همه آنچه در مورد "اضطراب" نمي دانيد
افراد مضطرب بيشتر به خودشان فکر ميکنند تا ديگران و آنها هميشه از تغيير موقعيت و شروع هر کاري بيشتر احساس اضطراب و هراس ميکنند.
همه آنچه در مورد
دورههايي در زندگي وجود دارد که در آن هر شخصي ممکن است احساساتي مانند ترس، فشار، افسردگي، اضطراب و يا از دست دادن اراده داشته باشد. اين دورهها به شدت پريشان کننده هستند. روز بدي را پشت سر گذاشتن، احساس گرفتگي و غمگيني و سوگ، همگي اجزاي طبيعي تجارب زندگي آدمي محسوب ميشوند.
اين تجارب نوعي پاسخ طبيعي به دشواريهاي زندگي مانند نوميدي، فقدانها و رويدادهاي هيجاني دردناک بهشمار ميآيند که همگي اينها اضطراب زندگي ناميده ميشود.
روانشناسان، نظريه و ديدگاههاي مختلفي در رابطه با اضطراب دارند.
به عقيد فرويد اضطراب انسان در نتيجه فشار و اميال واپس زده و يک سلسله کشمکشها ميان قسمتهاي مختلف شخصيت است و همچنين براساس نظريه آدلر اضطراب نتيجه قصور در يادگيري است و نيز نتيجه ادراک و تصورات معيوب و منحرف در انسان ميباشد.
آدلر معتقد است اضطراب ، زندگي فرد را تا حد زيادي تلخ ميکند، و اميد اوبه ايجاد زندگي آرام نابود ميکند. افراد مضطرب بيشتر به خودشان فکر ميکنند تا ديگران و آنها هميشه از تغيير موقعيت و شروع هر کاري بيشتر احساس اضطراب و هراس ميکنند.
در مجموع در تعريف اضطراب ميتوان گفت بيشتر به حالتهاي هيجاني نگراني و دلواپسي به علت خطري نامعلوم اطلاق ميشود.
تفاوت ترس و اضطراب
بايد توجه داشت که اغلب افراد اصطلاح ترس و اضطراب را به صورت مترادف به کار ميبرند در صورتي که تمايزي بين ترس و اضطراب وجود دارد زيرا ترس اغلب به ارزيابي اوليه از يک خطر واقعي بر ميگردد. در حالي که اضطراب همانگونه که قبلا نيز اشاره شد بيشتر به حالت هيجاني نگراني به علت خطري نامعلوم گفته ميشود.
علائم اضطراب
علائم اضطراب را ميتوان از سه بعد بدني، فکري و رواني بررسي کرد. وجود مجموعهاي از اين علائم بدني، فکري و رواني ما را متوجه ميکند که مضطرب هستيم.
اين علائم عبارت است از:
بدني: وقتي مضطرب ميشويد بدنتان با تپش قلب، تنگي نفس، از دست دادن اشتها، تهوع، بيخوابي، تکرر ادرار، چهره برافروخته ، تعريق، اختلال درگفتار و بيقراري، واکنش نشان ميدهد.
تفکر: اضطراب موجب سردرگمي، اختلال درحافظه و تمرکز، حواس پرتي، ترس از دست دادن کنترل، کمرويي، گوش به زنگي و افکار تکرار شونده ميشود.
رواني: وقتي مضطرب هستيد، عصبي، بيطاقت ، نگران، هشيار، وحشت زده، دلواپس، افسرده ، تنيده، ترسناک يا هيجان زده ميشويد.
مهارت مقابله با اضطراب
روشهاي مختلفي براي مقابله با اضطراب وجود دارد.
ميتوان به پنج مهارت اساسي و موثر مقابله با اضطراب اشاره کرد:
مهارت اجتناب نکردن: اين روش راه وسوسه انگيزي براي مقابله با اضطراب است اما بايد توجه داشته باشيد که اين روش در کوتاه مدت اضطراب را کاهش ميدهد و در طولاني مدت مشکلاتي را ايجاد ميکند. در واقع اجتناب موجب تسکين موقت مي شود. اجتناب از افراد ومکانها و تکاليفي که زندگي را مشکل ميکند تقويت کننده است. متاسفانه اين منابع اضطراب تا زماني که با آن روبهرو نشويد خود به خود مرتفع نميشود و هر چه بيشتر از اين عوامل اضطراب زا اجتناب کنيد بيشتر به سراغ شما ميآيند.
مهارت استفاده از رويارويي مثبت: ما از طريق تجارب زندگي خود ميتوانيم با شرايط اضطراب ساز مقابله کنيم يا به عبارتي اگر ميخواهي موفق باشي، طوري عمل کن که انگار موفق هستي و موفق خواهي شد.
استفاده از اين روش دو دليل دارد: اول اينکه مواجهه رويارويي مثبت ، راهي است براي حساسيت زدايي خود نسبت به منابع اضطرابساز که زندگي را براي ما دشوار ميکند.
دوم ، رويارويي مثبت با مسائل، بر خود پنداره شما تاثير ميگذارد. تصور کنيد وقتي بهجاي اجتناب از اضطراب به کار درستي دست ميزنيد چقدر احساسات شما متفاوت خواهد بود.
مهارت تسلط گرا بودن: افرادي که تسلط گرا هستند انرژي خود را براي کسب و توسعه مهارتها صرف ميکنند و مشکلات را به تجارب آموزنده مبدل ميسازند. اين نوع نگرش نسبت به مشکلات زندگي در مقابل عملکرد گرايي قرار دارد که اولين هدف در آن اجتناب از اشتباه کردن است. زيرا براي افراد عملکرد گرا سخت است که بعد از شکست بتوانند سرحال باشند و همچنين غلبه بر کمرويي وبه دست گرفتن ابتکار عمل در روابط شخصي هم براي اين افراد سخت است.
براي اينکه تسلطگرا باشيد بايد دو چيز را به ياد داشته باشد؛ اول، بايد توجه خود را به کاري که در پيش داريد تمرکز کنيد واز خود ترديديها و ساير عقايد منفي که مزاحم عملکرد بهتر شما هستند اجتناب کنيد. دوم، بايد به تکليف به عنوان يک چالش نگاه کنيد.
مهارت يادداشت برداري: هنگامي که شما داريد روي اضطراب خود کار ميکنيد، يادداشت برداري روش خوبي است.
بايد اطلاعات زير را يادداشت برداري کنيد:
1. تاريخ ، ساعت، روز و موقعيت.
2. درجهبندي اضطراب براساس مقياس يک( خفيف) تا پنج( شديد). نکتهاي که در اينجا بايد به ياد داشته باشيد اين است که ابتدا بايد علائم اضطراب را بنويسيد و بعد براساس مقياس يک تا پنج به آن نمره دهيد. اين عملکرد باعث بالا رفتن آگاهي شما نسبت به اضطرابتان ميشود.
3. ارزيابيهاي خود ازموقعيت( چه چيزهايي به خود گفتيد).
4. مهارت مقابلهاي که به کار برديد.
5. درجهبندي مجدد اضطراب براساس همان مقياس پنج درجهاي. نتايج مفيد مهارت يادداشت برداري اين است که از زمان و مکاني که مضطرب ميشويد آگاهي دقيق مييابيد و اين اطلاعات در طرح ريزي مهارتهاي مقابلهاي به شما کمک ميکند و اينکه يادداشت برداري به شما کمک ميکند تا مهارتهاي مقابلهاي مفيد و اثربخش را از مهارتهاي مقابلهاي نامناسب تشخيص دهيد.
مهارت آمادگي براي تمرين:
اگر ميل داريد بهطرز موثري با اضطراب مقابله کنيد بايد روي آن کار کنيد. اثربخشي مهارتهاي مقابله با اضطراب در تحقيقات عملي اثبات شده است. اما اين مهارتها تنها زماني اثربخش هستند که شرکتکنندگان در تحقيق براي تسلط بر آنها وقت و تلاش کافي صرف کنند وبه تمرين آن بپردازند. بايد هر روز مهارتهاي مقابله با اضطراب را تمرين کنيد. همه ما در مواقع مختلف زندگي احساس اضطراب ميکنيم. از آنجا که اضطراب داراي دو جنبه عيني و ذهني است برخي از رويدادهاي زندگي ما را متقاعد ميکند که در وضعيت خطرناکي هستيم.ميگناirدر اين شرايط، اضطراب ، يک واکنش طبيعي است. کار اضطراب بسيج کردن نيروي دفاعي بدن است و به ما هشدار ميدهد گوش به زنگ باشيم و خود را از خطر حفظ کنيم. زماني که ارزيابي اوليه شما از خطري قريب الوقوع، واقعبينانه و درست است و در اين وضعيت بايد بهدنبال يافتن پاسخ مقابلهاي مناسب باشيد، داشتن اضطراب نه تنها اشکالي ندارد بلکه در طول فرايند مقابله، به شما انرژي و نيرو نيز ميدهد.
نکتهاي که نبايد آن را فراموش کنيد اين است؛ اضطراب زماني مشکل آفرين است که شما بدون دليل موجه، احساس ناراحتي و تنش کنيد. در نتيجه شما بيجهت دچار رنج و عذاب ميشويد زيرا بدن و ذهن شما براي دفع خطر يا تهديدي که به طور اشتباه براي خود ايجاد کردهايد برانگيخته ميشود.