درس زندگي 4
فراموش کنيد چند ساله هستيد- وقتي سنتان بيشتر ميشود، اين خود مهمتر ميشود
شما خوشحال خواهيد شد که بدانيد سن آن چيزي نيست که فکرش را ميکنيد. اين چگونگي نگاه شما به آن است که از اهميت زيادي برخوردار است. فيلسوف يوناني افلاطون به ما ميگويد: «فردي که داراي ذاتي آرام و خوشحال است به ندرت احساس فشار بالا رفتن سن را ميکند، اما فردي که داراي گرايشي معکوس است سن به همان اندازه يک بار اضافي بر دوش است.»
بعد از اين همه سال از مرگ افلاطون، کارشناسان ثابت کردهاند که او درست ميگفته است. در مطالعهي اخيري که در مجلهي «ژورنال شخصيت و روانشناسي اجتماعي» گزارش شده است، محققان ادعا ميکنند که افراد پير ميتوانند خود را در داخل قبر سريعتر از آني که ترجيح ميدهند، تصور کنند. در واقع، افرادي که داراي نگاههاي منفي نسبت به بالا رفتن سن خود هستند، زندگيهايشان تا 7 سال کاهش پيدا ميکند در مقايسه با همقطارانشان که ديدگاههاي مثبتتري نسبت به زندگي دارند.
به طرز شگفت انگيزي، داشتن نگاه مثبت دربارهي بالا رفتن سن ميتواند اثر بيشتري در مقايسه با سلامت جسمي خوب داشته باشد. محققان دانشگاه يل به سرپرستي روانپزشک بکا لِوي گزارش دادهاند که «اثر نگرش مثبت به خود در بالا رفتن سن براي بقا بيش از مقادير فيزيولوژيکي فشار خون سيستوليک پايين و کلسترول است که هر کدام از آنها با دورهي طولانيتر چهار سال يا کمتر مرتبط هستند.»
اين محققان اينگونه نتيجهگيري ميکنند: «مطالعهي ما داراي دو پيام مهم است. پيام نااُميدکننده اين است که نگرش منفي به خود ميتواند اميد به زندگي را کاهش دهد. پيام اميدوارکننده اين است که نگرش مثبت به خود ميتواند اميد به زندگي را طولاني کند.» درسي که در اينجا ياد ميگيريم اين است که شما نبايد زمان و انرژي بسيار زيادي را به نگراني دربارهي فرايند پير شدن خود تلف کنيد. جيمز اِي. فارلي توصيه ميکند: «هرگز به افکار کهنه فکر نکنيد. اين افکار کهنه هستند که انسان را پير ميکنند.»
با افراد مسن فعال داراي شوق زندگي صحبت کنيد تا بفهميد آنها قلباً جوان هستند و خود را پير نميپندارند. قطعاً، آنها ميدانند به لحاظ جسمي محدوديتهايي دارند اما به لحاظ روحي و رواني آنها سن را در ارتباط با خود حقيقيشان نميبينند. اين واقعيت فرقي نميکند که افراد در شصت سالگيشان هستند يا نود سالگيشان.
به عنوان يک امر بديهي، بسياري از بازنشستههاي خوشبين معمولاً در حضور افراد همسن و سال خود احساس ناراحتي ميکنند عمدتاً چون اکثر آنها قديمي فکر و عمل ميکنند. به عبارت سادهتر، افراد مسن فعال و خوشحال نميخواهند سالهاي بازنشستگيشان را به شنيدن شکايتهاي همسن و سالانشان از مشکلات پير شدن سپري کنند.
سوفيا لورن ميگويد: «سرچشمهي جواني ذهن، استعداد و خلاقيت شماست که شما به زندگي خود و زندگي افرادي که دوست داريد، وارد ميکنيد. وقتي ياد ميگيريد از اين منبع استفاده کنيد، شما قطعاً سن را شکست خواهيد داد.»
با تفکر مثبت خود، بسياري از افراد مسن خوشبخت و فعال مفهوم ميانسالي را به دههي هفتم زندگي خود گسترش ميدهند. مطابق با مطالعهي سال 2002 انجمن ملي بالا رفتن سن (NCOA)، يک سوم آمريکاييها در دههي هفتم زندگيشان خود را ميانسال ميپندارند. در ميان پاسخدهندگان بين سنين شصت و پنج تا شصت و نه سال، نزديک به نيمي از آنها (45 درصد) گفتند که آنها خود را ميانسال ميپندارند.
پابلو پيکاسو ميگويد: «سن فقط زماني مهم است که انسان در حال پير شدن است. الان که من به سن بالايي رسيدهام، ممکن است همچنين بيست ساله باشم.» جوان فکر کردن ميتواند به شما کمک کند فعالانه و با سرزندگي درگير سالهاي پاياني زندگيتان شويد. سامرست مائوگام آخرين کتاب خود را در سن هشتاد و چهار سالگي نوشت. جوزپه وردي نيز اُپراهاي خود را در هشتاد سالگي خويش ساخت. لئوپولد استوکوسکي ارکتسر سمفوني آمريکا را در هشتاد سالگي تاسيس و بيست آلبوم را در نود سالگياش ضبط کرد. در نود و شش سالگي، استوکوسکي- که بايد او را بدون شک يک خوشبين مادامالعمر دانست- يک قرارداد آهنگسازي شش ساله را امضاء کرد.
اين افراد ظاهراً افراد شگفت انگيزي هستند. با اين حال، آنها انسانهاي غيرمعمولي نيستند. صدها هزار نفر در هفتاد سالگي، هشتاد سالگي و نود سالگيشان داراي اشتياق قابل توجهي براي زندگي کردن هستند و نيرو، اشتياق و توانايي جسمي و فيزيکي بالايي نسبت به زندگي نشان ميدهند. همچون اين افراد فعال و خوشحال، شما نبايد اجازه دهيد سن شما پير شدنتان را به شما تحميل کند. در واقع، يکي از رازهاي خوشبختي فراموش کردن اين است که چه سني داريد- هر چقدر سنتان بالا برود، اين خود مهمتر ميشود.