كیفیت تشكیل و تكوین شخصیت

كیفیت تشكیل و تكوین شخصیت
هویت اجتماعی و شخصیت هر شخص در جامعه ، در كنش متقابل اجتماعی (Social interaction ) – یعنی در نتیجه ی تماس با اشخاص دیگر در گروه های اجتماعی – به تدریج تكوین می یابد ، رشد می كند و طی زمان در محیط فرهنگی و اجتماعی و زیستی تحقق می یابد و این جریان تحت تأثیر ده ها پدیده ی فرهنگی صورت می گیرد و هر یك از آنها در رفتار و عاطفه ی او ظاهر می شود . این پدیده های فرهنگی متنوعند ، مانند هنرها ، ادبیات عامیانه ، ارزش ها و عقاید مذهبی و ملی و بسیاری از آداب و رسوم و عادات اجتماعی و فرهنگ مادی ، كه هر یك در تكوین و تشكیل شخصیت اجتماعی شخص تأثیر مثبت می گذارد . این پدیده های فرهنگی همواره در سراسر زندگی شخص باعث رشد شخصیت می شوند .
به عبارت دیگر فرد در جریان عمل متقابل با دیگران دارای شخصیت می شود و عكس العمل های دیگران نسبت به كارهایی كه فرد می كند پیوسته در پرورش شخصیت تأثیر می گذارد.
زیگموند فروید (Sigmmund Freud ، 1939- 1856م ) روان پزشك اتریشی ، گویا اولین كسی است كه درباره ی شخصیت شخص به روش علمی جدید بحث كرده است . توجیه او در مفهوم تشكیل شخصیت حالت دیالكتیكی (1)( Dialectialاستدلال مبتنی بر بحث گسترده قیاسی ، بخصوص در جهت تصریح معنی مفاهیم) دارد؛ او شخصیت شخص را در اجتماع برآیند سه مرحله ی مهم دیالكتیك ( (Dialecticsدانسته است . به عقیده ی فروید شخصیت ، همان روان حیوانی و انگیزه های طبیعی انسان است ، كه مبتنی بر غرایز و علایق ذاتی اوست ؛ این مرحله را “نهاد” (Id )(2) می داند. این انگیزه ها و خواهش های طبیعی انسان در زندگی اجتماعی توسط حاكمیت قواعد اخلاقی اجتماعی و دینی ، محدود ، و اغلب سركوب و واپس زده می شوند ، ولی از بین نمی روند ؛ بلكه اساس شخصیت او را تا حدودی تعیین می كنند .
مرحله دوم از شخصیت انسان حاصل محدودیت های قانون های اجتماعی و ثانوی است و در اصطلاح فروید ” من ” (Ego )(3) نامیده شده است كه حالت تكامل یافته ی ” نهاد” است و باید با موازین اخلاقی و مقررات مذهبی و اجتماعی تطابق داشته باشد .
در مرحله ی سوم بعضی اشخاص در جریان فرهنگ پذیری با قبول صفت های عالی اخلاقی ، مذهبی و فرهنگی ، مطابق وجدانِ عالی انسان ، عمل می كنند و برای دیگران الگو و نمونه می شوند . این مرحله از تشكیل شخصیت در اصطلاح فرویدیسم « من برتر » (Superego )( 4) نامیده شده است .
“من” (Id ) ، معرف شخصیت اجتماعی فرد است كه تحت قانون ها و قیدهای اجتماعی است و همیشه خود را با رسم ها و سنت های اجتماعی همسان می سازد. اما ” نهاد ” شخصیت پنهان و عصیان گر آدمی است كه همیشه با “من” در حال ستیز است . “من” همیشه قادر نیست مقابل فشارهای “نهاد” مقاومت كند. چون ” نهاد” بسی قوی است كه “من ” بتواند در برابرش مقاومت كند . این است كه نیروهای دیگری به یاری من می شتابد كه “من برتر” نام دارد.
می توان با مقایسه ی این سه نیرو ، معنای ” نهاد”، “من” و “من برتر” را روشن كرد . من برتر در این مقایسه ی دیالكتیكی در مقابل شخصیت نهاد قرار دارد و این دو تیره هر كدام به سویی می روند. من برتر معرف شخصیت صرف و كامل اجتماعی است و پایبند همه ی رسوم و قیود قراردادی اجتماعی است ؛ برخلاف شخصیت نهاد كه معرف شخصیت انسان در دوران توحش و غرایز تند و سركش بشری است .
گفتنی است كه به این توجیهات فروید درباره تشكیل شخصیت انسان انتقاداتی شده است كه در این جا مجال ذكر آنها نیست

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *