پیام‌آوران شیمیایی مغز

پیام‌آوران شیمیایی مغز
اکتشافات جالب از بهار سال 1977 آغاز شد. در آن سال ابزارهایی کشف شد که دانشمندان را قادر می‌ساخت تا به بخشهای داخلی سلولهای عصبی در مغز نفوذ کنند. تقریباً هر روز کشفیات تازه‌ای درباره کارکرد داخلی مغز منتشر می‌شد. ما اکنون می‌دانیم که مواد شیمیایی، پیامها را بین سلولهای مغز رد و بدل می‌کنند. در واقع، به نوعی می‌توان گفت که به سلولهای مغز، امکان «صحبت کردن» با یکدیگر را می‌دهند.

در فعالیت روزانه مغز، میلیاردها پیام ارسال و دریافت می‌شود. پیامهای امیدوارکننده و نوید بخش را «پیام‌آوران شادی» و پیامهای نومید کننده را «پیام‌آوران غم» می رسانند. اغلب مراکز عصبی از هر دو نوع پیام‌آور، ورودی دریافت می‌کنند. تا وقتی که حجم این دو نوع ورودی متعادل باشد، همه چیز به طور عادی پیش می‌رود.

وجود استرس در انسان، مشکلاتی را برای پیام‌آوران شادی در مغز به وجود می‌آورد. هنگامی که زندگی به آرامی پیش می‌رود، پیامهای شاد متناسب با سطح تقاضا دریافت می‌شود. اما هنگامی که استرس در مغز انسان جای گرفته باشد، پیام‌آوران شادی کم کم از برنامه حملشان عقب می‌افتند. و با ادامه استرس، پیامهای شاد رفته رفته دیگر به مقصد نمی‌رسند. در نتیجه، مراکز مهم عصبی عمدتاً پیامهای غمگین دریافت می‌کنند و کلّ مغز تحت تاثیر این فرایند قرار می‌گیرد. در این حالت، شخص در شرایطی از نظر عدم تعادل مواد شیمیایی مغز قرار می‌گیرد که به آن استرس بیش از حد گفته می‌شود.

استرس بیش از حد، احساس بسیار بدی را در انسان به وجود می‌آورد. با غلبه پیامهای غمگین بر پیامهای شاد، شخص احساس «درماندگی» و «از پا افتادن» می‌کند. عوارض آن عبارتند از: احساس خستگی، بیخوابی یا خواب بدون رفع خستگی، کمبود انرژی، انواع دردها و بالاخره لذت نبردن از زندگی. در این شرایط است که فرد دچار افسردگی، اضطراب و عدم توانایی برای تطبیق با شرایط زندگی می‌شود.

عوامل وراثتی
همه افراد توانایی ایجاد و به کارگرفتن پیام‌آوران شادی در مغز را به ارث می‌برند. تا وقتی که شخص بتواند متناسب با استرسهای زندگیش به قدر کافی پیام‌آوران شادی را به وجود آورد، در این صورت استرس برای او هیجان‌انگیز، شادی‌بخش و سرگرم کننده می‌شود و در واقع، بدون آن احساس کسالت و ملال می‌کند.

ولی از سوی دیگر، چنانچه میزان استرس در زندگی فرد آنقدر زیاد باشد که پیام‌آوران شادی را تحت تاثیر خود قرار دهد، رویدادهای بد به سراغ شخص می‌آید: اختلال در خواب، انواع دردها، لذت نبردن از زندگی و حتی ترس و وحشت.

میزان استرسی که فرد می‌تواند تحمّل کند قبل از آن که پیام‌آوران شادی در مغزش دچار سوء عمل و اختلال شوند، «حد تحمّل استرس» نامیده می‌شود. این حد تحمل توسط آنچه که فرد از نظر ژنتیکی به ارث برده است تعیین می‌گردد. اغلب ما به قدر کافی این حد تحمل را به ارث برده‌ایم که بتوانیم با استرسهای روزانه در زندگی کنار بیائیم. با وجود این، همه ما در زندگی خود، دوران کوتاهی از عدم تعادل مواد شیمیایی در مغزمان را تجربه کرده‌ایم. بیخوابی در شب امتحان، ناراحتی و گریه در غم از دست دادن یک دوست یا عضو خانواده، سردرد یا حتی درد قفسه سینه، همه نمونه‌هایی از این حالت هستند. امّا 10٪ از مردم همیشه چنین احساسی دارند.

همان گونه که گفته شد، از هر ده نفر یک نفر حد تحمل استرس پائینی را به ارث برده است. این بدان معنی است که پیام‌آوران شادی او در سطح استرسی که از نظر بقیه مردم «عادی» است، دچار اختلال می‌شوند. نتیجه به ارث بردن چنین حد تحمل استرس پائینی می‌تواند فاجعه‌آمیز باشد. چنین فردی با استرس بیش از حد در طول زندگیش روبرو خواهد بود و ممکن است مشکلاتی از قبیل افسردگی، اضطراب، خستگی، اختلال در خواب و حتی اعتیاد در تمام طول عمر همراهش باشد.

توجه داشته باشید که در مورد 10٪ از کلّ مردم صحبت می‌کنیم و این اصلاً عدد کوچکی نیست. ده درصد از دوستان، آشنایان، کارمندان، همکاران و همه کسانی که دور و بر شما هستند، قادر به تطبیق دادن خود با استرسهای زندگی روزمره نیستند.

برای درک بهتر این که چگونه استرس برای بسیاری از مردم موجب این وضعیت خطرناک و فاجعه‌آمیز می‌شود، بیائید با هم پیام‌آوران شادی در مغز را مورد بررسی قرار دهیم.
منبع :روان یار

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

یک دیدگاه

  1. سلام ممنون از مطا لب مفید شما .اگر ممکن هست درخواست کنم منابع آن را در اختیار بنده از طریق ایمیل بفرستید متشکر ازشما

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *