کنترل خشم

کنترل خشم
کنترل خشم مهارتی است که بی‌گمان برخورداری از آن در زندگی بسیار مفید و موثر است.
شمردن تا 10 و بالا‌تر
گر چه شمارش تا 10کار ساز است، اما خوب است روش هایِ بیشتری را برایِ کنترل خشمتان یاد گرفته و به مهماتِ جنگیتان در مقابله با عصبانیت بیافزایید.

به نظر می‌رسد که همه رویِ اعصاب شما راه می‌روند و شما کم کم دارید ته ماندۀ اعصابتان را نیز از دست می‌دهید. از رانندگانِ عصبانی گرفته تا هکرهایِ بی‌نام و نشان و همکارانی که کارِ شما را مشکل‌تر از آنچه هست می‌کنند، همه و همه شما را عصبانی می‌کنند. کاری که شما می‌توانید انجام دهید تنها آموختنِ راهکار هایِ غلبه بر آن است. در این مقاله تعدادی راهکار ارائه می‌کنیم که ممکن است کمک کننده باشند.
آسان‌ترین روش، گوش کردن به نصیحت‌های گذشتگان است؛ که می‌گوید هنگامِ عصبانیت قبل از صحبت کردن تا 10 بشمار. اگر بسیار عصبانی هستی تا 100 بشمار. این راهنمایِ دوران کودکی، یعنی شمردن تا 10 قبل از انجامِ هر اقدامی بسیار کمک کننده است، چون دو فاکتور کلیدی جهتِ کنترل عصبانیت را شامل می‌شود: زمان وحواس پرتی!
شمردن تا 10 نه تنها زمان لازم برای تأمل در هر اقدامی را فراهم می‌کند، بلکه حواسِ شما را از عاملِ تحریکِ عصبانیت پرت می‌کند. هنگامی که ذهنمان مشغولِ شمارش است، با ژرف اندیشیدن به آنچه که اتفاق افتاده، به آتش عصبانیتمان سوخت اضافه نمی‌کنیم.
شمردن تا 10 زمانی که با یک تنفسِ عمیق بعد از هر شمارش همراه باشد، یک روش مؤثر برای خلعِ سلاحِ خشم است. تنفسِ عمیق پیامد هایِ استرسیِ ناشی از خشم را خنثی می‌کند. تنفسِ آرام و عمیق همراه با تأمل نه تنها به شما یک احساسِ آرام بخش می‌دهد، بلکه کمک می‌کند تا در زمانِ حال غرق شوید.
نیروی خشم عمدتاً منجر به یک رفتارِ ناهنجار می‌شود که شرایط را از قبل هم بد‌تر می‌کند. اگر زمانِ کافی برای رسیدن به آرامش داده شود بسیاری از مردم می‌توانند یاد بگیرند چگونه به تکانش‌های اولیه پاسخ دهند.
هنگامِ آرامش برایِ پاسخ دهی آمادگیِ بیشتری داریم. کلیدی‌ترین نکته در مقابله با خشم عدمِ واکنش و یکدلی است.
یکدلی تواناییِ سنجیدنِ شرایط از نقطه نظر دیگران است. اتخاذِ یکدلی، دری از مهربانی را می‌گشاید و موجبِ درک توأم با احساسِ منبعِ تولیدِ تعارض می‌شود. مهربان بودن در موقعیتِ خشم باعث می‌شود که صبور باشید و در عینِ حال با جرئت ورزی پاسخِ مناسبی به منبعِ ایجادِ مشکل بدهید.
پاسخ دادنِ جرئت ورزانه با پاسخِ تکانشی و پرخاشگری فرق دارد. هنگامی که شما جرئت ورزانه پاسخ می‌دهید بر سرِ حقوقِ نا‌دیده گرفته شدۀ خود پافشاری می‌کنید، اما مانندِ پرخاشگری به خود اجازه نمی‌دهید که به حقوقِ دیگران تعرض کنید. رفتار جرئت ورزانه مستقیم و صادقانه است و درآن احساسات و هیجانات و باور‌هایی که به درکِ متقابل کمک می‌کنند، به شیوه‌ای سالم، متاسب و به دور از پرخاشگری ابراز می‌شوند.یک قدم به عقب برو
برای حصول اطمینان از عاملِ عصبانیت، آنچه را طرف مقابل گفته است تفسیر و شفاف سازی کنید. این به شما کمک می‌کند که مطمئن شوید دچار سوء برداشت نشده‌اید و این مغزتان است که شما را به تفکر وا داشته است نه احساس و عکس العمل آنیتان.
هم چنین می‌توانید شرایط را به حال خود واگذارید. «آیا می‌توانیم بعداً در این باره بحث کنیم؟» در واقع با خریدنِ زمان می‌توانید احساساتتان را کنترل کنید. می‌توانید در این فرصت کمی راه بروید یا از پله‌ها بالا و پایین بروید تا به آرامش برسید.
حال 5 قدم به جلو بروید
از جملاتِ فاعلی که با کلمۀ من آغاز می‌شوند استفاده کنید. برایِ مثال «من نگرانم»، «من ناراحتم»، «من گیج شده‌ام»، «من مستأصل شده‌ام»، شیوه هایِ مناسبی برایِ بیانِ احساساتتان هستند.
مشکل را با جزئیات و دقت توضیح دهید. از قضاوت کردن و کلی گویی پرهیز کنید، برایِ مثال نگویید: «تو هیچوقت کارت را به موقع انجام نمی‌دهی»، و به جایِ آن بگویید: «این هفته سه بار از تو خواستم که گزارشِ کار را به من بدهی، و تو این کار را انجام ندادی، چه اتفاقی افتاده است؟»
توضیح دهید که از چه چیزی ناراحت هستید. در موردِ اتفاقاتی که افتاده و انتظاراتتان صحبت کنید. برایِ مثال بگویید: «چون من گزارش را به موقعِ دریافت نکردم نتوانستم در ملاقات حضور پیدا کنم و مجبور شدم که تصمیم گیری‌ام را به تعویق بیاندازم»، این اتفاقی است که افتاده؛ حالا باید انتظارتان را هم مطرح کنید، برایِ مثال بگویید: «ما واقعاً به اطلاعات نیاز داریم. می‌خواهم فردا یکدیگر را ملاقات کنیم تا بگویی که در کدام قسمت از پروژه قرار داری».
فردِ مقابل را آگاه کرده و همین طور از او بازخورد بخواهید. اجازه دهید تا طرفِ مقابل بداند که شما او را درک می‌کنید. برای مثال بگویید: «می‌دانم که در حالِ کار رویِ چندین پروژۀ مهم هستی. به من بگو که چه کار‌هایی داری و سپس آن‌ها را الویت بندی کرده و کارهایِ مهم‌تر را تعیین می‌کنیم».
گوش دهید و بگذرید. هنگامی که چهار مرحلۀ فوق را اجرا کردید می‌توانید عینی‌تر و منطقی‌تر به مسأله نگاه بکنید؛ به همین دلیل، خشم، احساساتِ مخرب و آسیب زننده و فرضیه هایِ بی‌جوابتان از میان می‌روند.

منبع :parsegard.

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *