فلسفه طب سوزنی

فلسفه طب سوزنی
طب سوزني چگونه مي توان اعضاء و اورگان هاي بيمار را درمان نمود؟ و فلسفه بين “يين” و “يانگ” چيست؟

طب سوزني در حقيقت يک تنظيم کننده است. همان طور که مي دانيم از نظر طب غربي يک سيستم عصبي سمپاتيک و يک سيستم عصبي پاراسمپاتيک داريم که ميزان ترشح از غدد مترشحه داخلي را تنظيم مي کنند و تعادل اين سيستم اهميت زيادي در بدن دارد. از نظر طب شرقي فلسفه يين و يانگ وجود دارد که دو نيروي متضاد هم مي باشد مثلاً قدرت از يانگ سرچشمه مي گيرد ولي ضعف از يين مي باشد.

سياهي مربوط به يين ولي سفيدي مربوط به يانگ است. حرارت و خورشيد مربوط به سيستم يانگ ولي تاريک و سرما مربوط به سيستم يين است، پرکاري اعضاء مربوط به قدرت يانگ ولي کم کاري اعضاء مربوط به قدرت يين است؛ لذا همواره بدني سالم است و درست کار مي کند که تعادل سيستم يين و يانگ در آن وجود داشته باشد و اين همان آرم طب سوزني است که مشاهده مي کنيم هر دو نيم کره سفيد ( يانگ ) و سياه ( يين ) به يک اندازه و قرنيه مي باشند. ضمناً در بدن انسان 12 مريدين منظم وجود دارد که به 17 شاخه فرعي تقسيم مي شوند و 15 شاخه فرعي يا Collateral هم وجود دارد که تمام اين مريدين ها مانند کانال هاي اعضاء اصلي بدن را بهم وصل مي کنند و تعداد زيادي نقاط طب سوزني روي اين مريدين ها قرار داده که با سوزن زدن و تحريک اين نقاط مي توان اعضاء را تحريک نمود.
لذا از نظر دانشگاه طب رسومي چين در صورت بهم خوردن اين تعادل بيماري در اورگان ها و اعضاء داخلي بدن ظهور پيدا مي کند و ممکن است پرکاري يانگ کبد داشته باشيم يا کم کاري يين کليه داشته باشيم که علائمي در بدن ظاهر مي گردد که از طريق طب سوزني و با توجه به نقاط مربوطه و مانورهاي خاصي که پزشک متخصص و حاذق به اين سوزن ها مي دهد مي تواند ميزان جريان خون يا انرژي يا QI را کنترل کند و در بعضي از اعضاء با افزايش QI به علت افزايش جريان خون باعث بهبود کاري آن عضو گردد و در بعضي موارد با کاهش QI به علت کاهش جريان خون به بهبودي عضو مربوطه کمک کند. در پاره اي موارد ممکن است راه عبور جريان خون يا QI قطع شده باشد که به اصطلاح چيني به آن استازيارکودچي مي گويند که ما با مانورهاي مختلف و استفاده از سوزن و الکتريسيته که به سوزن وصل مي شود اين استازيار کود از بين مي رود و اعضاء و احشاء به حالت طبيعي خود باز مي گردند.
عناصر پنج گانه دخيل در طب سوزني

بنا به اعتقاد چينيان، شيوه طب سوزني عناصر پنج گانه، نوع باستاني طب سوزني است که به درمان تمام لايه هاي وجود شخص يعني بدن، ذهن، قلب ( احساسات ) و روح مي پردازد، روش کامل تر و بسيار صحيح تر انجام درمان با طب سوزني است. به اين ترتيب شخص بيمار مي تواند با تمام وجود سلامتي خود را بازيافته و به تعادل کامل برسد.
درمانگر براي درک عميق شخص بيمار اهميت فراواني قائل است و اين مطلب با شناخت کامل محيط، تاريخچه زندگي و تاثير عناصر پنج گانه بر زندگي اين شخص حاصل مي شود.
اين پنچ عنصر آتش، خاک، فلز، آب و چوب هر يک در شکل گيري وجود و شيوه عمل ما در زندگي موثرند. زماني که طب سوزني براي از بين بردن سريع علائم بيماري به کار برده مي شود، فرمول طب سوزني (1) ناميده مي شود. اين روش درمان موقت و سطحي موثر است اما بيمار را از درون معالجه نمي کند. يک متخصص طب سوزني عناصر پنج گانه، به خوبي از قوانين طبيعت آگاه است و مي تواند از آنها براي تشخيص بيماري کمک بگيرد و به درمان کامل بيمار بپردازد.
درمانگر به دنبال ناهماهنگي در جريان انرژي بدن مي گردد. در اين حالت انرژي که در دوازده محور حياتي بدن در جريان است در جاهايي به مانع برخورد کرده و دليل آن عدم تعادل بين عناصر پنج گانه است. درمانگر بايد عنصري را که در بدن ضعيف تر عمل مي کند بيابد و با انتخاب نقطه صحيح براي انجام طب سوزني، عنصر مورد نظر را تقويت کند و هماهنگي را به بدن برگرداند.
طب سوزني با تاثير بر جريان انرژي يا QI که در ميان محورهاي حياتي بدن در جريان است، عمل مي کند. اين جريان با امتحان نبض هاي دوازده گانه ارزيابي مي شود. در بدن انسان 365 نقطه اصلي وجود دارد و اگر ما محورهاي اصلي را به صورت رود در نظر بگيريم، اين نقاط مانند مخزن هاي آبي هستند که مي توانند در صورت لزوم بر مقدار آب رود بيافزايند و جريان انرژي را سريع تر و قوي تر کنند. براي هر نوع معالجه، درمانگر موانع موجود در مسير جريان انرژي را پيدا مي کند و براي رفع آن نقطه خاصي را انتخاب مي کند.
توضيح بيشتري بر طب سوزني

در طي روزهاي معالجه با طب سوزني، اين نقاط تغيير کرده يا تکرار مي شوند تا زماني که تعادل در بدن بيمار برقرار شود. دو روش پايه براي تحت تاثير قرار دادن جريان QI به کار مي رود. روش اول با فرو کردن سوزن هاي بسيار نازک در نقطه مورد نظر است که با آزاد کردن QI از يک گره، موجب حرکت آن مي شود. روش دوم با استفاده از گياهي به نام موکسا (2) است. مخروط هاي کوچکي از اين گياه اخته مي شوند که مانند عود، بدون شعله مي سوزند. اين مخروط را بر روي نقطه مورد نظر قرار داده و مي سوزانند تا با گرم کردن آن و فرستادن انرژي گرمايي، QI را آزاد کنند. گاهي اوقات براي خارج کردن انرژي بيش از حد در اين روش، از سوزن هم استفاده مي شود که البته اين روش بسيار کمتر مورد استفاده قرار مي گيرد.
عناصر پنج گانه در طب سنتي چين چه تعريفي دارند؟

عناصر پنج گانه، ديدگاه ظاهراً ساده و در درون پيچيده چينيان باستان را بر رابطه تنگاتنگ انسان و تمام مظاهر طبيعت به نمايش مي گذارد. جهان بيني خاص اين قوم همواره موجب تحسين دانشمندان علوم طبيعي و انساني جهان را فراهم کرده است.
آتش

آتش نماد و عنصر باستان بوده و با احساس شعف و شادماني در ارتباط است. افرادي که عنصر غالب وجودشان آتش باشد، به داشتن دوستان زياد و ايجاد روابط دوستانه با اطرافيان خود بسيار علاقه دارند. آنها معمولاً خندان هستند و گاهي در عمق وجودشان احساس غصه وجود دارد که هيچ وقت ديده نمي شود.
خاک

خاک عنصر تابستان گذشته به شمار مي رود و با حس همدردي و دلسوزي همراه است. افرادي که عنصر خاک بر وجودشان غالب است، مي توانند مانند يک مادر به ديگران رسيدگي کند و آنها را از هر نظر تغذيه کنند. هر چند احساس درک ديگران بسيار مهم است اما افراد خاکي گاهي بسيار تنها بوده و احساس خلاء مي کنند.
فلز

فلز عنصر پاييز و با حس اندوه و ماتم همراه است. افراد تحت سلطه اين عنصر، به دنبال هر چه پاک و روحاني باشد، هستند. آنها براي خود و ديگران استانداردهاي بالايي در نظر دارند و احترام متقابل برايشان بسيار اهميت دارد. گاهي اوقات آنها با حس ناگواري از “اگر چنين و چنان مي شد…” زندگي مي کنند.
آب

آب عنصر زمستان و مرتبط با حس ترس است. چنين افرادي داراي سماجت و اراده اي هستند که آنها را در شرايطي که موجب وحشت ديگران مي شود، موفق و سربلند نگه مي دارد. گاهي آنها حس عميقي از وحشت را در وجود خود پنهان کرده اند.
چوب

چوب عنصر بهار و با حس خشم در ارتباط است. افرادي که با عناصر چوب هماهنگي بيشتري دارند، اين افراد بيشتر از ديگران در کارها اعم از برنامه ريزي، تصميم گيري و عمل موفق هستند. نقطه قوت آنها آينده نگريشان است اما اگر از تعادل خارج شده باشند، به راحتي کارهايشان را رها مي کنند.
منبع :راسخون