درس زندگي14
امنيت بيش از حد براي خوشبختي انسان خطرناک است
نويسنده و ديپلمات آمريکايي روزولت ميگويد: «هيچ انساني از بدو خلقت داراي امنيت نبوده است.» سخنان او بايد مورد تعمق کافي قرار بگيرد. امنيت يکي از آن چيزهايي است که بيشتر افراد- اگر نگوييم همهي افراد- براي دستيابي به آن تمامي زندگيشان تلاش ميکنند. بخش تاريک امنيت، با اين حال، اين است که در بهترين حالت امنيت يک توهم است. امنيت بيش از حد، در واقع، براي خوشبختي شما خطرناک است. در موارد بيشتري از آنچه که ممکن است حتي تصور کنيد، خطر بزرگتر در خطر نکردن است.
در واقع همهي ما دوست داريم در شرايط موجود آرامش داشته باشيم- حتي شرايطي که براي ما قطعاً هيچ منفعتي ندارد (اشکال بسياري از بيماري ذهني وجود دارد.) براي مثال، در عرصهي کار، ما شغلهاي بيآينده، شغلهايي که دوست نداريم و شرکتهايي که به ما اعتماد ندارند، را در نهايت تحمل ميکنيم. البته، ما در برابر تغييرات مقاومت ميکنيم چون از ناشناختهها ميترسيم.
شما خود را ميتوانيد در يک برنامهي راحت و قابل پيشبيني قرار دهيد. با اين حال، زمانهايي پيش خواهد آمد که شما بايد چيزي را پيدا کنيد که استعدادهاي شما را بيشتر نشان دهد. شما بايد به خود ايمان داشته باشيد. وقتي غرايزتان، شما را تحريک ميکند تا بر روي چيزي خطر کنيد که موضوع مرگ و زندگي نيست، پس با اعتماد به نفس اين کار را انجام دهيد.
اگر از انتخاب شغليتان ناراضي هستيد، بزرگترين خطر ميتواند عدم ترک آن شغل باشد. منتظر زمان مناسب نمانيد تا آن شغل را ترک کنيد. بهتر آنست که اين شغل را الان انجام دهيد چون هرگز زمان مناسب وجود ندارد. در بيشتر تصميمها خطر وجود دارد. نظرسنجي اخير توسط بانک سلطنتي کانادا نشان ميدهد که کارفرمايان موفقي که شغلهاي امنشان را ترک ميکنند، بر اين باورند که استفاده از فرصتها آنها را قويتر و عاقلتر ميکند. به شکل متناقضي، با خطرپذيري بيشتر، آنها به امنيت بيشتري ميرسند.
البته، خطرپذيري ميتواند براي جستجوکنندگان احساس خطرناک باشد. بنابراين، عجولانه عمل نکنيد و ريسک از دست دادن آنچه را که در اختيار داريد، بپذيريد. انجام ريسکهاي بالا يا غير قابل اعتماد هوشمندانه نيست. افراد عاقل ريسکهاي حسابشده انجام ميدهند. نکتهي کليدي انجام ريسکهاي هوشمندانه به جاي ريسکهاي احمقانه است. اگر شما يک مرد 50 ساله هستيد، يک در دويست درصد احتمال دارد که سال آينده اين دنيا را ترک کنيد. از آنجايي که هر حادثهاي ممکن است ديگر برايتان اتفاق نيفتد، چرا ريسکهاي حسابشدهاي را انجام ندهيد که ميتواند موجبات خوشحالي و رضايت شما را در زندگي فراهم کند.
بر خلاف باور عامهي مردم، خطر عمل کردن ميتواند کمتر از خطر انفعال و بيعملي باشد. زندگي يک سفر مخاطرهآميز است. عشق زياد، شهرت قابل توجه و موفقيت بالا توسط افرادي بدست ميآيد که ميپذيرند خطرهاي بزرگي را انجام دهند. از يک طرف، شما ميتوانيد کاملاً بازي زندگي را امن انجام دهيد و نهايتاً به آنچه که حقيقتاً در حد نامتان است، برسيد- شما ممکن است حتي به چيزهاي کمتري دست پيدا کنيد. از طرف ديگر، شما ميتوانيد چندين خطر را تجربه و از چندين موقعيت شگفت انگيز استفاده و به اهداف بيشتري که دوست داريد در زندگي به آنها برسيد، دست يابيد.
سفر در يک جادهي عاري از خطر، متاسفانه، شما را به هيچ مقصد مهمي نميرساند. شرايط نامساعد نبايد شما را از دنبال کردن آنچه که در شهود خود قصد داشتيد انجام دهيد، بازدارد. بسياري از افراد از شما براي انجام کارهايي که آنها خود جرات انجام آن را ندارند، انتقاد خواهند کرد. انسانهاي ترسو که دوست دارند شما يک انسان ترسو باقي بمانيد بايد ناديده گرفته شوند. زمانهايي پيش خواهد آمد که شما بايد شجاع باشيد و در ناشناختهها با هدف شنا در مسير سرنوشت شيرجه بزنيد. خوشبختي و رضايت وقتي جسارت تعقيب و دنبال کردن باورهاي خود را داريد، بسيار بيشتر راهگشا خواهد شد.
وقتي صداي درونيتان به شما ميگويد که ريسک کنيد، بهتر آنست تا اين ريسک را تجربه کنيد حتي اگر ذهن منطقيتان به شما چيزي غير از اين را بگويد. پيروي از مسير آزموده و ثابت شده ممکن است امنترين مسير باشد. به شيوهاي چنين نيز هست. اما رفتن به راه خود براي شما خطرپذيري و رضايت بيشتري به همراه خواهد داشت و مسيرها را براي مشاهدهي ديگران باقي ميگذارد.
اگر احساس ميکنيد مسيري که در زندگي انتخاب کردهايد واقعاً امن است، پس احتمالاً اين مسير درستي نيست. وقتي به زندگي گذشتهتان نگاهي مياندازيد، از کارهايي که انجام ندادهايد، بيشتر از کارهايي که انجام دادهايد و کارهايي که انجام آنها به شکست انجاميده است پشيمان خواهيد شد. فضيلت خطرپذيري در اين گفتهي قديمي تاکيد شده است: «کسي که سعي ميکند کاري انجام دهد و سپس شکست ميخورد، بسيار بهتر از کسي است که هيچ کاري انجام نميدهد و موفق ميشود.»