مروری بر برخی از مکاتب و سبکهای انرژی درمانی[/align]

مروری بر برخی از مکاتب و سبکهای انرژی درمانی

انرژی درمانی در دنیا به سبک های متنوعی انجام می پذیرد. در هر یک از این سبک ها نقاط قوت و ضعفی نهفته است که باید مورد توجه باشند. مهمترین مسئله و شاید بهترین معیار برای محک این سبک ها توجه به مخازن انرژی یعنی محل کسب انرژیست. انرژی حیاتی بدن انسان اگر چه یکی از مخازن انرژی است و می تواند در درمانها مورد استفاده قرار گیرد اما این مخزن محدود است و استفاده از آن طی درمانهای طولانی و یا سنگین باعث بروز آسیبهای جبران ناپذیری خواهد شد و درمانگر را در معرض خطر قرار خواهد داد و در نهایت باعث کاهش عمر درمانگر خواهد شد.
برای جلوگیری از بروز این خطرات در برخی از مکاتب از مخازن خارجی استفاده می شود. مخزن خارجی در خارج از بدن انسان واقع شده است و ویژگی محدودیت در مورد آن کم رنگ تر می شود و به فرض محدود بودن نیز اگر از بدن درمانگر عبور نکند به درمانگر آسیبی نخواهد رساند. اما نوع مخزن بیرونی یا خارجی نیز حائز اهمیت است و هر مخزن خارجی نمی تواند مخزن مناسبی جهت درمان باشد. در ادامه با این رویکرد – توجه به مخازن انرژی – به برخی از روشهایی که انرژی درمانی نام گرفته اند می پردازیم. چنانچه بیان خواهد شد برخی از این روشها به اشتباه نام انرژی درمانی گرفته اند و در محدوده انرژی درمانی قرار نمی گیرند.

پرانا هيلينگ (Prana Healing)

یکی از مکاتب درمانی است که در هندوستان ریشه دارد. در این مکتب از مخازن مختلفی جهت درمان استفاده می شود. یکی از این مخازن انرژی کیهانی است. تمامی سیارات و ستارگان بر زمین و موجودات آن، چه جاندار و چه بی جان تاثیر می‌گذارند. مثال ساده آن، تاثیر ماه بر جزر و مد دریاست و یا تاثیر آن بر دوران قائدگی زنان و باروری یا عدم باروری برخی از گیاهان، حیوانات و انسان. در مکتب پرانا هيلینگ انرژی کیهانی توسط دستهای درمانگر دریافت شده و از طریق بدن وی به درمانجو منتقل می گردد اما در این صورت تعیین میزان انرژی لازم برای درمان بیماری از سيارات و يا ستارگان قابل تعیین نبوده و خطرات زيادي را به دنبال دارد. در این روش درمانی اگر منبع انرژی، خورشید باشد درمانگر و درمانجو را در معرض سرطان قرار خواهد داد.

درمانگران پرانا هيلينگ گاه از مخازن درونی خود استفاده می کنند. انرژی ذخیره شده در مراکز انرژی یا چاکراهای بدن درمانگران با یکدیگر متفاوت است و اگر چه این انرژی منجر به درمان می شود اما نامتناهی نیست بنابراین در صورت انجام درمانهای سنگین و طولانی مدت، درمانگر پرانيك به کمبود انرژی دچار می شود و صدمه مي‌بیند.

استفاده از فرکانس های کریستال در درمان یکی دیگر از روشهای درمانگران پراناهيلينگ است. كه البته در مكاتب ديگري هم استفاده مي‌شود، اما فرکانس کریستالها را چگونه می توان کنترل کرد و میزان فرکانس لازم را برای هر بیماری در شرایط و موقعیت های خاص و متفاوت تشخیص داد؟ در هر صورت استفاده از کریستال در درمان، انرژی درمانی محسوب نمی شود زیرا از فرکانس کریستالها استفاده می شود نه انرژي درمانگر و خطرات فراواني را در پی دارد.

گاه درمانگران پراناهيلينگ همراه با انرژی، به رنگ پاشی نیز می پردازند. اگر چه این روش در مراحل اولیه بسیار موثر است اما در دراز مدت درمانجو را دچار بهم ريختگیهای فرکانسی مي‌كند. هر رنگی در طبیعت خاصیت دارویی خاص خود را دارد و در صورت وجود آگاهی عمیق از تاثیر هر کدام از رنگها و میزان رنگ پاشی می توان از این روش در درمان موثر سود برد در غير اين صورت مي‌تواند درمانجو را دچار سرطان، مشکلات لاعلاج و يا حتي مرگ نمايد، كه طي تحقيقات بعمل آمده براي انجام اين تكنيك درمانگر مي‌بايست حتماً هاله بين باشد تا بتواند هم رنگ هاله‌ها را تشخيص دهد و هم مقدار و غلظت آنها را به این ترتیب درصد خطا در زمان رنگ پاشی کاهش می یابد. شاید بد نباشد در این جا به این نکته اشاره شود که هاله بینی یک استعداد است و آموختنی نیست.

ریکی Reiki

ریکی نیز مانند پراناهيلينگ ریشه در هندوستان دارد. در این روش انرژی درمانی، درمانگر از مخازن درونی بدنش جهت درمان استفاده می‌كند. در اینصورت مانند پرانيك خطر کمبود انرژی برای درمانگران از ویژگی های آن است. دوره های ریکی در هندوستان 3 تا 5 سال به طول می‌انجامد و آموزش آن در طی جلسات کوتاه و محدود عملا ناممکن است. چنانچه ریکی به طور اصولی آموزش داده نشود و درمانگر به درمان بپردازد به خود آسیب خواهد زد.

تراپيو تيك تاچ یا لمس درمانی Therapeutic Touch

هرچه در ريكي شرح داديم مربوط به تراپيو تيك تاچ نيز مي‌شود با اين تفاوت كه اين تكنيك مربوط به كشور انگليس است.

متد سيلواSilva

در اينجا بايد تأكيداً گفت كه متد سيلوا به هيچ وجه انرژي‌درماني نيست و يك متد تصويري، تصوري، خيالي و تلقيني مي‌باشد اگر چه با اين نوع تكنيكها نيز مي‌توان درمان انجام داد اما این تکنیکها كند و محدودند و از همه مهمتر آنکه در محدوده انرژی درمانی نمی گنجند.

خود انتقالي‌ها

خود انتقالیها بيشتر در كليساها و مسيحيت ديده مي‌شود و به صورت گروهی انجام می پذیرد. كار اين گروه اين است كه بيماري درمانجو را كه بصورت فركانسهاي منفي و خطرناك درون او فعاليت مي‌كند را درون بدن خود جذب كرده و درصد كمي از آن یعنی حدود 2% در بدن درمانجو مي‌ماند و درمانگر 98% از بيماري را حمل مي‌كند بعد درمانگر ديگري مي‌آيد و 96% از بيماري را وارد بدن خود مي‌كند و در بدن درمانگر اول 2% مي‌ماند، اين عمل آنقدر تكرار مي‌شود تا بيماري در بدن همه پخش شود و مدعي هستند چون از فرکانس اندکی از بيماري به آنها انتقال يافته پس درمان صورت گرفته، در صورتي كه اين افراد هر روز به اين عمل مبادرت مي‌‌ورزند پس دائماً 2%، 2% به بدن آنها از بيماري‌هاي مختلف انتقال مي‌يابد و معجوني از انواع بيماري‌هاي خطرناك و لاعلاج در بدن آنها ذخيره مي‌شود بخاطر همين امر اين گروه از درمانگران عمر کوتاهی دارند.

تلقين درماني بجاي انرژي درماني

در تلقین درمانی افراد مدعی درمانگري، به درمانجو توصیه می کنند كه در ساعتي از شب دست خود را روي قست درد گذاشته تا آنها انرژي دهند، داخل ليواني كه عكس آنها روي آن است آب بنوشند، به صداي آواز آنها گوش دهند و يا حتی جاسويچي را كه عکس درمانگر روی آن است به كمر بياويزند و … اين افراد از خاصيت تلقين پذيري انسان سوء استفاده كرده و مردم را دچار بحران مي‌كنند البته در اين روش هم از انرژي استفاده مي‌شود اما از انرژي ضعيف خود درمانجو نه انرژي درمانگر!!!
منبع:/www.centralclubs.com

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *