شرط اساسی اعتماد به نفس و اساسی ترین مانع اعتماد به نفس

شرط اساسی اعتماد به نفس و اساسی ترین مانع اعتماد به نف

34- همه را ببخشید.

روح خود را آزاد کنید:

آن ها که از اعتماد سرشارند؛ روح بزرگ و غنی و آزاد دارند.

هرگونه وابستگی ذهنی و جسمی و روحی به کوچک شدن انسان می انجامد.

همانقدر مشتاق و علاقه مند به اهداف خود باشید و برای رسیدن به آن ها تلاش کنید که آمادگی رها کردنشان را دارید.

یکی از مهمترین چیزهایی که وابستگی ذهنی و عاطفی ایجاد می کند و مانع غنی شدن و آزادی روح می شود؛ نبخشودن دیگران است.

هر کسی و به هر شکلی به شما بدی کرده؛ او را نبخشایید. به جای آنکه با کینه به آزار روح خود و بی توجهی نسبت به خود مشغول شوید و نهال اعتماد به نفس خود را بخشکانید؛ او را ببخشایید و رها کنید و حتی در او دعای خیر و طلب هدایت کنید تا روح شما بزرگ و غنی شود.

خود را نیز ببخشایید:

اگر کار اشتباهی انجام داده اید، یا گناهی مرتکب شده اید؛ نگویید؛ خود را به خاطر این کار هرگز نمی بخشایم.

نبخشودن خود یعنی همچنان در گناه و اشتباه باقی ماندن.

نبخشودن خود یعنی صدها بار آن اشتباه را در ذهن تکرار کردن و صدها بار احساس گناه را در ذهن، تشدید نمودن.

تشدید احساس گناه یعنی کشتن خود به دست خود به فجیع ترین شکل ممکن!

به جای اینطور مجازات کردن خود، سعی کنید گذشته خود را با روحی آزاد که تنها با بخشودن به دست می آورید، جبران کنید.

رفتار شما جدا از شماست:

همیشه متوجه باشید که مرزی میان شما و رفتار شما وجود دارد.

انسان، بالفطره خوب است و پاک. روح الهی در او در جریان است. حالا اگر اشتباهی کرد و رفتار بدی از او سر زد؛ نباید خودش را نفی کند.

خداوند خودش فرموده که اگر کسی واقعاً از اشتباهی پشیمان گشته، به درگاه او توبه کند؛ بخشوده می شود. حتی در احادیث آمده است که کسی که توبه کامل کرده باشد یعنی درصدد جبران گناهش برآمده باشد؛ مانند کسی است که هیچ گناهی مرتکب نشده است.

بخشودن را بیاموزید. خودتان و دیگران را ببخشایید و روح خود را رها کنید.

برای رهایی از احساس گناه، روی کاغذ بارها بنویسید:

خود را بخشودم. رها شدم. خود را کاملاً بخشودم.

چقدر رها و آزاد هستم. سبک شدم. خداوند مرا می بخشاید.

35- کسی را تحقیر نکنید.

تحقیر کردن دیگران به هر شکل، در مفهوم کلی تر آن، یعنی تحقیر یک انسان. و تحقیر یک انسان یعنی این خاطره ذهنی پایدار که انسان ها خیلی وقت ها کوچک و حقیر و قابل سرزنش هستند.

تحقیر دیگران نیز مانند هر بیان و احساس دیگر شما، بازتابی به سوی شما دارد.

این موضوع را به خاطر بسپارید که حقیرترین افراد کسی است که به تحقیر دیگران می پردازد. تحقیر کردن، نوعی بی احترامی است و بی احترامی نوعی خود شکنی.

به جای اینکه به توجه و کشف جنبه های منفی و به قول خود مسخره و تحقیر آمیز دیگران بپردازید؛ به کشف جنبه های مثبت آن ها را مشغول شوید.

یادتان باشد تحقیر دیگران، یعنی تحقیر خود.

خودتان را تحقیر نکنید:

تحقیر خود چند جنبه دارد:

وقتی شما محرومیت های خود را به یاد می آورید به نوعی خود را تحقیر می کنید. این عمل، چنان افت روحی شما را سبب می شود که نقاط قوت خود را فراموش می نمایید و یا آن ها را چندان هم نقطه قوت تلقی نمی کنید.

فکر کردن در مورد آنچه ندارید، رفتار خودشکنانه است. اگر مشا دقیقاً به اطراف خود نگاه کنید، هر کسی عیبی دارد.

وقتی شما خود را با بالاتر از خود مقایسه می کنید؛ باز هم به نوعی خود را تحقیرمی کنید.

پیش از این گفته بود که برای پرورش اعتماد به نفس خود نگاهی به پایین و نگاهی به بالا بیفکنید. به پایین تر از خود نگاه کنید تا بدانید که چه دارید و چه هستید و شکرگزار باشید و به بالاتر از خود نگاه کنید تا پیشرفت نمایید.

آنچه که در این نگاه، بد و مضر و مخرب است اعتماد به نفس است، مقایسه ای است که به سرکوبی خود می انجامد. یعنی شما کسی را بالاتر از خود ببینید و خود را کمتر از او حس کنید.

در تعارفات کلامی خود را تحقیر نکنید:

خواهش می کنم، اختیار دارید، نظر لطف شماست، شما لطف دارید، خجالتم ندهید، چشم های شما قشنگند و … این ها همه گفتارهای خودشکنانه است.

چرا وقتی ویژگی مثبتی را در مشا تحسین می کنند؛ به هزار تکاپو می افتید که آن را نفی کنید و خود را به هر آب و آتشی می زنید که نادرستی آن را اثبات کنید؟

در یک کلام، فقط بگویید متشکرم.

تعارفات کلامی را با متشکرم پذیرا باشید.

«متشکر» اگر واقعاً از دل برآید: به موشک اعتماد به نفس شما پرشی دیدنی می دهد.

متشکرم، خودپرستی نیست. دیگران هم، هرگز اینطور فکر نمی کنند.

وقتی از شما تعریف می کنند؛ این پا و آن پا نشوید، آرام بگیرید و به نرمی و با لبخند تشکر کنید.

اصل نگهداری، یادتان نرود.

36- برای قدرتمند شدن یکدیگر را تحسین کنید.

با تحسین هر ویژگی مثبت در دیگران، روح خود را غنی ساخته اید.

اگر می خواهید در روابط خود، قدرتمند باشید و همیشه اقتدار لازم را داشته باشید؛ جستجوگرانه ویژگی های مثبت دیگران را جستجو کنید و آن ها را تحسین نمایید. این کار شما, هم توجه شما را به نکات مثبت دیگران افزایش می دهد و هم شما را از توجه به جنبه های منفی آن ها باز می دارد.

تحسین نکات مثبت دیگران، د رآ« ها تأثیر خوبی می گذارد و دیگران را تشویق به تکرار آن رفتار خوب می کند.

توجه به نکات مثبت و تحسین آن ها، منحصر به افرادی است که روح آزاد و بزرگ دارند؛ به شرط آنکه: دیگران را بیش از حد ستایش نکنید. بله باید دیگران و خصوصاً رفتار خوب دیگران را ستایش و تشویق و تحسین کرد؛ اما باید صادق و راستگو باشید.

از ویژگی مثبت اشخاص، فقط آنچه که دارند به شما دروغ می گویند یا مبالغه می کنند و نمی توانند تحسین آن ها را با تشکری واقعی، جذب خود سازید.

دلیل دوم: فرد مقابل، تا حدی به احساس و در تعارف غیر واقعی شما پی ببرد و در نتیجه روحیه شما تحت تأثیر قرار می گیرد.

دلیل سوم: با ستایش بیش از حد دیگران، خود را در حالت منفی یا پایینتر بودن قرار می دهید که بالطبع نتیجه ای جز احساس خود کم بینی نمی کنید الگوی خوبی می گیرید و تشویق و انگیزه پیشرفت پیدا می کنید.

دیگران را در حد خود، ستایش و تحسین کنید و نه بیشتر.

مراقب باشید که ستایش شما جنبه تحقیر خود را نداشته باشد. هنگام تحسین، خود را با فرد مقابل، مقایسه نکنید.

تملق نکنید:

تملق و چاپلوسی، یا همان ستایش بیش از حد صفتی استکه شخص یا صلاً از آن برخوردار نیست و یا اینکه کمتر از آن را دارد. در هر دو صورت، این موضوع یعنی: دروغ گفتن شما به خود و دیگران، که هم خود متوجه آن می شوید و هم دیگران.

چاپلوسی کردن و تملق گفتن یعنی: دست و پا زدن. خود را به آب و آتش انداختن برای خوشحال کردن و راضی نگهداشتن دیگری با بزرگ جلوه دادن او.

شاید هم یکی از هدف های چاپلوسی این باشد: چهار تا بگویم، دو تا می شنوم!

تملق گفتن، به طور غیر مستقیم، تمایل شخص را به تملق شنیدن و مورد ستایش و تحسین واقع شدن. نشان می دهد. شما باید همیشه به دیگران احترام بگذارید و آن ها را به خاطر صفات خود و ویژگی های مثبتی دارند: ستایش و تشویق کنید ولی فقط در حد و اندازه و نه بیشتر.

37- از خوبی دیگران، قدردانی و تشکر کنید.

قدردانی و تشکر از دیگارن، شکلی دیگر از تشکر از خود است.

وقتی که شما از خوبی دیگران، قدردانی و تشکر می کنید، هم شخص فهمیده و متشخص و محترمی معرفی می شوید و هم احساس خوبی پیدا می کنید.

انعکاس رفتار تشکرآمیز و سپاسگزارانه شما مطمئناً به صورت رفتار محترمانه طرف مقابل، به شخص شما باز می گردد.

تشکر از خوبی دیگران، ذهن شما را متوجه آن کار خوب می کند و ضمیر ناخودآگاه شما را متوجه اینکه هر کار خوبی شایسته قدردانی و ستایش است.

این تفکر پرانرژی و مثبت روی یک کار خوب، این خصلت را در شما توسعه می دهد.

تفکر، روی هر ویژگی سبب خوب و خلق آن می شود.

روحیه سپاسگزاری را در خود توسعه دهید.

38- در همه حال شکرگزار باشید.

کوچکترین احساس توانایی و کوچکترین اقدام شما، نوعی اعتماد به نفس است که حد آن نسبت به احساس و اقدام شما متفاوت است.

همین احساس و اقدام محدود عملاً یک نوع خود باوری است.

برای پرورش همه استعدادی، یکی از راه ها؛ پذیرش، توجه و بیان آن استعداد است.

شکرگزاری از هر خصلت و ویژگی مثبتی، هم نوعی توجه است و هم نوعی پذیرش و تکرار.

از خصلت های مثبت خود شکرگزاری کنید تا با این تلقین و توجه و پذیرش آن خصلت در شما گسترش یابد.

خدا هم در قرآن فرموده: لئن شکرتم لازیدنکم: نعمت ها را شکر و سپاس گویید تا آن ها را در شما زیاد کنم.

به خاطر اعتماد به نفسی که دارید، خدا را شکر کنید.

شکرگزاری از یک نعمت، ممکن است به شکل های زیر باشد:

سپاس مستقیم از خدا: بگویید خدایا شکر که چنین اعتماد به نفسی به من دادی.

گفتگو از آنچه که دارید: از اعتماد به نفس خود حرف بزنید.

استفاده از موهبت ها: عملاً اعتماد به نفس را به جریان بیندازید.

کمک به دیگران: به دیگران کمک کنید از اعتماد به نفس برخوردار باشند.

39- درباره اعتماد به نفس فکر کنید.

گفتم که تفکر، باعث جذب و خلق می شود.

اصولاً فکر شما دارای خاصیت جذب مغناطیسی است. شما در مورد هر چیز که فکر کنید، تابش های ذهنی شما با خاصیت جذب مغناطیسی، به دنبال جذب و خلق آن ذهنیت است. به شرط آن که این ارتعاش و تابش در شما تداوم یابد.

برای پرورش اعتماد به نفس، هر صبح و شب و حتی هر وقت که در طول روز، فرصت یافتید، بدان فکر کنید.

تفکر شما جذب و خلق شما را سبب می شود و شما کم کم این ویژگی مثبت را در خود می بینید.

برای از بین بردن عادت های بد، مناسب ترین راه، فکر کردن به عادت های خوب مقابل آن عادت ها است.

تنها و تنها به مفهوم اعتماد به نفس فکر کنید.

40- تکرار و تلقین را جدی بگیرید.

هیچ چیز به اندازه تکرار و تلقین و عبارت های تأکیدی مؤثر، نمی تواند ضمیر ناخودآگاه شما را تحت تأثیر قرار دهد.

انرژی یک عبارت تأکیدی تا حدی است که به یکباره نیروهای خفته و پنهان شخصی را بیدار می کند.

هر واژه، انرژی خاص خود را دارد و تأثیر پذیری افراد مختلف از یک انرژی واحد، متفاوت است.

عبارت های تأکیدی، انرژی بیشتری دارند.

برای خود عبارت های تأکیدی تهیه کنید. و با صدای بلند یا در درون خود هر روز و شب بخوانید.

41- در فرهنگ لغات خود شکست را تجربه معنی کنید.

شکست. اشتباه. خطا. ناکامی

این ها واژه هایی است که از آن سخت در هراسید.

سعی دارید که احتمالاً شکست نخورید یا مرتکب اشتباه نشوید.

و همین، مانع اقدام شما می شود.

اگر هم اقدام کنید و نتیجه ندهد آن را حذف شود بزرگترین شکست، مهلکترین ضربه و خطایی جبران ناپذیر می نامید.

آنچه که شما آن را شکست می نامید، زمینه و لازمه ایجاد اعتماد به نفس است. هر اقدامی که شما انجام می دهید یا نتیجه می دهد یا نتیجه نمی دهد.

شرط اینکه شکست های شما تجربه های عالی شما باشند و باعث رشد و پرورش اعتماد به نفس تان گردند، آن است که در این اوقات، سؤالات مثبت و مؤثری از خود بکنید.

در هر حالت (مثبت و منفی): موفقیت

تکرار موفقیت یعنی : اعتماد به نفس

دشواری ها کم دوامند اما افراد موفق دوام می آورند.

42- مسئولیت پذیر باشید.

مسئولیت پذیری، در راستای هدف، ایجاد حس توانمندی است.

وقتی مسئولیتی به گردن می گیرید و عواقب آن را از ابتدا تا انتها بر عهده می گیرید عملاً توانایی و خودباوری خود را به خود و اطرافیان تأکید می کنید.

بیکاری، عدم مسئولیت پذیری و گرفتن حالت انفعالی به خود، عملاً شما را در اقدام محدود می کند.

مسئولیت اموری را بپذیرید که مطمئن هستید توانایی انجام درست و عالی آن را دارید. این، در صورتی است که دیگران به شما مسئولیتی را واگذار می کنند.

اما در صورتی که موضوع، شخصی است و ضرر همگانی به دنبال ندارد، مسئولیت بیشتر و بالاتری را در نظر بگیرید؛ حتی اگر احتمال می دهید که نتیجه مطلوب نگیرید.

مسئولیت پذیری یعنی خودباوری و احساس توانمندی.

این حس را مدام به خود تأکید کنید، هر صبح.

43- عذر تراشی نکنید.

ساده ترین راه برای تغییر نکردن و اجتناب از دگرگونی، بهانه آوردن است.

اعتماد به نفس یک صفت تحسین برانگیز است و ما و اطرافیان ما، همیشه کسانی را که از اعتماد به نفس سرشاری برخوردارند، تحسین می کنیم.

تحسین، فقط برای ویژگی هایی است که شخص، با همت و تلاش فراوان، آن را در خود ایجاد کرده است و پرورش داده است.

عذر تراشی های متداول:

1- از سلامت کامل برخوردار نیستم. 2- زیاد باهوش نیستم. 3- خیلی پیر یا خیلی جوانم. 4- آخر در مورد من فرق می کند. 5- بدشانسی ولم نمی کند.

اگر عذر تراشی شما عدم سلامتی کامل است:

درباره بیماری خود صحبت نکنید. نگران سلامتی خود نباشید. خوشحال باشید که تا همین حالا سالم هستید.

اگر عذر شما، هوش شماست؛ هوش خود را دست کم نگیرید. درباره هوش دیگران اغراق نکنید.

اگر عذر شما، سن شماست؛ نسبت به سن خود خوش بین باشید. از فرصت های خود به خوبی استفاده کنید. اگر پیر هستید، به آنچه باقی مانده فکر کنید و فرصت آینده خود را به انجام کارهایی که واقعاً می خواهید اختصاص دهید.

اگر عذر شما، موارد 4 و 5 است؛ وقتی که هر چیز، حتی رطوبت هوا علتی دارد؛ خوش شانسی و بدشانسی یعنی چه؟ علت را جستجو کنید و درصدد رفع مانع برآیید.
منبع :persianblog

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *