متافیزیک و هـالهٔ نورانـی

متافیزیک و هـالهٔ نورانـی

متافیزیک و هـالهٔ نورانـیمتافیزیك به مجموعه مقولات غیر قابل ادراك با حواس ظاهری گفته می‌شود، یكی از این مقولات انرژیهای لطیف اطراف موجودات مختلف می‌باشد، كه از جمله موارد مهم برای تدبر و تعمق در عظمت خالق یگانه است. در اطراف بدن همه موجودات اعم از زنده و غیرزنده، یك حوزهٔ انرژی لطیف وجود دارد. در انسان به آن،حوزهٔ انرژی انسان ( HEF) یا هالهٔ نورانی انسان می‌گویند، شكل آن تخم‌مرغی و قطر آن متوسط یك‌و‌نیم متر است. این حوزهٔ انرژی، به نسبت انرژیهای موجود در طیف رنگهای مرئی دارای طول موج و فركانس متفاوت می‌باشد، به همین دلیل با حواس پنج‌گانه قابل احساس نمی‌باشد.

امروزه وجود هالهٔ نورانی به روشهای مختلف اثبات شده است. در برخی كشورها، دانشمندان توانسته‌اند با لنزهای مخصوص از هاله عكس و فیلم تهیه كنند و یا از طریق دوربین مداربسته آن را روی صفحهٔ تلویزیون نمایش دهند. در بعضی پژوهشها مشاهده شده است كه حوزهٔ انرژی انسان باعث انحراف اشعه لیزر از مسیر خود به صورت ضعیف می‌شود. برخی دانشمندان توانسته‌اند این انرژیهای لطیف را با سرعت كم از طریق سیم برق منتقل كنند. عینكهای خاصی تحت عنوان عینك كرلیان وجود دارد كه توسط آن هر شخصی قادر به رؤیت هاله می‌باشد. كانونهای انرژی در هالهٔ انسان قادر به حركت دادن آونگ در حالت‌های خاص است. بعضی محققان نیز توانسته‌اند با دستگاه تشعشع‌یاب، انرژی هالهٔ نورانی را ردیابی نموده، طول موج و فركانس آن را بطور دقیق مشخص نمایند.
تاریخچهٔ شناخت هاله به پنج هزار سال قبل بر می‌گردد. عرفا اولین كسانی بودند كه به وجود هاله اشاره كرده‌اند. چینی‌ها، مصری‌ها، هندی‌ها، ژاپنی‌ها و ایرانی‌ها از نخستین مللی‌اند كه در مورد هاله مطالعه و تحقیق نموده‌اند. دكتر جان‌وایت در كتاب “علوم آینده” حدود یكصد فرهنگ را ذكر می‌كند كه هاله را شناخته‌اند و برای آن اسم خاصی ابداع كرده‌اند. فیثاغورث، بقراط، مادام بلاواتسكی، آنتوان مسمر، جیمزكلرك‌ماكسول، باربارا برنن، جان پیراكس و كرلیان از جمله دانشمندانی هستند كه دربارهٔ هاله تحقیق و پژوهش نموده‌اند. كنت‌ویلهم‌فون‌رایشن‌باخ، سی سال از زندگی خود را در تحقیقات دربارهٔ هاله صرف كرد.
كره زمین و كیهان فیزیكی نیز دارای هاله می‌باشند كه تشعشعات آن از جنس بیوپلاسما می‌باشد و در تمام موجودات نفوذ می‌كند و عامل ارتباط تمام بخش‌های كیهان با یكدیگر است. انرژ‌یهای كیهان بر خلاف انرژیهای معمولی با دور شدن از منبع تقویت شده، دارای خاصیت تصاعدی است و همواره در حال تولید بیشتر می‌باشد. این حوزه تمام اشیاء و موجودات را به شكل باردار در می‌آورد و منبعی بی‌پایان است. انرژی كیهان فراتر از محدودهٔ سه بعدی بوده، از لحاظ فیزیكی حالت القایی دارد. حوزهٔ انرژی زمین را می‌توان با حواس برتر(ادراكات فراحسی) احساس و ادراك نمود.
حوزهٔ انرژی انسان تجلی حوزهٔ انرژی كیهان است و تحت شرایط خاص قابل دیدن است، این حوزه عامل انتقال ارتعاشات خلاقه از سرشت برتر به جهان مادی است و انرژی موردنیاز ابعاد ماورائی انسان را تأمین می‌كند.همانطور كه جسم به انرژی نیاز دارد و این انرژی از طریق غذا تأمین می‌شود، روان و روح نیز به انرژیهای خاص خود نیاز دارند كه از طریق هاله تأمین می‌گردد.
عوامل درونی و بیرونی می‌توانند بر كمیت و كیفیت هاله تأثیر بگذارند. سن، جنس، سلامت، بیماری، نوع كاردرونی و عاطفی خاص، برای لحظاتی تشعشع فراوان رنگ خاصی دیده می‌شود كه به آن رنگ تشعشعی گفته می‌شود. هر رنگی در هاله بیانگر یكسری ویژگی‌های خاص خود می‌باشد و نمی‌توان گفت كدام رنگ خوب و یا كدام رنگ بد است. بطور كلی تمام رنگها دارای دو وجه مثبت و منفی می‌باشند و بروز هر یك از این وجوه، به خود شخص بستگی دارد. هر رنگ اگر به صورت شفاف، درخشان و روشن باشد خوب و اگر به صورت كدر، تیره و مات باشد بد است. فقط دورنگ سیاه و سفید یك وجهی‌اند، سیاه منفی و سفید مثبت است، در اصل این دو، وجوه یكدیگر می‌باشند. وجود رنگ یا لكه‌های سیاه در هاله نشانهٔ خوبی نمی‌باشد. از روی تغییرات كمی و كیفی رنگها می‌توان به وجود برخی بیماریها پی‌برد.
هالهٔ انسان به صورت لایه‌لایه می‌باشد. دانشمندان متافیزیك بر اساس ادراك، تحلیل و دقت خود آنرا به سه، پنج، هفت و دوازده لایه تقسیم كرده‌اند. شاید تقسیم هاله به هفت لایه صحیح‌تر باشد كه در انطباق با هفت چاكرای اصلی موجود در هاله می‌باشد. لایه‌های یك، سه، پنج و هفت ساختار معین دارند، ولی لایه‌های دو، چهار و شش سیالات بی‌شكل‌اند كه در لابه‌لای لایه‌های فرد قرار گرفته است. هر لایه به اتفاق چاكرای مربوطه وظایف مشخصی را بر عهده دارد.
در حوزهٔ انرژی انسان ساختار‌هایی تحت عنوان چاكرا(كانون انرژی) وجود دارد. این مراكز مسؤول تبادل انرژی بین هالهٔ انسان و هالهٔ كیهان(ارسال و دریافت انرژی) و همچنین مسؤول متعادل كردن انرژی در سطوح مختلف هاله می‌باشند. چاكراها به دو نوع اصلی و فرعی تقسیم می‌شوند، تعداد چاكراهای اصلی هفت و فرعی بیست‌و‌یك می‌باشد. چاكراها شبیه قیف هستند، انتهای باریك چاكراهای اصلی به سمت مغز یا نخاع و قسمت پهن آن به سمت خارجی‌ترین لایه هاله قرار گرفته است.
هاله هر فرد به صورت خواسته یا ناخواسته در معرض آسیب از طرف دیگران می‌باشد. البته گاهی نیز خود شخص به هالهٔ خود آسیب وارد می‌كند. برای مثال استفاده از سیگار، مواد مخدر و مشروبات الكلی، همچنین انجام كارهای منفی به شدت باعث تخریب هاله می‌شود. برخی افراد به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه با ارسال انرژی منفی باعث آسیب به هالهٔ دیگران می‌شوند. احتمالاً چشم‌زخم، حسادت و امثال آن از همین طریق تأثیرات منفی خود را اعمال می‌كنند. برخی انگلهای متافیزیك نیز با تغذیه از هالهٔ انسان باعث تخلیه انرژی هاله می‌شوند. برای محافظت از هاله در مقابل آسیب‌های خارجی، می‌توان در اطراف هاله حصار ایجاد كرد.(حصار یك طیف انرژی لطیف ولی مقاوم است كه به صورت پوششی هاله را احاطه كرده، از تأثیرات انرژی‌های منفی برآن جلوگیری می‌كند.) حصار را می‌توان با تكرار كلمات و جملات مقدس و پر انرژی در حالت تمركز ایجاد نمود.
هر فرد می‌تواند با ارسال انرژی از هالهٔ خود به هالهٔ دیگران، نقاط آسیب دیده را ترمیم نماید كه به این حالت ”هاله درمانی” یا ”انرژی درمانی” گویند. البته به دنبال ترمیم نقاط آسیب دیدهٔ هاله، عوارض و بیماریهای موجود در بخش‌هایی از جسم، روان و روح كه در ارتباط با این نقاط بوده‌اند نیز بهبود می‌یابند. در انرژی درمانی، درمانگر یا از انرژی هالهٔ خود می‌دهد و یا به صورت كانال و مجرایی برای انتقال انرژی كیهان عمل می‌كند، كه حالت دوم برای درمانگر و درمان‌جو مفیدتر است. امروزه در مراكز علمی موارد زیادی از درمان بیماریهای لاعلاج یا صعب‌العلاج با بهره از هاله درمانی ثبت شده است.
آیا براستی این همه ظرافت و در عین حال پیچیدگی در خلقت انسان و ابعاد ماورائی او، نشانهٔ بزرگی و عظمت خالق یكتا نیست؟! آیا تدبر و تعمق در این عظمت، راهنمای ما به سوی توحید نمی‌باشد؟! آیا رسیدن به توحید، ما را به سوی بندگی خالصانه هدایت نمی‌كند

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *