فلسفه و نظريات دکتر باک Philosophy
دکتر باک اعتقاد داشت بيماري قلب و روح، بايد هدف توجه درمانگران باشد. او عصاراتي را کشف کرد که بين روح و جسم ارتباط برقرار کند. و از 38 عصاره ، که 37 عصاره از گياهان غيرسمي بودند استفاده کرد.
دکتر باک در کتاب Healing themself ميگويد:
پشت همه بيماريها ترسهاي ما، اضطرابات ما (Anxieties) حرص و طمع (Greed) دوست داشتنها و دوست نداشتنهاي ما قرار دارد. اجازه بدهيد آنها را از خود دور کنيم و خود را شفا دهيم و با شفا يافتن، بيماريها و دردها و رنجها از ما دور ميشوند.
دکتر ادوارد باک اعتقاد داشت اولين خطاي انساني ضديت بر وحدانيت و يگانگي است (Unity) و آن برميگردد به آنکه خود را محور و مرکز بدانيم (خودخواهي). اولين بيماريهاي واقعي در انسان برميگردد به نقصهايي مانند غرور (Pride)، وحشيگري، بيرحمي (Cruelty)، تنفر (Hate)، خودخواهي(Self Conteredness) ناداني و جهل (Ignorance)، بيثباتي و نااستواري (Instability) و حرص و طمع (greed) و تمام اينها با اعتقاد به وحدانيت ميتواند تغيير کند.
تا زماني که روح و نفس ما در هماهنگي و تعادل هستند شادي، لذت، صلح و سلامتي وجود دارد. زماني که نفس ما گمراه شد و به بيراهه رفت (Astray) و بر روح پيشي گرفت و آن را زير پا گذاشت و دفن کرد چه به وسيله تمايلات دروني و چه با تشويق و تحريک (Persuasion) ديگران يک تناقص ايجاد ميشود که اين تناقض ريشه بيماريها و غمها، دلمردگيها و افسردگيها (Unhappiness) است.
ادوارد باک اعتقاد داشت مهمترين دليل عدم موفقيت طب نوين در اين است که بيشتر به نتايج ميپردازد تا به علت. بيماريها منشأشان مادي نيست. بيماري حسي است از تناقض روح و عقل و ريشهکن نميشود مگر با تلاش روح و عقل.
بيماري ظاهراً به نظر ميرسد (apparently) خيلي بيرحم است. آيا ميتواند براي ما مفيد و خوب باشد و به ما چيزي را نشان بدهد آنها به درستي ترجمهاي از درون ما هستند. و خطاهاي دروني ما را نشان ميدهند. اگر درست درمان بشوند باعث ميشود که خطاهاي دروني ما از بين بروند و ما بهتر و کاملتر از قبل ب شويم. رنج و بيماري يک اصلاحکننده (پاکسازيکننده) نقاط ضعف و خطاهاي ما که به آنها چسبيدهايم ميباشد و بيماري مانند درس است که تا ما آن را نفهميم نميتوانيم آنها را ريشهکن کنيم. کساني که قادر به فهم اين علائم اخطاردهنده هستند ممکن است بتوانند از بيماري پيشگيري کنند. اگر ارتباط روح و ذهن تصحيح شود قبل از شروع بيماري يا در مراحل اوليه بيماري از بين برود. حقيقتي که سلامتي فردي را تضمين ميکند اميد است.
حقايق بزرگي وجود دارد که اگر انسان بتواند بر روي آنها تمرکز کند ميتواند خود را تدريجاً کامل کند. آنها شامل:
عشق ،(love) انس
همدري، همفکري (Sympathy)
صلح و صفا، آرامش (peace)
ثبات و استواري Stead Fastness
نجابت، باتربيت و آرام بودن درستکار و با شخصيت بودن (Gentleness)
قوي Strength
فهيم بودن understanding
تحملپذيري (Tolerance) و صبور بودن
خرد، حکمت، عقل، دانايي wisdom (عاقل)
Forgiveness بخشش، گذشت (داراي گذشت و بخشش بودن)
Courage شجاعت، جرأت و دليري (با جرأت و شجاع بودن)
Joy خوشي، شادي کردن، لذت بردن (شاد و از زندگي لذت بردن)
اگر هر کدام از اين کيفيات را در خود کامل کنيم ميتوانيم به هدفي که از آن خلق شدهايم نزديک شويم و خود را عضوي از جهان هستي بدانيم.
همه انسانها در نزد خالق هستي مهم هستند. ما بايد خودخواهيهاي خود را کنار بگذاريم و به دنبال شايستگيهايمان باشيم.
عواملي که مانع رسيدن به هدف تکامل انسان ميشوند و سبب و احتمال بيماريها هستند:
Restraint قيد و بند براي خود قرار دادن
Fear ترس
Restlessness بيقراري
Indecision دودلي و ترديد و عدم توانايي در تصميمگيري
Indifference بيتفاوتي
Weakness ضعف
Doubt شک و ترديد، دودلي
Over-enthusiasm شور و شوق بيش از حد داشتن
Ignorance ناداني، جهل و بيخبري
Impatience بيتاب و کمتحمل بودن، نداشتن صبر و کمحوصله بودن
Terror وحشت و ترس زياد
Grief غم و اندوه، غصه خوردن
اگر ما به اين عوامل اجازه نفوذ به درونمان بدهيم روي بدن ما تأثير ميگذارند و علت آنچه که به آن بيماري ميگوييم ميشوند. بدون آنکه بفهميم علت واقعي بيماري چيست. ما اين به همريختگي و ناهماهنگي را به عوامل بيروني مثل ميکروبها، سرما، گرما نسبت ميدهيم و اسامي روي آنها ميگذاريم. مثل آرتريت، سرطان، آسم و غيره و فکر ميکنيم اين بيماريها از جسم مادي ما منشأ گرفتهاند. سلامتي واقعي داشتن آرامش و شاد بودن است. بنابراين هر وقت اين حقيقت را قبول کنيم سلامتي را به دست ميآوريم.
عصاره اين گل ها داراي انرژي و امواج گياهان هستند. اين عصارات انتقالدهنده امواج انرژي گياه هستند که در حافظه آب حفظ ميشوند.
اين عصاره ها هوميوپاتيک نيستند گرچه به علت رقيق سازي (Dilution) شبيه رمدي هاي هوميوپاتي هستند ولي از قوانين هوميوپاتي و اصل مشابهت (Similar) و Shaking کردن و رقيقسازي هاي مکرر پيروي نميکنند. عصاره اين گل ها باعث آگاهي دروني از طريق ذهن و روح (حواس) ميشوند و در روح مصرفکننده اثر ميگذارد و به عبارتي ديگر انرژي حياتي( Vital Energy) شخص را افزايش مي دهد.
دکتر باک اعتقاد داشت بيماري نتيجه تضاد و ستيزه (جنگ) بين اهدافي که روح مشخص ميکند و فعاليتهاي شخصيتي است (ستيز بين روح و شخصيت). اين جنگ دروني ايجاد يک شرايط و انرژي منفي ميکند و تعادل و هارموني بدن را به هم ريخته و در نتيجه آن بيماري ايجاد ميشود که با استفاده از گل هاي باک شرايط و انرژي مثبت برگشت پذير است .
علاقمندان برای مشاوره و راهنمایی گل های درمانی باک و تهیه آن ها و یا شرکت در دوره های آموزشی می توانید با مرکز تجسم خلاق 02188302523 تماس بگیرید.