داستان كرانتيدوا
در قديم، هندوستان پادشاهي بسيار مهربان به نام كرانتيدوا داشت. او تمامي رعاياي خود را چون فرزندانش دوست ميداشت و رفاه و آسايش مردم، مهمترين مسألهاي بود كه هميشه فكر او را مشغول ميساخت. هميشه قصر او به روي مردم نيازمند باز بود و هيچكس از درگاه او نااميد و دست خالي بيرون نميرفت.
ناگهان قحطي و خشكسالي شديدي تمام كشور را فرا گرفت. چشمهها خشكيد؛ محصولات كشاورزي از بين رفت؛ گلههاي دام از گرسنگي و تشنگي تلف شدند و همه مردم از تشنگي و گرسنگي رنج ميبردند.
پادشاه دستور داد كه بين مردم گندم توزيع كنند. تمام غذايي كه در قصر پخته ميشد، بين مردم فقير و نيازمند تقسيم ميشد. پادشاه كه تمام فكر و ذكرش مردم گرسنه بودند، چيزي براي خود نميخواست.
بالاخره روزي فرا رسيد كه خانواده سلطنتي چيزي براي خوردن نداشتند. انبارهاي پادشاه خالي شده بود و آشپزخانهها چيزي براي پختن نداشتند. پادشاه، ملكه و شاهزادهها چيزي براي خوردن نداشتند! ناگهان يك غريبه مرموز در برابر پادشاه ظاهر شد كه در دستش يك ظرف پر از پوره گندم و شير بود. پوره، غذاي اعيان آن زمان بود كه از شير و آرد و شكر تهيه ميشد.
غريبه گفت: «پادشاها! من اين ظرف غذا را به پاداش همدردي تو با مردم فقير و نيازمند به تو ميدهم. خانوادهات را نيز صدا بزن تا در كنار هم آن را بخوريد. من نميتوانم گرسنگي شما را تحمل كنم!»
پادشاه ابتدا خدمتكارش را صدا زد و به او گفت: «تو هميشه با صداقت به من خدمت كردهاي؛ بنابراين، بهتر است قبل از همه، تو از اين غذا بخوري».
خدمتكار پادشاه كه خجالت ميكشيد، قبل از خانواده سلطنتي لب به غذا بزند، ناچار با بيميلي و اصرار پادشاه نيمي از آن را خورد.
به محض اينكه ملكه و شاهزادهها خواستند لب به آن غذا بزنند، يك فرد گرسنه نزد پادشاه آمد و گفت: «اي پادشاه بزرگ و بخشنده، چند روزي است كه چيزي نخوردهام و اكنون دست به سوي تو دراز ميكنم؛ نااميدم نكن!»
بلافاصله، پادشاه ظرف پوره را به برهمايي گرسنه داد و بدينترتيب، پادشاه و خانواده او همچنان گرسنه ماندند.
در همين لحظه بود كه خداوند در قالب يك مرد در مقابل پادشاه ظاهر شد و گفت: «پادشاها، تو بنده بسيار محبوب من هستي، چيزي از من بخواه تا به تو عطا كنم!»
گرانتيدوا گفت: «خداوندا من پاداش و هديه زميني يا بهشتي نميخواهم؛ من تنها قلبي ميخواهم كه درد مردم فقير و درمانده را درك كند و جسم و روحي كه هميشه براي خدمت به مردم تلاش كنند!
منبع " کتاب غذای روح ۲ با ترجمه دکتر آرام "
انتشارات تجسم خلاق
www.aram24.ir