رفتاردرمانی چیست؟

رفتاردرمانی چیست؟

رفتاردرمانی علم کاربرد اصول ویادگیری مبتنی برتجربه وآزمایش به منظورازبین بردن عادتهای ناسازگارتعریف شده است رفتاردرمانی اززمانهای قدیم بصورت غیرسیستماتیک دربین مردم رایج بود ولی هم اکنون درمراکزمشاوره وروان درمانی بصورت مشاوره فردی،گروهی،زناشویی،خانوادگی کاربرد وسیعی دارد وهمچنین دردرمان مشکلاتی ازقبیل اختلالات هراس،اختلالات جنسی ،اختلالات رفتاری کودکان ،لکنت زبان وجلوگیری ازبیماریهای قلبی عروقی وفراترازکاربالینی اصول آن درحوزه هایی ازقبیل پزشکی کودکان،مدیریت براسترس ،طب رفتاری،آموزش وپیری پزشکی بکاربسته می شود رفتارمحصول یادگیری است ورفتاربهنجارازطریق تقویت وتقلید آموخته می شود وفراگیران پس ازمطالعه این مقاله و بکاربردن تکنیکهای رفتاردرمانی می توانند گام موثری درآرامش فکری وروحی روانی ،کاهش اضطراب و…خود داشته باشند وبه ضرورت رفتاردرمانی پی ببرند.

تاریخچه مختصررفتاردرمانی

رفتاردرمانی،آنگونه که امروزه می شناسیم ،ازاواخرسالهای ۱۹۵۰ بعنوان حرکتی ضد ذهنی گرایی وتا حدی بعنوان شقی کورکورانه درمقابل مدل روان درمانی مسلط آن زمان یعنی پسیکودینامیک که مدلی بیماری محوربود بالیدن آغازکرداما ریشه های نظری آنرا باید دردوره های قدیمی ترجستجوکرد دوره هایی که دانشمندان سعی می کردند برای مطالعه رفتارانسان،شیوه های فکری دقیق قابل سنجش وعینی وضع نمایند.

وقتی ازرفتاردرمانی سخن می گوییم بی درنگ نام پاولف،ثراندیک،اسکینربعنوان پیشاهنگان این حرکت به ذهن می آیند هرکدام ازآنان باموارد تک آزمودنی کارمی کردند وهریک عمدتا ازمدلهای استقرایی رفتاردرمانی سود می جستند هریک ازآنان سهم برجسته ای دررشد رفتاردرمانی داشتند اما برای استفاده ازنتایج پژوهشی آنان درکارهای عملی لازم بود دوزمینه گسترش یابد:۱- به اندازه کافی داده های تجربی آزمایشگاهی گردآوری شود ۲- پلی بین مفهوم دانشمند وکارآزما درروانشناسی بالینی فراهم آید سالهای آخر۱۹۵۰ بودکه چنین امکانی فراهم شد.

کوششهای مقدماتی برای تبیین پدیده های بالینی براساس نظریه یادگیری با دالرد ومیلرآغازشد آنان مدل پسیکودینامیک رامدل کمال مطلوبی تلقی می کردند اما معتقد بودند با استفاده ازاصطلاحات نظریه یادگیری محرک – پاسخ،بهتر می توان بعضی ازعناصرآن را درک کرد وحتی آنها رابه کارگرفت ظهوررفتاردرمانی بمعنای امروزی ،با معرفی حساسیت زدایی منظم درسال ۱۹۸۵ وکاربرد تکنیکهای کنشگرانه درشرطی سازی رفتارهای نامناسب اجتماعی دراسکیزوفرنیکهای مزمن ودهها سال پس ازآن با کاربرد روش اقتصادژتونی درافراد عقب مانده صورت گرفت.

تعاریف متعددی ازرفتاردرمانی

تعربف گلدفرید ودیویسن :به نظرما بهتراست رفتاردرمانی رایک جهت گیری کلی بدانیم که ازلحاظ فلسفی یک رویکرد آزمایشی برای بررسی رفتارهای انسان است فرض بنیادی این رویکرد کلی هم این است که برای شناخت رفتارهای مشکل آفرین باید به اصولی متوسل شد که ازآزمایشگری روانشناختی نشات گرفته اند اصولی که بتوان درمحیط های بالینی برای تغییررفتاراستفاده کرد.

تعریف اروین :شکل درمانی غیربیولوژیک که عمدتا ازپژوهشهای نظریه یادگیری حاصل آمده است ومعمولا به شیوه ای مستقیم ،مرحله به مرحله وتجربی دردرمان الکوهای خاصی ازرفتارهای ناسازگاربکارمی رود.

تعریف ولپی: کاربرد اصول ومدلهای یادگیری مبتنی برتجربه وآزمایش به منظورازبین بردن عادتهای ناسازگار.

تکنیکهای رفتاردرمانی

۱- حساسیت زدایی منظم

حساسیت زدایی منظم که توسط سالتردرسال۱۹۴۹ وولپی درسال ۱۹۵۸ ابداع شد تکنیکی برای کاهش اضطراب است ومبتنی براین اصل ساده است که نمی توان هم آرامش عضلانی داشت وهم اضطراب ،دراین تکنیک ابتدا به بیماران نحوه ایجاد آرامش عضلانی آموخته می شود وسپس درحالی که درآرامش عضلانی بسرمی برند آنها رابا محرکهای اضطراب آوری روبرومی سازند که برشدت آنها افزوده می شود تا اینکه بالاخره با تجربه کردن محرکهای ترسناک درحالت آرامش ریخته اضطراب بیمارازبین
می رود.

تکنیکها وروشها:

قبل ازشروع حساسیت زدایی ابتدا تاریخچه زندگی بیماراخذ می شوداین تاریخچه شامل اطلاعات مربوط به شرایط تسریع کننده حالات آنها وعوامل رشدی است ازطریق مصاحبه وپرسشنامه ،کانون اضطراب بیماران مششخص می شود ومعلوم می گردد که آیا حساسیت زدایی منظم می تواند درمان مناسبی باشد یانه؟درموردبیماری که ازتوان مقابله ای خوبی برخورداراست اما درپاره ای ازوضعیتها دچاراضطراب شدید می شود می توان از حساسیت زدایی منظم استفاده کردازسوی دیگر وقتی بیماردرموقعیتهایی قرار
می گیرد که نیازبه مهارتهای خاصی دارند وبیماربه دلیل نداشتن آن مهارتها قرارمی گیرد که نیازبه مهارتهای خاصی دارند وبیماریه دلیل نداشتن آن مهارتها مضطرب می شود تکنیک حساسیت زدایی می تواند نامناسب ومضرباشد.
مرحله بعد توضیح دادن به بیماران است معمولا این توضیحات مفصل اند ودرآنها ضمن ارایه مثالهایی اززندگی بیماران به آنان توضیح داده می شود که چطوردچارآن اضطرابها شده وحالا اسیرآنها هستند سپس منطق حساسیت زدایی منظم تشریح می شود البته توضیحات ومثالها باید به زبانی بیان شوند که بیماران آن را می فهمند بازبانی متناسب با سطح معلومات فردومصاحبه ها،سنجشها وتوضیحات دریک فضای گرم وتوام با پذیرش ودرک صورت گیرند درواقع دراین مرحله متخصص بالینی بیماررا متقاعد می کند که روش حساسیت زدایی منظم موثر است. مراحل بعدی هم عبارتند از،تهیه سلسله مراتب اضطرابها وآموزش آرامیدگی ،آموزش آرامیدگی همزمان با تهیه سلسله مراتب اضطرابها شروع می شود بیمارودرمانگرهنگام بحث درمورد مشکلات ووضعیتهایی که درآن دچارمشکل می شوند سعی می کنند به کمک هم یک سلسله مراتب اضطراب تهیه کنند جنبه های تکراری مشکلات واضطراب های بیماران مشخص،وسپس ازلحاظ اضطراب زایی مرتب می شوند ازوضعیتهایی که اضطراب کمی تولید می کنند تا وضعیتهایی که اضطراب زیادی را ایجاد می کنند دریک سلسله مراتب اضطراب معمولی ۲۰الی ۲۵ ماه وجوددارند که ازکم تا زیاد مرتب شده اند .

درروش حساسیت زدایی ازبیماران خواسته می شود ضعیفترین ماده را درسلسله مراتب (یعنی ماده ای که کمترین اضطراب را درآنها ایجاد می کند)تجسم کنند البته این تجسم درحالی صورت می گیرد که آنها آرامش دارند درمانگر صحنه را توصیف می کند وبیماربه مدت ۱۰ثانیه خودرا درآن صحنه تجسم می کند سپس بیماربه تدریج بسوی ماده های قویترمی رود بطورمعمول اودرهرجلسه با۲تا۵ ماده روبرو می شود هرگاه سطح اضطراب بیماربالا برود به درمانگرعلامت می دهد واونیزازبیمارمی خواهد تجسم آن صحنه را قطع کند سپس درمانگربه بیمارکمک می کند برعمق آرامش خود بیفزاید وپس ازچند دقیقه بیمارمجددا تجسم را شروع می کند معمولا درحالت آرمانی بیمار پس ازچند جلسه می تواند بدون هرگونه ناراحتی قوی ترین ماده را تجسم کند شواهد نشان می دهند که کارایی حساسیت زدایی منظم درشرایط مختلف درحد متوسط است وهمانطور که انتظار می رود تحقیقات نشان می دهند این تکنیک بیشتربرای درمان اختلالات اضطرابی به ویژه فوبی های ساده واختلالهای اضطراب تعمیم یافته موثر است.

۲- آموزش ریلکسیشن ( یا آرمیدگی )

استفاده ازروش آرامیدگی تاریخچه ای طولانی درپزشکی وروانشناسی بالینی وروانپزشکی دارد دراین زمینه ادموند جاکوبسن پیشگام بود که عمدتا به کاوش دراین زمینه تصورواتسونی پرداخته است که افکارواحساسات درماهیچه های پیرامونی بدن قراردارند لازم به گفتن نیست که درتکنیک حساسیت زدایی منظم ولپی نیزتاثیرات مانع ازاضطراب که حاصل آرامیدگی ماهیچه های مخطط است لازم فرض می شود اطلاعات بسیاری دردست است که ثابت می کند آرامیدگی ماهیچه ها بنحوقابل ملاحظه ای اضطراب را کاهش
می دهد.

روشهای مختلف آرامیدگی: اگرچه روشهای عمده آرامیدگی محدوند ودرراس آنها روش جاکوبسنی مطرح می باشد ولی متخصصان مختلف حسب مورد تغییراتی رادرروشهای قبلی ایجاد کرده اند وبه توهین خاطردربسیاری ازمنابع با روشهای مختلفی مواجه می شویم بعنوان مثال هاتون وسالکووس کیس آرامیدگی های پیشرونده،بدون تنش،ازطریق کنترل نشانه ها،افتراقی وسریع را به اختصارتوضیح داده است که برخی ازآنها مراحلی متوالی ازیک آرامیدگی کامل می باشند گلدفرید ودیویسین آرامیدگی های ازراه انقباض- انبساط ،ازطریق رهاسازی،ازراه آگاهی حسی وازراه القای خواب مصنوعی رابا توضیح کافی ارایه کرده است جنبه برخی ازمنابع مرتبط با آرامیدگی برجسته تراست برخی ازاین منابع به گروههای سنی خاصی ازجمله آموزش آرامیدگی به کودکان اختصاص یافته است.

تکنیک وروش: تمرینهایی که دریک آموزش آرامیدگی متداول یادداده می شود برروی بیست گروه متفاوت ازعضلات متمرکز است این تمرینها برروی یک دست شروع وسپس برای دست دیگرتکرارمی گردند پس ازآن تمرینها برروی سرمتمرکزمی شوند وطی یک دوره منطقی،بطرف پایین بدن وعاقبت پنجه های پا ادامه پیدا می کنند دستورالعمل به این صورت است که هرگروه ازعضلات رابه مدت ۵ثانبه درحالت انقباض نگه دارید سپس تنش رانه به سرعت بلکه بتدریج رها سازید لحظه ای منقبض کردن را متوقف سازید واجازه دهید عضلات بتدریج آرام شوندهرتمرین رادوباربا یک وقفه ۱۰ثانیه ای میان دوتمرین تکرارکنید برروی احساسات تنش وآرامیدگی تمرکزکنید وتفاوت میان این دواحساس را بخاطر بسپارید.

۳- مواجهه درمانی

مبانی مواجهه درمانی وریشه های آن به کارهای مسرمن بازمی گردد که واکنشهای اضطرابی ورفتارهای اجتنابی گربه هارا بررسی می کرد مسرمن ازطریق شوک دادن به گربه ها درآنها رفتارهای روان رنجورانه ایجاد می کرد سپس با مجبورکردن گربه ها برای ماندن دروضعیتی که قبلا درآن شوک دریافت کرده بودند هیچ را فراریا اجتنابی برای آنها باقی نمی گذاشت ،رفتارهای اجتنابی این حیوانات را خاموش می کرد یافته های اواساس درمان اضطراب انسانها شدند امروزه شواهد تجربی دراختیارداریم که ازتاثیرمواجهه درمانی برروی فوبی ها،اختلال وحشت،گذرهراسی،فوبی اجتماعی،اختلال استرس پس ازسانحه،واختلال وسواس فکری – عملی حکایت دارنددرجریان مواجهه درمانی بیماران رادرمعرض محرکهایا شرایطی قرارمی دهیم که ازآنها می ترسیده اند یا اجتناب می کرده اند مواجهه می تواند واقعی یا تجسمی باشد درحالت تجسمی،درمانگرازبیماران می خواهد محرک ترسناک (برای مثال عنکبوت)یا وضعیت اضطراب برانگیز(مثلا صحبت برای شنوندگان)راتجسم کند تنی چندازمحققان می گویند برای آنکه مواجهه درمانی اثربخش باشد بایدازچند ویژگی برخوردارباشد.

– مواجهه درمانی باید طولانی باشد.

– برای رفع ترس واضطراب باید بیماران راچندین باربا محرکهای ترسناک یااضطراب برانگیزمواجهه شود.
– این روش باید تدریجی باشد وازمحرکها یا وضعیتهای ضعیف (ازلحاظ میزان ایجاد اضطراب)شروع کنیم وبه محرکها یا وضعیتهای قوی برسیم

– بیماران باید به محرک ترسناک توجه کنند وتاسرحد امکان باآن تعامل داشته باشند.

– مواجهه باید اضطراب انگیز باشد.

مواجهه درمانی نیزمثل سایردرمانها،هم می تواند یک درمان مستقل وهم یکی ازابعاد یک درمان چند بعدی باشد برای مثال دردرمان وسواس،مواجهه درمانی به تنهایی ودرعین حال به همراه روش بازداری ازپاسخ بکارگرفته شده است.

۴- تمرین رفتاری

اصطلاحات تمرین رفتاروایفای نقش بجای یکدیگربکاربرده می شود با اینکه هردواصطلاح به معنی شبیه سازی موقعیتهای واقعی زندگی دراتاق مشاوره اند ولی وظیفه تمرین رفتارابهام کمتری دارد دراینجا به تمرین رفتار بعنوان شیوه ای برای آموزش شیوه های جدید پاسخگویی می پردازیم گرچه می توان ازایفای نقش نیزبه همین منظورسود برد اماازآن به منزله ابزاری برای سنجش (گلدفرید واسپرافکن)،وسیله ای برای تخلیه هیجانی (مورونو)،شیوه ای برای تغییرنگرش(روزنبرگ)ونیزروشی برای ایجاد بینش درمراجع برای شناخت منشاء تکاملی مشکلاتش نیزاستفاده شده است.

تحقیقات اولیه درزمینه کارایی روشهای تمرین رفتارنشان می دهد که این روش قادربه آموزش افراد برای پذیرش نقش جدید رفتاری بوده است تمرین رفتاردرحل مشکلات مربوط به روابط باافراد ازنصیحت یا شیوه های غیرمستقیم موثرتراست اخیرا پژوهشهای کنترل شده نشان داده اند که تمرین رفتارابزاری است موثربرای تسهیل رفتارتوام با جرات مراجع.

تکنیک وروش: مجموعه درمان به طریقه تمرین رفتاررا می توان به چهارمرحله کلی تقسیم کرد.

– آماده کردن مراجع: هدف اصلی این مرحله این است که مراجع تشخیص دهدکه نیازمند یادگیری یک شیوه جدیدرفتاری است واین فکررابپذیرد که تمرین رفتارطریقه مناسبی برای ایجاد این نقش جدید اجتماعی است وبرحالت خجالت وناراحتی اولیه ناشی ازفکرکردن دراتاق مشاوره غلبه کند.

– انتخاب موقعیتهای مورد نظر: درمانگر می تواند سلسله مراتبی را ترسیم کند که آموزش درراستای آن انجام پذیرد مگردرمواردی که مراجعان درمقابله با معدود موقعیتهای خاصی دچارمشکل باشند بسیاری ازرهنمودهایی که درتنظیم سلسله مراتب برای حساسیت زدایی منظم مورد استفاده قرارمی گرفت دراینجا نیز مورد استفاده قرارمی گیرد.

– خودتمرین رفتار: برای اینکه مراجع بتواند با دیگری ارتباط مناسب اجتماعی برقرارکند فقط دانستن اینکه چه بگوید کافی نیست لحن صدا،آهنگ گفتار،حرکات،تماس چشمی،وضع عمومی بدن وعوامل متعدد دیگرهمگی می توانند درکسب مهارتهای اجتماعی لازم نقش عمده ای بازی کنند عاقلانه ترآن است که درمانگربجای اینکه تلاش کند تا یکباره مراجع رادرتمام این اجزاء تغییردهد هربارفقط چند مورد ازآنها راانتخاب کند ودرهنگام تمرین هریک ازموقعیتها به آنها توجه کند.

– اجرای رفتارهای جدید ویژه نقش درموقعیتهای زندگی: وقتی که مراجع دراجرای یک شیوه رفتاری درجلسه مشاوره موفق شد باید آماده اجرای آن رفتاردرزندگی واقعی باشد باید به وضوح به مراجع فهماند که کاربرد حاصل جلسات درموقعیت زندگی واقعی جزء جدایی ناپذیرشیوه درمان است اگرصحنه های تمرین بنحوی ترتیب یافته باشند که مراجع بتواند کنش متقابل راآغازکند مراجع امکان بیشتری دارد تادرعمل هم خود رادرموقعیتی قراردهد که درجسه درمان تمرین کرده است.

۵- آموزش ابرازوجود

تمرین رفتاری درآموزش ابراز وجود(یا جرات آموزی )نیزکاربرددارد به نظرولپی ابرازوجودنمونه ای ازتاثیربازداری متقابل است یعنی نمی توان هم ابرازوجود کرد هم منفعل بود اصولا آموزش ابرازوجود برای درمان اشخاصی ابداع شد که اضطراب آنها ناشی ازترسی بود که ازبرخی وضعیتها داشتند.

مرکزمشاوره دانشگاه ایربانا جرات مندی را بصورت زیر تعریف می کند.

جرات مندی توانایی ابرازوجود وابرازحقوق خود بدون تجاوزبه حقوق دیگران است جراتمندی رابطه صادقانه،بازومستقیمی است که باعث گسترش وجود خویش وابرازخویشتن می گردد عمل به نحوجراتمندانه به فرد اجازه می دهد تا اعتماد به نفس رادرخود حس کند وعموما موجب برانگیختن حس احترام دوستان وآشنایان می شود جراتمندی امکان دستیابی به روابط صادقانه را افزایش می دهد وبه فرد کمک می کند تادرباره خوداحساس بهتری داشته باشد وبرموقعیتهای روزمره تسلط بیشتری بیابد وهمین امردرجای خودتوان تصمیم گیری واحتمال توفیق اورادردستیابی به آنچه اززندگی می خواهد افزایش می دهد.

فرد قبل ازابرازآزادانه نیازهای خود باید باورکند که ازحق مشروع داشتن این نیازها برخورداراست هرفردی حقوق زیررا همیشه باید مدنظرداشته باشد.

هرفردی حق دارد درمورد چگونگی هدایت زندگی خود تصمیم بگیرد این حق پیگیری اهداف وآرزوهای شخصی وتعیین اولویتهای خاص اوراشامل می شود.

– هرفردی حق دارد که ارزشها،باورها،عقایدوعواطف خاص خودش را داشته باشد.

– هرفردی حق دارد بابت اعمال یا احساسات خودبه دیگران توضیح ندهد ونیازنیست اعمال واحساسات خودراتوجیه کند.

– هرفردی حق دارد به دیگران بگوید مایل است چگونه بااورفتارشود.

– هرفردی حق دارد خودش راابراز کند وحق دارد بگوید نه،من نمی دانم،من نمی فهم،یا حتی من اهمیت نمی دهم.
– هرفردی حق دارد ازدیگران درخواست اطلاعات یا کمک کند بدون اینکه ازبابت نیازهای خود دستخوش احساسات منفی شود.

– هرفردی حق دارد افکارش را تغییردهد ،اشتباه کند وگاه غیرمنطقی عمل کند وپیامدهای آن عمل را کاملابپذیرد.
– هرفردی حق دارد خودش را دوست بدارد هرچند می داند کامل نیست وگاهی کارها را پایین ترازحد توانایی کامل خود انجام دهد.

– هرفردی حق دارد روابط مثبت ورضایت بخش برقراکند روابطی که درآن احساس آرامش کند وآزاد است صادقانه خودرابیان کند وحق دارد روابط خودرا اگر نیازهایش را برآورده نسازد تغییریا خاتمه دهد.

– هرفردی حق دارد زندگی خودرا به هرشیوه ای که خودش تعیین می کند تغییروتحول دهد.

امروزه عده ای بجای اصطلاح جرات آموزی،ازآموزش مهارتهای اجتماعی ومهارتهای مقابله ای با مسایل،سخن به میان می آورند آنچه دراین تکنیک ،کلیدی است کمک به فرد به منظورانتخاب وابرازشیوه برخوردی موثردربرخورد با موقعیتهاست.
رابطه درمانگرانه دررفتاردرمانی

به رغم اینکه درواقع رفتاردرمانی به اندازه سایر شیوه های درمانی براهمیت رابطه مراجع- درمانگر تاکید نمی کند ودرعوض به شیوه های مشخص درمانی بیشتر توجه می کند ولی این به هیچ وجه به این معنا نیست که رفتاردرمانگران باید دربرخورد های بالینی خودسرد ومکانیکی باشند درفرایند رفتاردرمانی بالینی می توان هم مهربان بود وهم جدی درواقع کاملا محتمل است که گاه کیفیت رابطه درمانی رفتاردرمانگرومراجع قابل تمیز ازرابطه درمانی درسایرشیوه ها نباشد رفتاردرمانگرواقعا ماهرکسی است که می تواند مشکلات را بصورت رفتاری مفهومی کند ومداخلات لازم آنها را به نحوی انجام دهد که با مراجع خودکنش متقابلی صمیمانه وتوام با همدلی برقرارکند.

کاربرد رفتاردرمانی درایران

اگررفتاردرمانی راصرفا درکاربرد آن خلاصه کنیم باید بگوییم که بسیاری ازفنون وروشهای آن اززمانهای قدیم مورد استفاده بوده است وامروزه دربین مردم رایج است به عنوان مثال کافی است دراین باره بیندیشیم که مادرها چگونه بچه هایشان را ازشیرمی گیرند؟ویابرای ازبین بردن ترس درکودکان به چه شیوه هایی متوسل می شوند؟ویا برعکس برای ترساندن بچه های خود چه کارمی کنند؟هرکدام ازاین موارد رادرنظربگیریم اصولی ازقوانین یادگیری وشرطی سازی رادرآن مشاهده می کنیم که به نحوغیرسیستماتیک وغیرآزمایشگاهی بکارگرفته می شوند.

درمتون کلاسیک ادبی گاه به موارد جالبی برمی خوریم که نمایانگرنکات سنجیده ومفیدی است این موارد را می توان به اعتباری پیش مایه تکنیک های رفتاردرمانی دانست دراینجا به موردی ازاین متون اشاره می شود:

پادشاه با غلامی عجم درکشتی نشست وغلام دریا را ندیده بود ومحنت کشتی نیازمود گریه وزاری درنهاد ولرزه براندامش اوفتاد چندانکه ملاطفت کردند آرام نمی گرفت وعیش ملک ازاومنفض بود چاره ندانستند حکیمی درآن کشتی بود ملک را گفت اگرفرمان دهی من اورا به طریقی خامش گردانم گفت غایت لطف وکرم باشد بفرمود تا غلام به دریا انداختند باری چندغوطه خورد مویش گرفتند وپیش کشتی آوردند به دودست درسکان کشتی آویخت چون برآمد به گوشه ای بنشست وقراریافت ملک راعجب آمد پرسید دراین چه حکمت بود گفت ازاول محنت غرقه شدن ناچشیده بود وقدرسلامت کشتی نمی دانست همچنین قدرعافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتارآید.

تکنبک جالبی را که حکیم بکارگرفت امروزه غرقه سازی یا تشدید سازی دفعی نامیده می شود البته این تکنیک روالی مشخص وقاعده دارصورت می گیرد ومبتنی برآزمایش های تجربی وتنبین های نظری است مواردی ازاین قبیل درمتون ادبی ازجمله داستانهای مثنوی مولوی یافت می شود.

اما کاربرد رفتاردرمانی بعنوان مجموعه روشی نظامداروتبیین پذیردرایران قدمتی ندارد نخستین گزارش تحقیقی دراین باره درسال۱۳۵۰ توسط شاملووبراهنی ارایه شد دراین تحقیق دختری ۱۹ ساله که دچارترس مرضی ازگربه بود باروش حساسیت زدایی منظم مورد درمان قرارگرفت نخستین درس رفتاردرمانی درسال۱۳۵۵ دردوره فوق لیسانس(کارشناسی ارشد)روانشناسی بالینی ،بخش روانشناسی بالینی(بیمارستان روزبه)گروه روانپزشکی دانشگاه تهران تدریس شد عنوان این درس رفتاردرمانی عملی بود وهدف آن عبارت بود ازآموزش اصول،مکانیسم ،روشهاوتکنیک های رفتاردرمانی به دانشجویان بطوری که بتواند ازآنها درپاره ای ازاختلالهای روانی استفاده کنند.
منبع :hypnotismbidaar.blogfa

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *