خواب های حقیقی

خواب های  حقیقی

علاوه بر نمادین بودن، خواب ها می‌توانند همچنین حقیقی و منطقی باشند. این خواب ها معمولاً درباره‌ی اشیاء و شخصیت‌های روزمره‌ای که برای رویابین شناخته شده هستند، می‌باشند. با وجود آنکه درک آن‌ها نسبتاً ساده است، آن‌ها با تجربه‌های روزانه و غالباً ناچیز سر و کار دارند.

 

یک خواب که در اثر نریس دی، کتاب کار رویابین، بازگو شده در یک فروشگاه می‌گذرد. رویابین رژ لبی را از بخش زیبایی فروشگاه می‌دزدد و آن را درون یک ساک دستی بزرگ قرار می‌دهد. اما قبل از آنکه از فروشگاه خارج شود، نگهبان فروشگاه ظاهر می‌شود و او را دستگیر می‌کند. بعد از بیدار شدن از خواب، او به شکل دردناکی آنچه را که سال قبل رخ داده بود، به یاد می‌آورد. این خواب با فعال کردن دوباره‌ی احساسات ناخوشایند ناشی از دستگیری رویابین در انظار عمومی مردم به عنوان هشداری در مقابل هر دزدی دیگری از طرف او عمل می‌کند.

خواب های آگاهانه رویاهای حقیقی هستند که عناصر محیط اطراف فرد به خواب رفته را به رویا اضافه می‌کنند: شیر آبی که قطره قطره از آن آب می‌آید، ترافیک در حال جریان و ساعتی که تیک تیک می‌کند.

خواب ها می‌توانند همچنین به عنوان یادآوری چیزهایی که برای انجام دادن نیاز داریم، عمل کنند. این خواب ها که معمولاً ساده و عملی هستند، غالباً کاملاً واضح و نه نمادین می‌باشند و برای فعال کردن حافظه عمل می‌کنند.

 

خواب های  حقیقی


• می‌تواند وسایلی باشد که توسط آن ما اتفاقات روزانه را جذب می‌کنیم.
• می‌تواند امور روزانه را به پایان برساند.
• می‌تواند به ما کمک کند تا تجارب سخت گذشته‌ی خود را حل کنیم.
• بعضی‌وقت‌ها شامل صدای محیطی است.
• معمولاً اهمیت نمادین بسیاری ندارد.

 


نمونه‌های خواب های  حقیقی


در یک خواب  حقیقی، مرد جوانی خود را در ماشین آبی‌اش در حال رانندگی در امتداد یک بزرگراه مشاهده کرد. وقتی او ماشین را در یک طرف جاده متوقف کرد، با یک پیچ تازه و ناگهانی مواجه شد و ترمزهایش را به کار برد. ترمزها نتوانستند کار کنند و ماشین به دیواری برخورد کرد.


برای رویابین، این یک رویای هشداردهنده‌ی حقیقی بود و او را به برداشتن گام‌های مناسب، یعنی چک کردن ترمزهایش ترغیب می‌کرد.


در کتاب نیروی رویا، روان‌پزشک آن فارادی تشریح می‌کند که او در خواب دید درهای باغ باز می‌شود و با وزش باد به هم می‌خورد. وقتی او بیدار شد، صدای به هم خوردن در را شنید، اگرچه وقتی به پایین رفت تا در را چک کند، متوجه شد در محکم بسته شده است.
او بر این باور بود ذهنش صدای به هم خوردن در را ایجاد کرده بود تا او را بیدار و وادار به بررسی این کند که در به درستی بسته شده است.

 

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *