در خواب چه اتفاقی بر جسم و روان می افتد؟

در خواب چه اتفاقی بر جسم و روان می افتد؟

در وضعیت خواب مردمك چشم بسیار تنگ می گردد. ترشح بزاق و شیره های گوارشی و ادرار به یكباره كاهش می یابد. قلب آهسته تر كار می كند. تنفس آرام تر و عمیق تر می گردد. كاركرد دستگاه عصبی و امواج مغزی تغییر می یابد. هوشیاری از بین می رود و مغز به محرك های خفیف بیرون پاسخ نمی دهد. در طول زمان خواب امواج مغزی مدام تغییر می یابند. در طول خواب بارها به جهات مختلف غلت می زنیم و نیز در اوقاتی قریب به پنج تا شش بار در طول خواب حركات سریع چشم داریم. به لحاظ عصب شناختی مكانیسم های متنوع و بسیار زیادی هستند كه عهده دار “شرایط بیداری” و “ایجاد خواب” و یا “خواب آلودگی” هستند. مثلاً دكتر ر.هس (W.R.Hess) دانشمند برجستهء سوئیسی متوجه گردید كه ناحیه ای در تالاموس مسئول سوق دادن انسان به خواب است. محققان دیگر بسیاری از مناطق مختلف در قسمت فوقانی و نیز قسمت تحتانی ساقه مغز و نیز قسمت تحتانی نیمكره مخ را عهده دار به خواب رفتن تشخیص دادند.

تصویر شماره 1- نواحی مختلف در مغز انسان
پژوهش های گوناگون نشان داده كه ما در اكثر موارد (80%) در هنگام خواب دیدن حركات سریع چشم (REM) داریم. افراد عادی هر شب چندین بار خواب می بینند ولی خواب دیدن صرفا” منحصر به دوره های حركات سریع چشم نیست. برخی از افراد در خواب حرف می زنند، گاهی این حرف زدن در دوره حركات سریع چشم اتفاق می افتد و در اكثر موارد با جنبیدن تمام بدن همراه است.

نكته مهم اینكه خواب دیدن از تشكیل شدن خاطره های روشن در حافظه جلوگیری می كند. رویاها حافظ خواب و باعث تداوم آن می شوند.

خواب و رویا تأثیر خاص و پنهانی در زندگی انسان ها ایفا می نماید. بنا بر اهمیت آن در ادبیات و فرهنگ هر كشوری در اعصار مختلف بدان پرداخته شده است و در هر زمان و دوره ای به شكلی تعبیر گشته است. برای انسان های اولیه رویاها مایه موهوم پرستی بوده است. از زمان های گذشته تا كنون عده ای اعتقاد دارند كه دسته ای از رویاها پیام های كائناتی و ربانی دارند. عده ای اعتقاد دارند كه رویاها حاوی اسرار و پیش گویی هایی است.

در روان شناسی ابن سینا (نابغه و پزشك بزرگ شرق) خواب دیدن و رویا داشتن نتیجه عملكرد نیروی تخیل (قوه مخیله) می باشد. این نیرو همواره چه در بیداری و چه در خواب فعال است. در حالت بیداری بسیاری چیزها را كه حاضر و محسوس نیستند، تصور و حفظ می كند و در حالت خواب با گستره بیشتری به كار خود ادامه می دهد، زیرا قوای فكری و محسوسات محیطی و مادی محدودیتی برایش ایجاد نمی نماید. به اعتقاد ابن سینا قوه تخیل در بیداری تحت فرمان و تأثیر قوه تفكر و تعقل عمل می نماید. بدین ترتیب ما به هرچه فكر می كنیم تصور آن را خواهیم داشت ولی در قوه تخیل تحت فرمان هیچ قوایی نیست و آزادانه و تحت تأثیر هر شرایطی كه به آن تأثیر بگذارد عمل می نماید.

اكثر رویاهای انسان نظم، ترتیب، قاعده و قانون مشخصی ندارند. از این رو، تعبیر درست و علمی برای آنها نمی توان منظور داشت. به اعتقاد ابن سینا اكثر خواب ها یا تحت تأثیر “ادراك محسوسات”، یا “افكار و آرزوها و امیال”، یا “شرایط محیطی و حالات مزاجی” از قبیل سردی و گرمی محیط، وجود صداهای محیطی، گرسنگی، پرخوری، تب و غیره می باشند. بسیاری از روان شناسان و دانشمندان علوم انسانی تا اینجای قضیه عقاید مشابهی با ابن سینا دارند ولی ابن سینا رویای دیگری را نیز به نام “رویای صادقه” معرفی می نماید كه ناشی و تابع هیچكدام از موارد ذكر شده ادراكی، تفكراتی، تغییرات مزاجی و نفسانی نیست. این گونه رویاها جنبه كشف و شهود دارند. این گونه رویاها در بیداری به گونه ای اتفاق می افتند و یا تعبیر می شوند. گاهی این خواب ها به گونه ای هستند كه حقیقتی را به فرد آشكار می نمایند و بعدا” عین آن در بیداری اتفاق می افتد. ابن سینا اعتقاد دارد كه این نوع خواب ها ناشی از وجودی است كه مزاج آن در نهایت اعتدال باشد. علت ظهور این خواب های نیروی تفكر(قوه فكریه) یا نیروی ارادی (قوه اختیاریه) نیستند زیرا صور اشیایی كه در این رویاها بر انسان ظاهر می شود قبلا” در حالت بیداری مشهود نبوده است. بنابراین فاعل این نوع خواب ها خارج از قوای انسان و غیر ذات اوست. بسیاری از این خواب ها جنبه هشدار و روشن بینی نسبت به امور خیر یا شر در آینده برای خود شخص یا غیر او دارند و به اندازه ای كه لازم باشد، در زمان و موقعیت خاص بر فرد ظاهر می شوند.

ابن سینا اعتقاد دارد كه عامل این نوع خواب ها نیروی ماوراءالطبیعه ای است كه به آن “قوه الهی” می گویند. البته منظور ایشان این نیست كه این نیرو خودِ “خدا”ست بلكه نیرویی است صادر شده از ناحیه ملكوتی و عالم مافوق طبیعت. این نوع رویاها نزد ملل و اقوام مختلف از قدیم الایام شناخته شده و و جه اشتراك همه آنها غیر مادی و خارج از وجود انسان بودن آنها است. برخی آن را “نفس رحمانی”، برخی “روح القدس”، برخی نفوذ “ارواح طیبه”، برخی “ملئكه” نام نهاده اند. ارسطو در كتاب “حساس و محسوس” این نوع خواب را “عقل فعال” نامیده و اظهار می كند كه “عقل كلی” صورتی را به “عقل جزیی” آشكار می سازد تا او را به امری واقف گرداند. این گونه خواب ها را امروزه تحت عناوین خواب های “روشن بینانه ” و خواب های “تله پاتیك” نام می برند. امثال این گونه خواب ها در كتب مقدس، تاریخ وقایع بشری و خواب های شخصی بسیاری از افراد ملاحظه می گردد.
منبع :sootak

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *