شناخت و درمان بيماري صرع در طب سنتي

شناخت و درمان بيماري صرع در طب سنتي
در بين اعضا و سيستم هاي بدن، دستگاه عصبي مرکزي(1) پيچيده ترين عملکرد را دارد؛ به طوري که شناخته هاي ما در برابر ناشناخته هاي ما از مغز اندکي بيش نيست.
علي رغم پيشرفت سريع علم پزشکي، هنوز هم جزئيات بسياري از بيماري هاي مغز و اعصاب ناشناخته مانده اند و درمان قطعي براي آنها کشف نشده است. در اين ميان مي توان از بيماري صرع نام برد. ايرانيان از قرن ها قبل با صرع آشنايي داشتند اما در

اين بين مطالب ابن سينا بيش از سايرين جلب توجه مي کند. وي فصل چهارم از گفتار پنجم در کتاب دوم قانون را به بيماري صرع اختصاص داده است. در آنجا ابتدا صرع را تعريف کرده، سپس به بيان اتيولوژي آن پرداخته، نشانه هاي يک بيمار صرعي را ذکر

کرده، محرک هاي ايجاد کننده ي حالات صرعي را برشمرده و در آخر به درمان پرداخته است.
امروزه صرع را تظاهرات باليني ناشي از ازدياد فعاليت ناگهاني گروهي از نورون هاي مغزي مي دانند که مي تواند باعث ايجاد تغييرات حاد شعور و پديده هاي حاد حسي و حرکتي شود و واکنش فرد را به محيط تحت تأثير منفي قرار دهد. ابن سينا صرع را اين

گونه تعريف مي کند: “گونه اي از بيماري است که تا اندازه اي اندامان حس را از حس و حرکت و استقامت باز مي دارد، ليکن نه بطور کلي. پس مي توان صرع را سد راه موقّتي به شمار آورد… بعضي از حالات صرع با غش کردن همراه است که اطبا آن را

خارج از صرع دانسته ولي در حقيقت صرع است”. نکته ي جالب توجه در تعريف ابن سينا اين است که تغييرات شعور را در برخي حالات صرع دانسته است نه در تمام حالات آن، زيرا چنان که مي دانيم در برخي از انواع صرع اين تغييرات وجود ندارد. در

ضمن وي به خوبي به موقّتي و ناگهاني بودن اين اختلالات حسي و حرکتي اشاره کرده است.
اکثر صرع هاي تشنج زا از لوب فرونتال مغز سرچشمه مي گيرند و مي توانند اختلالات حرکتي مثل فلج و يا اختلالات حسي ايجاد کنند. ابن سينا نيز به اين نکته اشاره کرده است: “اکثراً صرع از تشنجي سرچشمه مي گيرد که بطن جلو مغز را فرا گرفته و به

طور ناقص سدي را در راه نفوذ نيروي حس و حرکت بطن جلو مغز بوجود آورده است که بيمار را از برخاستن و راست ايستادن وا مي دارد”.
همچنين درباره ي علل ايجاد صرع آورده است: “[علت آن] در هم آمدن مغز براي راندن چيزي آزاردهنده [است] و اين آزاردهنده به مغز چندين نوع مي باشد: بخار يا حالتي سوزش آور با رطوبتي بدگوهر يا خلطي که بطور ناقص و نامتکامل راه بنداني در بطن

مغز و دستگاه عصب ها پديد مي آورد. اگر سبب صرع از خلط باشد بايد دانست که در آن تموّجي روي داده، يا از گرمي زياد به جوش آمده و سبب راه بندان مذکور شده است”.
امروزه مي دانيم که هيدروسفالي (احتمالا همان موردي است که ابن سينا از آن با عنوان راه بندان مغزي نام برده است.) يکي از علل صرع است. هيدروم(2) که در اثر افزايش مايع مغزي- نخاعي (CSF) در داخل بطن ها و يا در خارج قشر مغز

ايجاد مي شود، يکي ديگر از علل صرع است که با شرح ابن سينا در مورد “رطوبت” هماهنگي دارد. تموّجي را که ابن سينا ذکر کرده است، در هنگام بروز صرع در نوار مغزي(3) مي توان مشاهده کرد. تب نيز مي تواند موجب بروز حملات صرعي مربوط

به تب(4) شود که از آن به گرمي زياد ياد مي کند. در ادامه شيخ الرييس اشاره مي کند که بسيار اتفاق افتد که بدون احساس به تشنج، صرع ظاهر گردد” و بدين ترتيب وي براي اولين بار به اشکال بدون تشنج صرع اشاره کرده است.
وي تظاهرات عصبي و رواني صرع را به خوبي بيان کرده است: “بسيار اتفاق افتاده که سرانجام صرع به فلج و ماليخوليا کشيده شده است… هم چنان که در بعضي حالات سکته تبديل به فلج مي شود، شايد صرع نيز فالج را در پي داشته باشد… کندي و سستي

حرکت زبان، ديدن خواب هاي پريشان، فراموشکاري، ترس، افسردگي، خشم و برآشفتن بي مورد از مقدّمات بيماري صرع است….” . اين علايم همگي ممکن است در صرع ديده شوند و نکته ديگر اينکه ابن سينا فلج ناشي از سکته و فلج ناشي از صرع را مي

شناخته و آنها را از هم تفکيک کرده است. وي ريسک فاکتورهاي ايجاد کننده ي حمله ي صرع را در فرد صرعي به خوبي برشمرده است: “سوء هاضمه، شب بيداري، غم زياد، خشم بسيار، واکنش نيرومند حسي که از شنيدن صداهاي حسي تند و بلند مانند صداي

رعد، دهل ، نعره شير [ايجاد مي شوند]، تماشاي روشني هاي بسيار قوي مانند برق آسمان، نگاه به قرص آفتاب، داروهايي که صرع آورند و صرع را آشکار مي کنند، نوشيدن شراب، جماع زياد، روزه ….” . نکته مهمي که ابن سينا در کنار ساير علل به آن

اشاره کرده است “داروها” هستند. امروزه در پزشکي شرح حال دارويي را از مهم ترين بخش هاي شرح حال باليني مي دانند که حتماً بايد از هر بيمار در مورد آن سوال شود ولي اغلب مورد غفلت واقع مي شود. ابن سينا نيز در اکثر بيماري هايي که ذکر مي کند

بر اين نکته تأکيد و توصيه کرده است که حتماً در مورد داروهاي مصرفي بيمار تحقيق شود.
صرع بيماري همه سنين است اما تعداد زيادي از صرع هاي کودکي در هنگام بلوغ به صورت خود به خود محو مي شوند. حوادث حول و حوش زايمان مثل زايمان هاي دشوار، تولد با پا يا شانه و زايمان هاي طولاني مدت مي توانند موجب توقف تنفس و عدم

اکسيژن رساني کافي به نوزاد در اولين دقايق تولد شوند. اين اختلالات مي توانند باعث ايجاد صرع در نوزادان شوند. ابن سينا از تمامي اين موارد آگاه بوده است و در چند جمله کوتاه به بيان آنها پرداخته است: “کودکان بسيار به صرع مبتلا شوند… و مي توانند

از همان لحظات تولد به صرع دچار آيند … صرعي که کودکان را در بر مي گيرد علاجش معمولاً سهل است و در حين بلوغ زايل مي شود”.
ابن سينا به بيمار صرعي توصيه هايي کرده است که قابل تعمق هستند. رعايت اين توصيه ها توسط بيمار مصروع موجب خواهد شد تا فرد کمتر در معرض حملات قرار گيرد: “شب بيداري و بي خوابي خوب نيست، پرشدن از شراب بسيار زيان آور است،

نخستين چاره صرعي پرهيز از عوامل مؤثر در بروز صرع است، نبايد در حال سيري ورزش کرد، ورزش نبايد او را خسته کند، هنگام صرع بايد گلوله اي از موي نرم در ميان دندان هاي بيمار بگذارند تا دهان باز بماند، از زياده روي در خوراک و امتلا (پُري)

بپرهيزند و از سوء هاضمه حذر کنند…” .
منبع :راسخون

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *