ميدانهاي انرژي درون هرم
اكنون زمان آن فرا رسيده تا مطالبي در ارتباط با ميدانهاي انرژي مطرح شود. عبارت انرژي چيز جديدي نيست. معمولاً زماني كه صحبت از انرژي ميشود، منظورمان سلامتي بالا است. وقتي ميگوييم او از خودش انرژي ساتع ميكند، منظورمان شخصي است كه پر از سرزندگي و شور و حرارت است. همچنين افرادي را مييابيم كه ميگويند پياده روي صبحگاهي باعث ميشود خيلي پر انرژي شوند يا برخي ميگويند تمرين يوگا چنين خاصيتي دارد. همه اينها از نظر ما نشانگر سلامتي خوب است.
بايد مفهوم انرژي جهاني را به طور عميقتر درك كنيم. معناي دقيق اين كلمه چيست؟
ببينيم علوم مدرن در ارتباط با خلقت و پيدايش اين جهان چه ميگويند؟ در زمانهاي بسيار قديم، زمين، ستاره، خورشيد و انساني نبود. در اين نيستي، جسمي كوچك كه همه چيز در آن بود منفجر شد كه به اين پديده انفجار بزرگ گفته ميشود.
همين انفجار نقطه پيدايش خلقت و به شكل اوليه آن يعني شكل گازي شد. اين جرم حاصل شده از انفجار به طور مارپيچي دور خودش ميگشت و روز به روز گسترش پيدا ميكرد. اين فرآيند همچنان ادامه دارد. از اين جسم گازي شكل، ستارگان، سيارات، خرد سيارهها، ستارگان دنباله دار و غيره بوجود آمدند. سپس كهكشانها شكل گرفتند. هر كهكشان ميليونها ستاره را در خود جاي داده است.در عالم ميليونها كهكشان وجود دارد. هر ستاره به طور مداوم و از طريق تشعشع از خود انرژي ساتع ميكند.
اين پرتوها، كه شامل پرتوهاي كيهاني، تشعشعات راديو اكتيويته مثل آلفا، بتا و گاما هستند، گرما و نور توليد ميكنند. بنابراين سيستمهاي ستارهاي مختلفي كه به طور مداوم از خود انرژي ساتع ميكنند، ما را احاطه كردهاند. خورشيد ما مهمترين و تأثير گذارترين ستاره است كه در زندگي ما نقش مهمي ايفا كرده و حيات زمين وابسته به آن است. خورشيد به ما گرما و نور ميدهد و البته ساير پرتوها و تشعشعاتي كه از آنها صحبت كرديم نيز، از طريق خورشيد به ما ميرسند. انواع مختلف تشعشعاتي كه از طريق كيهان دريافت ميكنيم، تشعشع كيهاني ناميده ميشود.
اكنون فضاي بسيار بزرگي را در ذهن مجسم كنيد كه همه ستارگان، سيارات وساير اجرام موجود در آن از خود پرتو افكني ميكنند و هسته مركزي آن، به طور مداوم، سيستم سيارهاي ايجاد ميكند.آنگاه مشاهده مي كنيد در احاطه اين پرتوها و تشعشعات قرار داريم و در محاصره آنها زندگي ميكنيم. بعضي از اين پرتوها را، مثل گرما، احساس ميكنيم. بعضي از آنها همانند نور هستند، ولي برخي ديگر را نميبينيم.
در واقع اين گفته بدان معنا است كه در ميان تشعشعات مختلف قرار داريم. پرتو افكني يا تشعشع، به معناي آزاد شدن انرژي يا انتقال آن بدون نياز به محيط واسطهاي است. گرما، نور، اشعه فرا بنفش و مادون قرمز، اشعه راديو اكتيو، اشعه ايكس و غيره جزء اين دسته هستند. بنابراين زماني كه ميگوييم، در ميان پرتوها احاطه شده ايم، منظور قرار داشتن درون ميدان انرژي است. براي اينكه اين موضوع را بهتر درك كنيد، اين ميدان را، ميدان انرژي ميناميم كه در سراسر جهان وجود دارد. در سطوح ظريفتر، همين انرژي را در جانداران مختلف از گياهان گرفته تا حيوانات مشاهده ميكنيم. اين انرژي نيروي حيات يا پرانا ناميده ميشود.
ميتوانيد با كمك الكتريسيته و يا وسيلهاي برقي، نيروهاي ظريف درون هر جاندار و خود جاندار را مقايسه كنيد. زماني كه برق به درون وسيلهاي برقي مثل لامپ تزريق ميشود، آن وسيله ميدرخشد. حتي اگر لامپ كاملاً سالم باشد، بدون وجود الكتريسيته، درخششي نخواهد داشت. دقيقاً همانطور كه جريان الكتريكي به لامپ حيات ميبخشد، نيروي حياتي نيز كه نوعي انرژي است در سيستمهاي زنده عمل ميكند. زماني كه اين نيرو بدن جاندار را ترك ميكند، جاندار ميميرد. اين نيرو را با عناوين مختلف مثل پرانا، انرژي زيستي و غيره نامگذاري ميكنند.
از آنجا كه تمامي نيروها پس از تولد جهان آزاد شدند، به سادگي ميفهميم، همه انواع انرژي و ماده بايد از يك انفجار سرچشمه مي گيرند، كه در واقع همان انفجار بزرگ است. معني اين گفته چيست؟ اين بدان معنا است كه تمامي مواد هر چند ممكن است غير زنده و غير متحرك به نظر برسند، در واقع شكلي ديگر از انرژي هستند. بنابراين، در كل جهان، همه چيز از جنس انرژي است. تبديل ماده به انرژي و بالعكس انرژي به ماده، فرآيندي است كه پيوسته در جهان آفرينش به وقوع ميپيوندد.
اين موضوع ضمن آزمايشات فيزيكي اخير به اثبات رسيده است. اينشتين معادلهاي به صورت مطرح كرد. در اينجا E انرژي آزاد شده در اثر تبديل جرم ”m“ به انرژي است. اين معادله ارتباط ميان ماده و انرژي را نشان ميدهد. از آنجا كه ”C“ سرعت نور و برابر با 300000 كيلومتر در ثانيه است، ميزان انرژي آزاد شده در اثر تبديل ماده به انرژي بسيار بسيار بالا است. بنابراين هر تكه مادهاي كه ميبينيم در واقع نوعي انرژي متراكم است. پس همه چيز در جهان انرژي است. اين انرژي يا به شكل فشرده است، مثل ماده، يا به شكل آزاد شده مثل گرما، نور و غيره.
مفاهيم رايجي مثل انرژي زيستي يا پرانا و يا پيوپلاسما كه از آنها صحبت ميكنيم، در واقع نشانگر همين انرژي جهاني است كه همه اشكال ماده و انرژي را ايجاد و حفظ ميكند. از اين چشم انداز، هر موجود زنده بخشي از يك مجموعه بزرگتر است و تمامي انسانها به يك منبع واحد انرژي متصل هستند.
بنابراين حيات ميزان فراواني انرژي در خود دارد. سلامتي معيار تعيين مقدار انرژي لازم در حيوان يا انسان است. انرژي حيات، همانند ساير انواع انرژي، عالم هستي را تحت سيطره خود در آورده است. در نقطه مقابل، بيماري، به معناي ناتواني جاندار در جذب اين نوع انرژي و سود بردن از آن است. بنابراين سلامتي اساساً به معناي قابليت جذب بالاي انرژي پرانايي به بدن است. ولي بسياري افراد به دليل ناتواني بدنشان، قادر به جذب انرژي نيستند. خلاصه اينكه در اين حالت ميگوييم فرد، بيمار است.
در سيستمهاي كل نگرانه پزشكي مثل طبيعت درماني يا هميوپاتي، طبيعت بيماري مهم نيست، چون صرفاً نام است. بسته به عوارض خاص بيماري ميتوان نامهاي مختلفي روي آن گذاشت.
سيستمهاي كل نگر مثل شفابخشي پرانايي، ريكي، شفابخشي يوگا و غيره كه به تازگي ظهور پيدا كردهاند و روز به روز محبوبيت بيشتري بدست ميآورند، خود بيماري را شناسايي نميكنند، بلكه صرفاً بيان ميكنند همه بيماريها در اثر كمبود نوعي انرژي جهاني به نام انرژي پرانايي در بدن هستند.
با اين توضيحات حتماً بهتر متوجه خواهيد شد كه همه ما چه از درون و چه از بيرون در احاطه نوعي انرژي هستيم. سلامتي اساساً هماهنگي و قابليت بالاي جاندار براي جذب بالاي انرژي پرانايي يا به عبارت ديگر هماهنگ ساختن بدن با نيروي جهاني است.
بدن چگونه ظرفيت جذب نيروهاي پرانايي را بدست آورده و آن را افزايش ميدهد؟ اگر بتوانيم پاسخي صحيح براي اين پرسش پيدا كنيم، مسئلهاي بسيار مهم را حل كردهايم.
.مدتي مديد قدرت فيزيكي را شاخص سلامتي محسوب و به تبع آن، تمرينات بدن سازي شديد توصيه ميكردند، ولي سلامتي به معناي قدرت بالاي جسماني نيست. همين كه شخص نيروهاي حياتي فراواني داشته باشد كافي است تا بگوييم شخص سالم است. به عبارت ديگر بدن بايد بتواند نيروهاي پرانايي را جذب كند و مهمتر اينكه مقادير فراواني از اين نيروها بايد در دسترس او باشد.
اينجا است كه اهرام اعهميت مييابند. آزمايشات صورت گرفته روي اهرام نشان ميدهند كه يك هرم داراي دو ويژگي منحصر به فرد اس. ويژگي اول آن است كه هرم به خاطر شكل هندسي خود، ميدان پرانايي بسيار قدرتمندي در درون خود آزاد ميكند. دوم اينكه اگر جاندار را داخل هرم قرار دهيم به گونهاي تنظيم ميشود كه ميتواند اين نوع انرژي را جذب كند. اين ويژگي هرم مد نظر ما است. به همين خاطر در اين كتاب بيشتر روي اين دو ويژگي تكيه ميكنيم