مهارت يك استاد

مهارت يك استاد

جان راسكين، نويسنده و فيلسوف بزرگ، چند ميهمان داشت. يكي از ميهمانان او دختر جواني بود كه همراه پدرش به خانه راسكين آمده بود، راسكين دستمال ابريشم بسيار زيبايي به او هديه كرد و دختر جوان از اين بابت كاملاً ذوق زده شد؛ اما اين شادي و شعف او چندان دوام نداشت. تنها چند دقيقه بعد، ظرف دوات تصادفاً واژگون شد و لكه جوهر روي دستمال بر جا ماند.

دختر جوان در غم و اندوه فرو مي‌رود و وقتي راسكين ناراحتي او را مي‌بيند، قلم نقاشي خود را برمي‌دارد و آن لكه زشت را به گل زيبايي تبديل مي‌كند. راسكين علاوه بر اين اينكه نويسنده و فيلسوف بود، نقاش چيره‌دستي نيز به حساب مي‌آمد. وقتي دختر جوان دستمال را ديد، با تعجب پرسيد: «اين همان دستمال من است؟»

و راسكين پاسخ داد: «بله، آن لكه به يك گل تبديل شده است!»

ما نيز مي‌توانيم با زندگي خود چنين كنيم و زشتيها را به زيبايي‌ها تبديل كنيم و اين كار ميسر نمي‌شود، مگر آنكه دست استاد چيره‌دستي در كار باشد!

 

منبع " کتاب غذای روح 2 با ترجمه دکتر آرام "

انتشارات تجسم خلاق

www.aram24.ir

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

یک دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *