پديدههاي مغناطيسي درماني
پديدههاي مغناطيسي در تمام اعصار، تأثير مسحور كنندهاي بر ذهن انسان داشته است. سنگ ماگنتيتي (كه نوعي سنگ آهنربا است) به صورت رسوب در رگههاي آهني مغناطيسدار جمع شده و اولين ماده مغناطيسي بوده كه بشر از آن آگاهي يافته است.
كلمه انگليسي لودستون از كلمه قديمي انگليسي لود به معني «راه» مشتق شده است؛ چون كه در طي قرون وسطي متوجه شده بودند كه وقتي يك تكه از اين سنگ را با نخ آويزان ميكردند يك طرف آن هميشه به سمت شمال و طرف ديگر آن هميشه به سمت جنوب بود. چينيها آن را 4000 سال پيش ارابه جنوب نما ميناميدند و از آن براي جهت يابي استفاده ميكردند.
اين كشف – كه سنگ ماگنتيت تكههاي آهن را جذب ميكند- در روم و يونان باستان صورت گرفت. مردم معتقد بودند طلسمهايي كه از اين سنگ ساخته شوند ، ميتوانند هر شخصي را به محبوبش برسانند. آنها مي گفتند اگر زن يك مرد بيوفا، يك تكه از اين آهنربا را زير بالش شوهرش قرار دهد، شوهر در خواب كابوسهاي وحشتناكي خواهد ديد. و اگر تكه آهنربا روي سر گذاشته شود ميتوان به صداي خدايان گوش داد! اين سنگ به عنوان طلسمي براي شفاي سردرد، گرفتگي عضلات، نقرس، و انواع ناخوشيهاي ديگر نيز به كار مي رفت.
طبق اسطورههاي باستاني يونان، يك پسرك چوپان به نام مگنس وقتي عصاي فلزياش را روي يك تكه از اين سنگها گذاشت متوجه شد كه ديگر نميتواند آن را از سنگ جدا كند. واژه مغناطيس نيز ممكن است از نام همين پسرك چوپان گرفته شده باشد. ولي طبق روايتي ديگر كه به حقيقت نزديكتر است واژه مغناطيس از كلمه مگنزيا كه نام شهري در آسياي صغير (يعني تركيه) است گرفته شده است. در اين محل رگههاي آهن مغناطيسي به وفور يافت مي شود.
مشكل است كه دريابيم مردم باستان چگونه به خاصيت مغناطيسي زمين و اجرام سماوي ديگر در جهان هستي و تأثير آن بر زندگي و بيماريها پي بردند. حالا فلسفه روزه گرفتن در زماني كه ماه تازه است و يا هلال ماه نو است از لحاظ علمي معلوم شده است. در چنين مواقعي تأثير كره ماه بر كليه مايعات به بيشترين مقدار ميرسد. در چنين روزهايي كليه مواد (مواد مايع و نيمه مايع آهندار بدن) تحت تأثير ماه جذب ميشوند و ميتوانند منجر به مسائل احساسي و ذهني حاد شوند. اين نوع روزه گرفتن باعث ميشود مايعات بدن طي اقدامي احتياطي عليه چنين آثار ناهنجاري كاهش يابند.
به همين ترتيب اجداد ما چنين تصور ميكردند كه شخصي كه در آخرين دقايق حياتش است بايد طوري بخوابد كه سرش رو به شمال و پاهايش رو به جنوب باشد تا هم راستايي مغناطيسي بين زمين و بدن او ايجاد شود. اين امر باعث ميشد خروج روح از بدن با آرامش، كاهش درد و رنج كمتر انجام شود.
برخي دانشمندان كه روي آثار خواص مغناطيسي زمين و تأثيرات آتش پارهها و لكههاي خورشيد تحقيق ميكنند، متوجه شدهاند كه عوامل فوق باعث برهم خوردن آرامش مغناطيسي زمين و منجر به تغييرات زيستي حاد در موجودات زمين ميشود.
همچنين به اين نكته پي بردهاند كه اندامهاي متفاوت بدن انسان به دليل فعاليتهاي شيميايي متفاوتي كه در بدن انجام ميشود، ميدانهاي مغناطيسي متناوبي ايجاد ميكند. اين امر ثابت ميكند كه هر سلولي در بدن انسان يك ارزش مغناطيسي خاصي دارد. بيشترين ميدان مغناطيسي را مغز در حين خواب ايجاد ميكند. پس از آن قلب در مقام دوم قرار دارد كه ميتوان ميدان مغناطيسي آن را از لحاظ علمي اندازه گرفت.
همچنين متوجه شدهاند كه قطب شمال خواص آنتيبيوتيك دارد. (يعني ميتواند عفونت را مهار يا روند آن را كُند نمايد) و قطب جنوب خواص انرژيزا دارد (يعني ميتواند حرارت و انرژي در اختيار اندامهاي مختلف بدن قرار دهد). لذا قطب شمال براي درمان بيماريهايي مفيد است كه عفونت ريشه اصلي آنها است. در حالي كه قطب جنوب براي درمان دردها، ورمها، سفتي اندامها، و مسائل مربوط به عملكرد كُند آنها مفيد است.
سالها است كه آهنرباهاي دست ساز بشر جاي سنگهاي مگنتيت را گرفتهاند. آهنرباهاي امروزي شكلها و قدرتهاي مختلفي دارند. برخي به شكل ميله، نعل اسب، سوزن و ديسك هستند.
از ديدگاه طنز، مغناطيسدرماني هم يكي از قديميترين شيوههاي درمان و هم يكي از جديدترين آنها است! اكنون زماني است كه اين شيوه بزرگ درمان مورد بهرهبرداري قرار گيرد كه نتايج درخشاني هم در پي دارد.
منبع :اسرار ذهن