن باشد- جدا از اينکه چه مقدار پول داريد يا چه مقدار پول بدست ميآوريد. اين نشان خواهد داد که شما ياد گرفتهايد تا خود و روياهايتان را دوست داشته باشيد و به آنها احترام بگذاريد.