هوش

هوش
به نظر می‌رسد از هر كس بپرسیم هوش چیست؟ می‌تواند پاسخ ما را به درستی بدهد. مفاهیمی مانند “باهوش”، “كم‌هوش”، “زرنگ”، “تنبل” و نظایر آنها به راحتی بر زبان مردم جاری می‌شوند و در ارتباط‌های بین افراد به‌كار می‌روند. اما آیا به‌راستی این افراد می‌توانند دقیقا بگویند كه هوش چیست؟ ماهیت آن چگونه است؟ نحوه شكل‌گیری و عوامل تشكیل‌دهنده آن به چه صورت است؟ ‌مسلما افراد معمولی جامعه قادر به پاسخگویی به این پرسش‌ها نیستند و حتی چنین انتظاری از آنان غیرمعقول است.

همچنان كه افراد بشر از نظر شكل و قیافه ظاهری با یكدیگر تفاوت دارند، از نظر خصایص روانی مانند هوش، استعداد، رغبت و دیگر ویژگی‌های روانی و شخصیتی نیز بین آنان تفاوت آشكاری وجود دارد. از آنجا كه شیوه برخورد افراد با موقعیت‌های مختلف زندگی روزمره و توانایی آنان در حل مسائل زندگی نشانگر سطوح مختلف توانایی‌های آن‌هاست؛ لذا متفكران و دانشمندان گونه‌ای از استعداد یا توانایی كلی را كه لازمه موفقیت در این موقعیت‌هاست مورد توجه قرار داده‌اند. عامه مردم، هوش را توانایی یادگیری، درك موقعیت‌های جدید و برخورد صحیح با موقعیت‌ها می‌دانند. در بیان روزمره، شخص باهوش با صفت‌هایی مانند دقیق، زیرك، تیزبین، برجسته و مانند اینها توصیف می‌شود. برعكس شخص كم‌هوش با صفت‌هایی مانند كند، دیرآموز، کودن و … مشخص می‌گردد.
تابه‌حال تعریف دقیقی از هوش به‌عمل نیامده است، كوشش‌هایی كه برای تدوین یك تعریف دقیق از هوش به‌عمل آمده، اغلب با مشكل مواجه بوده و به تعریف‌های بحث‌انگیزی منجر شده است. دلیل این امر این است كه هوش، یك مفهوم انتزاعی است و در واقع هیچ‌گونه پایه محسوس،‌ عینی و فیزیكی ندارد. هیچ نقطه‌ای از مغز انسان وجود ندارد كه بتوان آن را جایگاه هوش دانست. اصطلاح هوش، فقط نامی است كه به فرایندهای ذهنی یا مجموعه رفتارهای هوشمندانه اطلاق می‌شود و نظریه‌های هوش در عمل نظریه‌های مربوط به رفتار هوشمندانه است.
یكی از قدیمی‌ترین تعریف‌های هوش توسط بینه و سیمون، بدین‌صورت مطرح شده است: ‌«قضاوت و به عبارتی دیگر عقل سلیم، شعور عملی، ابتكار، استعداد، انطباق خود با موقعیت‌های مختلف، به خوبی قضاوت كردن، به خوبی درك كردن و به خوبی استدلال كردن، اینها فعالیت‌های اساسی هوش به شمار می‌روند.»
در حالی‌كه بینه و سیمون، هوش را در اصل قضاوت درست در برخورد با مسائل تلقی می‌كنند؛ روان‌شناسان دیگر مانند ترمن، هوش را توانایی تفكر انتزاعی، ‌توانایی یادگیری،‌ استعداد حل مساله یا توانایی سازگاری با موقعیت‌های جدید می‌دانند. به هر یك از این تعاریف انتقادهایی وارد است. سازگاری با موقعیت مسلما برای بقای موجود زنده امری اساسی است، ‌اما توانایی سازگاری مفهومی گسترده دارد كه رفتار هوشمندانه بخشی از آن است و از سوی دیگر تعریف ترمن از هوش به عنوان توانایی تفكر انتزاعی، همه ابعاد رفتارهای هوشمندانه را دربرنمی‌گیرد، هرچند تفكر انتزاعی بخشی مهمی از رفتار هوشمندانه است.
اما یكی از تعاریفی كه بسیار مورد استفاده و استقبال قرار گرفته تعریفی است كه وكسلر، پیشنهاد كرده است. او هوش را به عنوان یك استعداد كلی شخصی برای درك جهان خود و برآورده ساختن انتظارات آن تعریف كرد. بنابراین از نظر وی هوش، شامل توانایی‌های فرد برای تفكر منطقی، اقدام هدفمندانه و برخورد مؤثر با محیط است. او تاكید می‌كرد كه هوش كلی را نمی‌توان با توانایی رفتار هوشمندانه هر اندازه كه به مفهومی گسترده تعریف شود، معادل دانست، بلكه باید آن را به عنوان جلوه‌های آشكار شخصیت به‌طور كلی،‌ تلقی كرد.[1]
همچنین پیاژه، هوش را آن توانایی‌ها و امكاناتی از رشد زیستی می‌شناسد كه موجود آدمی در سطح روانی خود و بر اثر تعامل با محیط به‌دست می‌آورد. به عقیده وی فعالیت‌های هوشی، به‌تدریج در مراحل مختلف رشد پدیدار می‌شوند و در شكوفایی استعداد فرد و تعامل روانی او نقش‌آفرین و بااهمیت می‌باشند.[2]
گروهی دیگر از صاحبنظران معتقدند كه برای هوش، سه دسته تعریف می‌توان ارائه داد: ‌عملی، تحلیلی و كاربردی. تعاریف عملی، هوش را قابلیتی می‌دانند كه سبب موفقیت تحصیلی می‌شود و به‌عبارت دیگر در این تعاریف، هوش استعداد تحصیلی به‌شمار می‌آید. تعاریف تحلیلی، هوش را به‌صورت توانایی استفاده از پدیده‌های رمزی‌ یا توان سازگار شدن با موقعیت‌های تازه تعریف می‌كنند. به‌عبارت دیگر هوش را تفكر عاقلانه، عمل منطقی و رفتار موثر در محیط می‌دانند. تعاریف كاربردی، هوش را از دید سنجش و روان‌سنجی می‌بینند و آن را پدیده‌ای می‌دانند كه به‌وسیله آزمون‌های هوش سنجیده می‌شود.
وقتی محققان حوزه هوش، بخش‌های مختلف هوش را با آزمون‌ها اندازه می‌گرفتند متوجه این نكته شدند كه نمرات این آزمون‌های فرعی با هم رابطه زیادی دارد. از آنجا كه آزمون‌های فرعی مختلف، علیرغم تكالیف مختلف آنها، با هم همبستگی بالایی داشتند، برخی از محققان به این باور رسیدند كه هوش یك خصیصه كلی و واحد است. مثلا اسپیرمن، هوش را با عنوان g یا هوش عمومی نامید. كتل شاگرد اسپیرمن، آن را به دو نوع سیال و متبلور طبقه‌بندی كرد تا بین توانایی عمومی و خام و هوشی كه به وسیله آموزش(مدرسه) و فرهنگ تحت تاثیر قرار می‌گیرد، تمییز قایل شود. او معتقد بود كه هوش سیال با آزمون‌های درك فضایی، غیركلامی و عملكردی نظیر طرح‌های مكعب سنجیده می‌شود‌ و هوش متبلور با آزمون‌های دانش كلامی، واژگان و مسائل ریاضی كه مستلزم كاربرد مستقیم مهارت‌هایی است كه از قبل آموخته‌اند، مشخص می‌شود. اما با پیشرفت تحقیقات و گسترش حوزه هوش‌سنجی انواع دیگری از هوش نظیر هوش كلامی، هوش ریاضی، هوش ادراكی و … مطرح شد.
محققان معاصر هوش، دیدگاه چندعاملی بودن هوش را توسعه داده و به مراتب فراتر از اندیشه‌های اصلی برده‌اند. آنها الگوهای هوش چندگانه متعددی را مطرح كرده‌اند كه هوش را شامل وجوه و ابعاد مختلفی می‌دانند كه در اینجا سه دیدگاه را معرفی می‌كنیم.

نظریه ساختار عقل گیلفورد
جی.پی.گیلفورد، یكی از پیشگامان نظریه‌های چندخصیصه‌ای هوش، معتقد بود كه هوش بستگی به چیزی دارد كه ما درباره آن فكر می‌كنیم. وی به عملیات ذهنی و محصولات این عملیات اشاره می‌كند و بر این اساس الگویی برای ساختار عقل پیشنهاد كرد كه 120 عامل مربوط به هوش در آن مورد بررسی قرار می‌گیرد.[3]

نظریه سه‌وجهی استرنبرگ
بر طبق نظریه سه‌وجهی استرنبرگ، هوش دارای سه شكل است: تحلیلی، ابتكاری و عملی.
هوش تحلیلی شامل توانایی تحلیل، ‌قضاوت، ارزشیابی، مقایسه كردن امور انتزاعی(ذهنی) می‌شود. هوش ابتكاری شامل توانایی خلاقیت، طراحی، نوآوری و تخیل می‌شود و هوش عملی بر توانایی استفاده،‌ كاربرد، عمل كردن و در عمل به‌كار گرفتن تكیه دارد.[4] استرنبرگ، همچنین در تحقیقات خود به این نتیجه رسید كه هوش بر سه گونه است:

یک. هوش كلامی: در این نوع هوش، فرد مطالب را به سرعت می‌خواند و می‌فهمد و در سخن‌گویی، واژگان بیشتر و دقیق‌تری به‌كار می‌برد.

دو. هوش كاربردی: بدین‌معنا كه فرد، هوشمند همواره موقعیت‌ها را خوب بررسی می‌كند و مسائل را به نحو مطلوب و موفقیت‌آمیز حل می‌كند.

سه. هوش اجتماعی: مردم را آن‌گونه كه هستند می‌پذیرد، پیش از سخن گفتن می‌اندیشد و رفتار و كردارش همواره با سنجیدگی و ژرف‌نگری همراه است.
منبع :.pajoohe

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *