روانشناسی حافظه انسان

روانشناسی حافظه انسان

 برنامه هاي موجود براي تمرين هاي مغزي ، قدرت مسير ارتباطي را براي ايجاد و بازيابي خاطرات ناديده مي گيرند. روانشناسی نوروبيك قصد دارد با ايجاد عناصر اوليه براي قشر مخ، روابط موثر و جديد ايجاد كند.

علم روانشناسی می گوید ، بخاطر اينكه در هر حافظه اي نواحي متنوع زيادي ديده مي شود شما مغزتان را با شبكه غني تر و قوي از ارتباطات يا تصوير گري ها مي سازيد و ازمغز بيشتر حمايت مي شود تا هر يك ازاين تصوير گري هارا ازدست ندهد.

 

مشكل عمومي، براي بادگيري براي ياد آوري نام ها اتفاق مي افتد. زمانيكه شخص جديدي را مي بينيد، مغزتان با نام و مشاركت چند حسي مثلا ظاهرش ( بينايي ) رابطه اي برقرار مي كند. زمانيكه مغز جوان تر است ارتباطات به حد كافي قوي هستند بنابراين زمانيكه شخصي را مي بينيد خيلي زود نام او را بياد مي آوريد. زمانيكه مسن تر مي شويد افراد يشتري را ملاقات مي كنيد كه هر شخص جديد ويژگي هاي منحصر بفرد خودش را دارد بنابراين رابطه هاي برقرار شده ويژگي هاي ظاهري و نام ها كم اهميت تر مي شود. حال برای بحث روانشناسی این مطلب : تصور كنيد شخصي را در حاليكه چشمان تان را بسته ايد ملاقات مي كنيد، در اين اين صورت مشاركت هاي حسي از بينايي مهم تر مي شوند. همينطور اساس ارتباط لازم يراي يادآوري،نام شخص، احساس دست او، بوي او و كيفيت صدايش مي باشد. شما هم اكنون نام شحص را فقط با رابطه بين دو حس متوجه نمي شويد بلكه حداقل چهار حس با هم ارتباط برقرار مي كنند. اگر تا حدي يكي از حس ها كارآیی نداشته باشد ( اه، او بنظر آشنا مي رسد ) شما مي توانيد رابطه ها را بر اساس حس هاي ديگر برقرار كنيد و مانع هاي اطراف را از بين ببريد. در بحث روانشناسی انتخاب استراتژي ايجاد رابطه هاي چند حسي، موجب مي شود زمانيكه مغز نزديك 40 و 50 ساله مي شود حصاري در مقابل نقص هاي اجتناب ناپذير ايجاد كند. اگر شبكه ارتباطي خيلي گسترده باشد و شبكه محكم بهم تنيده باشد با نقص در چند رشته، مغز تحليل نمي رود.ارتباطات چند حسي براي وظايفي مانند يادآوري نام ها هميشه در دسترس شما هستند، همچنين در روانشناسی اخيرا ثبت شده است مغز در موقع ملاقات اشخاص مسيرموثري را طي مي كند كه اساسا متكي به نشانه هاي بصري هستند. يكي از روش هاي مهم روانشناسی نوروبيك كمك كردن به شما است تا جور ديگر ببينيد – از حس اي ديگراستفاده كنيد تا تعداد و دامنه ارتباطيتان را كه برقرار مي كنيد، افزايش يابد، شبكه ارتباطي شما گسترده تر شود و براي حل مسئله و فائق آمدن بر چالشي شانس بهتري داشته باشيد  زيرا مسيرهاي بيشتري در اختيار شما است تا به نتيجه برسيد در رابطه چند حسي اغلب مردم، نه بزرگسالان از پتانسيل غني مغز بد استفاده مي كنند. به كودكي فكر كنيد كه با جغجغه اي روبرو مي شود. خيلي دقيق به آن نگاه مي كند، او را بر مي دارد، با انگشتانش لمسش مي كند، تكانش مي دهد به صدايش گوش مي دهد احتمالا او را در دهانش مي كند تا طعمش را بچشد و با زبان و لب هايش او را حس مي كند. مغز در حال رشد بچه ها بسرعت از همه حس هايش استفاده مي كند تا شبكه ارتباطات را توسعه دهد و جغجغه را بخاطر بسپارد.

حال به خودتان فكر كنيد كه جغجغه اي را روي زمين پيدا مي كنيد احتمالا فقط به آن نگاه مي كنيد و مي گوييد " اين يك جغجغه است " مسئله همين است كه بچه ها بسرعت توانايي مغز را گسترش مي دهند و رابطه بين نواحي مختلف را تقويت مي كنند و افزايش مي دهند.براي مثال بين بويايي، بساوايي، چشايي و بينايي رابطه برقرار مي كنند و رابطه ها و فعاليت طبيعي را گسترش مي دهند.

بزرگسالان در روابط جديد، تجربه رابطه چند حسي را از دست مي دهند و بسيار به يك يا دو حس متكي هستند. زمانيكه پير مي شويم مي فهميم وقتي زندگي كليشه اي باشد، آسان تر است و استرس كمتر مي باشد. بنابراين تمايل داريم از تجربه هاي جديد اجتناب كنيم و كارهاي يكنواختي را كه مي شناسيم و با آن ها راحت تر هستيم ، توسعه دهيم كه در بحث روانشناسی براي سلامت مغز مناسب نيست.

                                       منبع " کتاب چگونه مغز خود را زنده نگه داریم ؟ با ترجمه دکتر آرام "

                                                            www.aram24.ir           

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *