موسیقی درمانی چیست ؟

موسیقی درمانی چیست ؟
در دوران باستان ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا وجود داشت . در یونان باستان این همبستگی به یکی از خدایان یونان «آپولو» شخصیت و شکل داده است . آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود . یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود می تواند با برگرداندن هارمونی و نظم در بدن سلامتی را برای فرد مورد استفاده به ارمغان آورد. پژوهش های انجام شده، نشان می دهد که غده تالاموس به عنوان مهمترین غده در مغز انسان محرک های صوتی را به وسیله سیستم های عصبی دریافت و در کنار حافظه و تخیل به آنها پاسخ می دهد . غده هیپوفیز نیز که از غده تالاموس فرمان دریافت می کند به محرک های صوتی موزون پاسخ می دهد ، موجب بروز ترشحاتی می شود که نتیجه آن آزادسازی ماده آرام بخش به نام آندروفین خواهد بود.

با توجه اینکه مهمترین اثر ماده مزبور، تسکین درد در انسان است به سادگی می توان به ارزش موسیقی درمانی که عملاً موجبات آزادسازی ماده آندروفین که علاوه بر تسکین درد ، موجبات انبساط و شادی را در انسان فراهم می سازد، پی برد.
تحقیقاتی که توسط کولن در سال ۱۹۹۲ در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان «سنت جرج» لندن صورت گرفته، نشان می دهد که موسیقی به میزان قابل توجهی در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانی بیماران که در بخش آی ـ سی ـ یو بستری بود ه اند تأثیر داشته است . زیرا ثابت شده است که سیستم اعصاب انسان به محرک های موزیکال پاسخ مثبت می دهد . موسیقی درمانی یک فرآیند فعال است . در موسیقی درمانی ، ما انتظار داریم که موسیقی ما را در برگرفته و در تمام وجودمان جریان پیدا کند.
یادتان باشد که از قوه تخیل مغز استفاده کنید . به خاطر داشته باشید: «انرژی در پی اندیشه می آید» هر جا که فکر باشد انرژی هم وجود دارد . برای بهتر گوش کردن به موسیقی دو مطلب را به خاطر بسپارید:
۱- صدای موسیقی در حدی باشد که شما با آن راحت هستید.
۲- خودتان را تسلیم موسیقی کنید.
برخی کاربردهای موسیقی درمانی : کاربرد موسیقی درمانی برای کمک به افراد عقب مانده با حرکات ریتمیک موزیکال می توان مهارت در هماهنگی های حرکتی را بهبود بخشید ، اشعار و آوازهای مخصوصی را می توان نوشت که از طریق آن مراحل و روش های مهارت های خود یاری مثل لباس پوشیدن و مسواک زدن را یاد بگیرند و به خاطر بسپارند. موزیک تراپیست ها، برای اینکه برنامه های درمانی و روش های مؤثر ایجاد کنند، باید برنامه ریزی دقیقی را به کار گیرند. جریان برنامه ریزی شامل چهار مرحله کلی است: ۱- تعریف مشکل درمانجو یا زمینه نیاز آن (نیازسنجش) ) ۲- فراهم کردن هدفی برای درمانجو که به رفع مشکل یا نیاز او کمک کند. ۳- برنامه ریزی مناسب فعالیت های موزیکی۴- تکمیل روش ها و فعالیت ها و ارزشیابی واکنش های درمانجو مشاهدات و تجربیات اخیر نشان داده است که کاربرد موسیقی در درمان ناتوانی های یادگیری اشخاصی که آسیب های شنوایی دارند، اشخاصی که آسیب های بینایی یا آسیب های گفتاری دارند، مورد استفاده قرار می گیرد. کاربرد موسیقی درمانی در نارسائی های گفتاری
افرادی که در ارتباط کلامی مشکل دارند با خواندن آوازها و سرودهای مخصوص می توانند در شمرده تلفظ کردن اصوات، گفتار مورد نیاز و مهارت در تشخیص لغات رشد و تمرین کنند. ریتم و صدای موسیقی همچنین می تواند تقویت جریان تکلم را در اختلالات گفتاری مانند لکنت زبان آسان سازد. از موسیقی برای اشخاص زبان پریش (آفازیک) به عنوان روش برای برقراری رابطه کلامی می توان استفاده کرد. تکنیک شناخته شده، درمان آوازی ملودیک
(Melodic intonation Therepy ( M.I.T در اوایل دهه هفتاد میلادی به عنوان یک روش ترمیمی برای بخشی از مسائل گفتاری بزرگسالان زبان پریش به وجود آمده است. در این روش جملات کوتاه در نمونه های ساده آهنگین، با آواز خوانده می شود. به موازاتی که بیماران عبارات و جملات را یاد می گیرند، آهنگ ها کمرنگ تر و محو می شوند، این روش بر پایه این نظریه قرار گرفته که وقتی نیم کره سمت چپ، آسیب می بیند می توان به وسیله اغراق در آواز (ریتم، با تأکید بیان کردن و جملات ملودیک) با کمک نیم کره راست مغز، تکلم را کمک، تحریک و تسهیل کرد. کاربرد موسیقی درمانی در درمان معلولیت های ارتوپدی بنابر نظر «رودنبرگ» (۱۹۸۲) از موسیقی می توان در چند منظور درمانی برای معلولین ارتوپدی استفاده کرد:1- کاهش حواس پرتی۲- رهایی از تنش ها و حساسیت های شدید۳- تقویت تمرین های عضلانی ۴- افزایش احساس ارزش شخصی فعالیت های مختلف موسیقی درمانی می تواند جهت بهبود وضعیت مفاصل و ماهیچه ها و افزایش هماهنگی حرکات آنها کمک کرد. مثلاً نواختن سازهای انتخاب شده با شیوه های مخصوص می تواند تحرک و استقامت مفاصل را افزایش دهد و با هماهنگی قسمت هایی از بدن را بهبود بخشد.
مثلاً نواختن پیانو برای حرکت و خم کردن و کشش انگشت ها و از ریتم سازها برای افزایش دامنه حرکات و منبعی برای الگوهای حرکتی.از نواختن ساز دهنی برای کنترل بهتر دست ها و هماهنگی آن با دهان و تقویت ظرفیت های حیاتی می توان استفاده کرد. یکی دیگر از منافع یادگیری نواختن ساز برای معلولین، احساس کامیابی و رضایت است. نواختن ساز، احساس ارزش شخصی را افزایش می دهد و اگر به صورت گروهی نواخته شود، رشد اجتماعی شان تقویت خواهد شد. کاربرد موسیقی درمانی در درمان سالمندان سالمندی معمولاً با درجاتی از زوال کارکرد جسمی و ذهنی همراه است. که این درجات در افراد مختلف متفاوت است. بیشتر افراد مسن خصوصاً آنهایی که در خانه های سالمندان زندگی می کنند،علائمی از اختلالات فکری و بدنی دارند. بسیاری از سالمندان مشکل پزشکی مانند بیماری های قلبی، دیابت، سرطان و یا فشارخون دارند. به علاوه عده ای نیز به دلایل عاطفی دچار افسردگی و تنهایی می شوند. موسیقی درمانی می تواند در زمینه تقویت کارکرد جسمی و روحی این افراد مؤثر واقع شود. به عنوان مثال موسیقی همراه با تمرینات و ورزش های روزانه، می توان احساس دردی را که غالباً توأم با این ورزش هاست از ذهن دور ساخته و یا انگیزه و محرک لازم را برای شرکت در انجام این قبیل ورزش ها و فعالیت های حرکتی فراهم کرد. دست زدن نشاط انگیز و موسیقی ریتمیک می تواند ورم مفاصل انگشتان را صاف کند، اعتماد به نفس او را افزایش داده و انرژی مثبت را در اینگونه افراد تقویت کند. مهم است به خاطر بسپاریم که موسیقی مورد علاقه سالمندان مانند دیگر اقشار مردم دامنه وسیعی دارد. علاقه آنها متناسب با سنشان تغییر می کند. معمولاً افراد مسن به آهنگ های معروفی که در دوران جوانی حوالی سنین ۱۸ تا ۲۵ سالگی گوش می دادند، علاقه نشان می دهند.موسیقی، به هر نوا و صدایی گفته می‌شود که شنیدنی و خوش‌آیند باشد و انسان یا موجودات زنده را دچار تحول کند. واژه موسیقی از واژه ای یونانی و گرفته شده از کلمه Mousika و مشتق از کلمه Muse می باشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان می باشد.
موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیله آواها گفته اند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونه ای که خوش آیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نامیده می شود.
و آنچه ارسطو موسیقی را یکی از شاخه های ریاضی می دانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفته اند همانند ابو علی سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام برده است ولی از آنجا که همه ویژگی های موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق وقریحه سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز می دانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گسترده است که دارای بخش های گوناگون و تخصصی می باشد.
از دیر باز ، موسیقی حین مناسک مذهبی ، کار کردن ، آیین های درمانی ، جشن ها و مراسم اجتماعی به کار گرفته می شدو فقط در چند سده ی اخیر است که موسیقی به صورت یک فعالیت علمی مستقل در آمده است.
استفاده از موسیقی در جهت تامین و ارتقاء سلامت آن هم در عصری که انسان بیش از همیشه نیاز به تامین هایی برای مقابله با استرس های بسیار متنوع و پیچیده ی جهان نو دارد ، راهی است برای پیوند دوباره موسیقی به نیازهای بنیادین و غنی تر نمودن سبک زندگی.
رویکردهای گوناگون موسیقی درمانی
مهم ترین عناصر تشکیل دهنده موسیقی عبارتند از:ریتم ( ضرباهنگ ) و ملودی( آهنگ)، که آهنگساز از طریق آنها ایده ها و احساسات خود را منتقل می کند .
در انتخاب موسیقی مناسب برای هر فرد و هر جمعیت ، می توان به عناصر ساختاری موسیقی توجه کرد. در یک برخورد تحلیلی می توان به اثرات روان شناختی ریتم ها ، ملودی ها ، فرم و ارکستراسیون ( انتخاب سازها)موسیقی پرداخت.
در برخی موسیقی های عوامانه و بازاری ممکن است تاثیرات برخی عناصر، متضاد برخی دیگر باشد. مثلا یک ریتم تند و انرژی زا با یک ملودی و آواز محزون همراه شده و از همین رو می تواند شنونده را دچار احساس سردرگمی و کلافه گی نماید.
شیوه های موسیقی درمانی
به طور کلی موسیقی درمانی به دو صورت فعال و غیر فعال انجام می گیرد. موسیقی درمانی غیرفعال از طریق شنیدن موسیقی های تجویز شده، براساس ویژگی های روانی یا جسمانی اعمال می شود، در حالی که در موسیقی درمانی فعال، فرد در تولید موسیقی، نواختن ساز، آواز، هم سرایی و یا آواگری نقش داردو یا حرکات موزون یا تصویرسازی روانی هدایت شده حین موسیقی (GIM) اجرا می کند.
علاوه بر دو شیوه فوق، از موسیقی درمانی در ایجاد ارتباط موثر بین درمانگر و مراجع، به عنوان عامل تسهیل گر یا ساختاری در رویکرد های مختلف روان درمانی و نیز در بازخورد زیستی، استفاده می شود.
در تجویز موسیقی به طور سنتی، شناخت طبع فرد که از نظم خارج شده و حتا طالع فرد در نظر گرفته می شود ولی در روش های جدید بیشتر از شرح حال بالینی، شناخت رگه های شخصیتی فرد و مشکلات جسمی و روانی اش استفاده می شود.
برخی موسیقی ها ممکن است تداعی گر تجربیات و هیجانات خاصی برای فرد باشد و یا با برخی زمینه های فرهنگی ارتباطی عمیق داشته باشد ولی صرف نظر از این شرطی شدگی ها، موسیقی زبانی بسیار انتزاعی، جهانی و غیر شرطی برای ارتباط بالینی است، چرا که روش هایی که با زبان سروکار دارد- هر کلمه ایی، هر جمله ایی و هر متنی – تداعی ها و تاویل های خاص خود را در هر زبان، هر فرهنگ و هر فرد دارد.
جایگاه علمی و عملی موسیقی درمانی
در طبقه بندی های سازمان بهداشت جهانی WHO و انستیتو ملی سلامت آمریکا NIH از درمان های مکمل و جایگزین CAM، موسیقی درمانی به عنوان یکی از روش های هماهنگ سازی ذهن- بدن قرار گرفته است.
ویژگی های این گروه از روش های درمانی : کل نگری ، درمان فرد – محور(و نه بیماری – محور)، تاکید بر شیوه زندگی ، ارتباط و یگانگی با طبیعت و توجه به ابعاد معنایی سلامت است.
در پژوهش های علمی بسیاری اثر بخشی موسیقی در درمان اختلالات شناختی – رفتاری مانند اضطراب، افسردگی، بیش فعالی، اوتیسم، ناتوانی یادگیری، اختلالات گفتاری، روان پریشی و عقب ماندگی ذهنی و نیز مشکلات جسمانی مانند سردرد های میگرنی و تنشی، درد مزمن، ناراحتی های تنفسی، بیماری های عروق کرونر قلب، فشار خون بالا، تهوع ناشی از شیمی درمانی و همچنین در تسهیل زایمان و القاء بی حسی و بیهوشی، به اثبات رسیده است.
منبع :نیک صالحی

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *