قانون جاذبه و پول

پول


پول یکی از رایج‌ترین دلایلی است که افراد برای توصیف منطق انتخاب شغل خود از آن استفاده می‌کنند. پول توضیح بسیار ساده‌ای در انتخاب یک شغل است و با وجود این  غالباً برای به دست آوردن سعادت و خوشبختی کامل در زندگی کافی نیست.
عبارت " من باید آن صورت‌حساب را پرداخت کنم " یک دلیل ساده و با این حال ناکافی برای به دست آوردن لذت و تعادل در کار ما است. اگر ما به دنبال خوشحالی واقعی و رسیدن به یک هدف قوی در شغل خود هستیم، باید نوعاً خود را صمیمانه‌تر با عملکرد شغلی خود درگیر کنیم و به اهداف مهمتر و والاتر شرکتی که در آن کار می‌کنیم یا به خود نوعی کمک جایگزین كنيم.

 

پول نقش مهمی در این مفهوم ایفا می‌کند اما عوامل دیگری همچون بهبود کیفیت زندگی نیز دارای نقش مهمی در این میان هستند.

افراد موفق پول درمی‌آورند. افرادی که پول در می‌آورند موفق نمی‌شوند، بلکه افراد موفق پول جذب می‌کنند. افراد موفق هر کاری که انجام می‌دهند، موفقیت را با خود به ارمغان می‌آورند.
وين دایر

دونالد ترامپ اهمیت پول را بر حسب "کارت امتیازی توصیف می‌کند که نمرات آن نشان می‌دهد که انسان تا چه میزان برنده‌بوده و به موفقیت رسیده است". ترامپ یکی از موفق‌ترین شرکت‌های معاملات املاکی را‌در دوران معاصر تأسیس کرده است. مي‌گويند ثروت و پول او حتی از بیل گیتس، که ثروتمندترین مرد جهان است، بیشتر است.

دونالد ترامپ توضیح داده است که خوشبختی و سعادت او در زندگی حقیقتاً از پول ناشی نمی‌شود، بلکه از قراردادهای تجاری است که می‌بندد. ترامپ لذت خود را در "معامله کردن" به دست می‌آورد و در واقع پول در نتیجه این معامله و به عنوان یک محصول فرعی به دست می‌آید. او قطعاً به پول توجه می‌کند، اما لذت حقیقی در "معامله" قرار گرفته است. اگر دونالد ترامپ نمی‌توانست معامله کند، هیچ‌گاه در زندگی خود خوشحال نمی‌بود.
الگویی که در حرفه دونالد ترامپ خود را نشان می‌دهد، معامله موفق است. در نگاه نخست، افراد پول را عامل ایجاد انگیزه می‌دانند زیرا این عامل ساده‌ترین و راحت‌ترین دلیل برای انتخاب شغل است. البته، امتیازهای مالی در انتخاب شغل قطعاً مهم است، اما کل ماجرا این نیست. هنگامی که دقیق‌تر نگاه کنیم، در این فرآیند الگوی پیچیده‌تری ظاهر می‌شود.


در حوزه‌های دیگر، پول ممکن است هم‌چنین دارای توانایی مشخصی برای عمل کردن، هم‌چون کارت، امتیاز داشته باشد، اما این کارت امتیاز ممکن است به هنگام جهش ما به میدان‌های ذهنی تر کاری کمتر مؤثر و مفید واقع شود. برای مثال، همیشه از لحاظ ارزش مالی نسبت به هنر قضاوت درستی وجود ندارد؛ با وجود این، هنر را هم‌چنان می‌توان راه خوبی برای انجام قضاوت‌های مهم در نظر گرفت. بر حسب پول و شغلی که داریم، همیشه اهمیت این توضیح ساده را در نظر می‌گیریم.

اما این مسئله فقط یک راه حل اولیه برای مشاهده الگوی والاتری در یک حرفه است. همان طور که ما تلاش‌های معنویمان را بر شغل و حرفه خود متمرکز می‌کنیم، ممکن است در نهایت الگوی والاتری ظاهر ‌شود که می‌تواند حتی موفقیت‌های بزرگ‌تر را برای ما به ارمغان آورد.

 

منبع " کتاب قانون جذب با ترجمه دکتر آرام"


با آرزوی سلامتی برای شما

www.aram24.ir

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

یک دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *