چگونه قدرت تجسم خود را افزایش دهید؟

چگونه قدرت تجسم خود را افزایش دهید؟
در این باره فکر کنید: هرآنچه ما انجام می دهیم از یک اندیشه آغاز می شود. هر عمل، هر کلمه، هر ابداع از تجسم های ما بوجود آمده است. توانایی دیدن چیزها قبل از اینکه رخ دهند ما را قادر می سازد تا رویاهای خود را دنبال کنیم و در نهایت آنها را انجام دهیم. در واقع، تجسم بهتر آینده ای که به دنبالش هستیم، شانس ما را در تحقق آن افزایش می دهد.

آموزش ذهن، آموزش جسم است

مغز نمی تواند بین یک اقدام واقعی با یک اقدام ذهنی تفاوتی را دریابد. تحقیقاتی که در این باره انجام شده نشان می دهد که تفکر درباره یک اقدام، حتی اگر بدن ما در حالت استراحت باشد، منجر به تحریک و فعالیت رشته های عصبی مرتبط در مغز می شود به گونه ای که واقعاً آن کارها را انجام داده اید.

برای تجربه بهتر این موضوع، این تمرین را انجام دهید: سعی کنید که در دهان خود بزاق (آب دهان) تولید کنید. کار خیلی سختی است.حال تجسم کنید که یک آلوی نرم ورسیده، ترش و آبدار در دهان خود دارید و با زبان خود، آن را به این طرف و آن طرف دهان خود می اندازید. در این حالت به سادگی، بزاق دهان تولید می شود

این هم یک خبر خوب: آموزش های ذهنی می تواند تقریباً تمام مهارت های ما را بهبود داده و سرعت ما را در رسیدن به هدف افزایش دهد

به عنوان مثال، بسیاری از روانشناسان و مربیان پرورشی، تمرین های ذهنی را برای هر نوع کاری توصیه می کنند. اینها معمولاً اجتماعی یا مرتبط با کار هستند: برای افزایش اعتماد به نفس، برگزاری روان یک جلسه یا مصاحبه یا افزایش کارایی روزانه. بیشترین تشویق برای استفاده از تصور در مورد ورزشکاران اعمال می شود تا بتوانند تکنیک های کاری شان را بالابرده و تشویق به فعالیت و پیشرفت بیشتر شوند. در مصاحبه ای که با قهرمان های رتبه اول المپیک، مشخص شد که بسیاری از آنان از تجسم استفاده کردند، نه تنها در انجام تکنیک های ورزشی بلکه برای بوجودآوردن احساس برنده شدن

5 تکنیک کاربردی جهت تجسم

این تکنیک ها از ساده به پیچیده، مرتب شده اند. زمانی سراغ تمرین بعدی شوید که در تمرین اول به اندازه کافی مهارت کسب کرده اید. هیچ عجله ای نیست. هر چقدر که خواستید روی یک تکنیک بمانید

تکنیک اول:

عکسی را انتخاب کنید و روی آنالیز و تحلیل آن زمان بگذارید. هرچقدر می توانید، جزئیات آن را به خاطر بسپارید. سپس چشمانتان را ببندید و سعی کنید که این تصویر را در ذهنتان تجسم کنید. سعی کنید که تصویر ذهنی شما هرچه بیشتر این موارد را داشته باشد: رنگ ها، پرندگان در آسمان، چروک های روی صورت و هرآنچه که در تصویر اصلی هست. چشمانتان را باز کنید و ببینید که چه جزئیاتی را از قلم انداخته اید. این کار را تا جایی ادامه دهید که بتوانید تصویر اصلی را به خوبی مجسم کنید

تکنیک دوم:

در این تکنیک به صورت سه بعدی کار می کنیم. حالا یک شی کوچکی را برداید مثلاً کلید یا قلمتان را. مجدداً آن را آنالیز کرده و به خاطر بسپارید. زمان بگیرید.

حالا چشمانتان را ببندید و آن شی را در ذهن خود مجسم کنید. چالش این تمرین، چرخاندن شی در ذهن است. تمام جزئیات را ببینید اما از تمام زوایا. اگر راحت هستید، محیط اطراف آن را هم به تجسم بکشید. آن را روی یک میز خیالی بگذارید. بر آن کمی نور بتابانید و سایه آن شی را به تصویر بکشید

تکنیک سوم:

این تکنیک بر اساس تکنیک دوم ساخته می شود. برای برخی از افراد سخت است اما برخی هم آن را راحت یاد می گیرند. در این جا همان شکل کوچک را تجسم کنید اما با چشمان باز. آن را در دنیای واقعی ببینید، درست در جلوی خودتان. مجدداً آن را حرکت دهید، بچرخانید و با آن بازی کنید. ببنید که چگونه جلوی دیگر اشیائی که پیش رویتان است قرار می گیرد. تجسم کنید که روی کی بردتان است، سایه آن را روی موس ببینید یا با آن به فنجان چای خود ضربه بزنید.

تکنیک چهارم:

در این مرحله، شما را به داخل تصویر می بریم. یک محل زیبا را تجسم کنید. من دوست دارم که ساحل مورد علاقه ام را به مجسم کنم. حال خود را در آن منظره ببینید. مهم است که خود را در آن جا ببینید نه اینکه درباره آن فکر کنید.

دیگر حس های خود را هم به میدان بکشید. چه صدایی را می شنوید؟ آیا صدای حرکت برگ ها در اثر باد را می شنوید؟ آیا صدای گفتگوی مردم در پشت سر خود را می شنوید؟ با احساس لامسه چطورید؟ آیا شن هایی که بر روی آن ایستاده اید را احساس می کنید؟ با بوییدن چطورید؟ آیامی توانید خوردن یک بستنی را تجسم کنید و احساس کنید که از گلوی شما پایین می رود؟

مجدداً مطمئن شوید که در صحنه هستید نه اینکه فقط درباره اش فکر می کنید. این فیلم ذهنی را هرچه با وضوح و جزئیات بیشتر ببینید.

تکنیک پنجم:

در آخرین تکنیک، قصد داریم که چیزهایی کمی زنده تر ایجاد کنیم. تصویر تمرین قبل را تجسم کنید. حالا شروع کنید در حرکت و گذر از میان چیزها. صخره ای را بگیرید. روی یک نیمکت بنشینید. در آب بدوید. روی شن ها بقلتید.

حالا کس دیگری را هم اضافه کنید. معشوق خود را تصور کنید که با هم در حال رقص هستید. یا دوستتان را تصور کنید که در حال گفتگو با او هستید. تصور کنید که وقتی برایش جوکی تعریف می کنید، می خندد. حال تصور کنید که روی شانه شما می زند. چه احساسی خواهید داشت؟

جزئیات و واقع گرایی

علت اینکه بر جزئیات و واقع گرایی تاکید می کنیم این است که بدون آنها، تمرین اثربخش نیست. اگر من از تو بپرسم که خود را حال انجام کار مطلوبت تجسم کن (حال در یک جلسه یا یک کار ورزشی) شما احتمالاً خودت را می بینی که مستقیماً در حال اجرای کار هستی. شما به خوبی و در عین خونسردی کارتان را انجام می دهید. این احساس خوبی دارد و باعث انگیزه می شود اما در واقع چنین کاری اتلاف وقت است

واقع گرایی، مهم ترین جنبه تجسم است. سربازان باید در تمرین هایشان، همان شرایطی را داشته باشند که در میدان واقعی مبارزه با آن روبرو هستند. تمرین صرف با بازی های کامپیوتری یا در میدان های پینت بال، کافی نیست

تمرین های ذهنی نیز چنین هستند. هرچیز تا آنجا که می تواند باید واقعی باشد. من یک بوکسور آماتور بودم و برای موفقیت، تجسم می کردم. اولین فیلم های ذهنی ام، مانند محمد علی، ضربه می زدم. اما واقعیت به زودی مشتی بر صورتم زد، در اولین مبارزه با یک حریف واقعی، از پا در آمدم

تا آن زمان، تجسم های من کاملاٌ فانتزی بود، مانند ساختن قصری در هوا. من داشتم وقتم را تلف می کردم. اما از زمانی که تجسم را به صورت درستی انجام دادم، متوجه شدم که تمام خطاهای خود را مرتکب می شوم، حتی در تمرین های ذهنی. قلبم تندتر می زد، مشت هایم گره می شد و همان ترس واقعی بر من مستولی می شد. تمام این ها در حالی بود که فقط روی نیمکت نشسته بودم

آیا این بدین معنی بود که شکست خوردم؟ نه معنی اش این بود که پیروز شدم. از آن زمان به بعد، تمرین های ذهنی من، در خدمتم بود. چون تمام ضعف ها و ترس ها در رینگ ذهنی من بود و هرپیشرفتی که در آن داشتم در جهان واقعی هم به تحقق می پیوست

به کارگیری تجسم در اهداف

تجسم ابزار قدرتمندی است که شما را در تحقق اهدافتان یاری می دهد. برای استفاده از تجسم در تحقق اهداف به نکات زیر توجه کنید

به جنبه مثبت کار تمرکز کنید. یک خطای عمومی این است که به جنبه منفی هدفتان تمرکز کنید. مثلاً کسی که می خواهد لاغر شود عکس افرادی با شکم های چاق را در اتاقش بزند و فکر کند که این کار او را تشویق می کند. با تمرکز بر چاقی، فرد تنها چاق تر می شود. باید فرد خود را لاغر تصور کند

آن را داشته باشید، نه آنکه آن را بخواهید. به چیزهایی فکر کنید که واقعاً آن را می خواهید. حال، آیا شما آن را دارید؟ احتمالاً نه. اغلب اوقات خواستن در خلاف داشتن است. بنابراین هنگام تجسم، درباره داشتن چیزی فکر نکنید، خود را در وضعیتی ببینید که آن را دارید

استمرار داشته باشید. شما باید برای اینکار سخت کوش باشید. ذهن شما مانند یک عضله است، همانند عضلات بدن تان. ورزشکاران بدنسازی، اندازه تمرین هایشان را کم نمی کنند و هر روز دو دقیقه مدت زمان تمرین هایشان را افزایش می دهند. آنها برای کسب هدفشان سخت می کوشند. هدف خود را ، دغدغه خود کنید و پی در پی به آن بپردازید

دقیق باشید. بسیاری از افراد، اهداف مبهم دارند. آنها به صورت مبهم می خواهند که ثروتمند شوند یا به جای خوبی سفر کنند. کجا؟ در این باره خیلی فکر نکرده اند. مانند کسی که به فروشگاهی می رود تا یک چیز مبهم بخرد. هیچ اتفاقی نمی افتد. شما باید هدف مشخصی داشته باشید: من میخواهم به سوپر مارکت بروم تا یک شامپو و مسواک بخرم. هدف شما نیز مانند این است. تا آنجا که می توانید جزئیات هدف خود را معلوم کنید: دقیقاً چقدر پول می خواهید، از یک جلسه انتظار چه خروجی هایی را دارید و مواردی از این دست
منبع :.thinkingacademy

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *