مساله رشد درباره شخصیت

مساله رشد درباره شخصیت
ما تأکید کردیم ثبات رفتار، عاملی است که حد و مرز شخصیت را تعیین می کند؛ ولی بدیهی است که این ویژگی مربوط به دوران بزرگسالی است و شخصیت باید طی سال های اولیه ی زندگی تحقق یابد.
عوامل مؤثر در چنین رشدی را عوامل ارثی (ژنتیکی) یا محیطی دانسته اند و پیامد مهم تر آن مسأله ای است که با عنوان مسأله ی طبیعت – تربیت شهرت یافته است.
از آن جایی که عوامل ارثی تمام ساختار زیستی ما را تعیین می کنند، بدیهی است که این عوامل در بعضی از سطوح همه ی رفتار را رقم می زنند؛ ولی آن چه که برای رشد شخصیت بسیار مهم و سرنوشت ساز است، تعاملات پیچیده ای است که بین فرد و محیط رُخ می دهد و فرصت هایی را برای یادگیری فراهم می آورد. مسلماً مهم ترین جنبه های مشهود محیط، خانواده و فرهنگ است که خانواده در آن قرار دارد.
تفاوت های موجود در شخصیت ممکن است به وسیله ی عوامل ارثی پی ریزی شده باشند که پیامدهای بالقوه ای را (دامنه ی واکنش) برای رشد ایجاد می کنند؛ اما تفاوت در پیامدهای خاص، از تفاوت در تجربه ها سرچشمه می گیرد. فرزندان (خواهران یا برادران) در یک خانواده، ممکن است به طور قابل ملاحظه ای با هم متفاوت باشند،‌ و این امر تأکیدی است بر این که تجربه های مشترک نسبت به تجربه های غیر مشترک، اهمیت کمتری برای رشد شخصیت دارند. بعضی از تجربه های غیر مشترک در خانواده رُخ می دهد؛ ولی بیشتر این تجربه ها در بیرون خانواده و در محیط همسالان اتفاق می افتد.
بیشتر نظریه پردازان شخصیت، شخصیت بزرگسال را مورد توجه قرار می دهند و تا کنون تنها نظریه های روان پویشی هستند که گزارش مشروحی از چگونگی تکوّن شخصیت بزرگسالی را ارائه داده اند؛ ولی نظریه های رشد کودک گرچه به طور آشکار به مسائل شخصیت نپرداخته اند، شیوه ای که، برای مثال، کودک ادراک خوب و بد را به دست می آورد، بررسی کرده اند که این امور نباید مورد غفلت قرار گیرد

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *