درس زندگي 100
مهم نيست تا چه اندازه موفق ميشويد، وقتي ميميريد، شرايط خاکسپاري شما هم چنان به وضعيت هوا بستگي دارد
شايد شما ميخواهيد پولي که وارن بافِت و بيل گيتس را شبيه مسکين و گدا ميکند، بدست آوريد. در عوض، شما ممکن است به دنبال جوايز پوليتزر، نوبل، اسکار، جايزهي توني، جونو يا جايزهي اِمي باشيد. بدون شک شهرت و ثروت ميتواند مال شما باشد اگر شما سخت کار کنيد. بر خلاف باور عموم، با اين حال، شهرت و ثروت چيزهاي کمتري از آنچه که در ابتدا تصور ميکرديم، براي ما به ارمغان ميآورد.
در جامعهي مادي و ديوانهي شهرت غرب، تصور کردن يک فرد خوشبخت و موفق به صورت شخصي که ثروتمند و مشهور است، زياد سخت نيست. شهرت و ثروت در جاي خود مناسب هستند اما اينها عناصر ضروري براي داشتن يک زندگي کامل، آرام، رضايتبخش و همراه با خوشبختي نيستند. تعداد کمي از ما بيشترين لذت خود را در زندگي از پول، قدرت يا موقعيت اجتماعي خود ميبريم.
در اين ميان، صحبت از تاثيرات نامطلوبي که شهرت و ثروت معمولاً با خود ميآورند، کار چندان مشکلي نيست. فرد آلن زماني ميگفت: «يک فرد مشهور شخصي است که تمامي زندگياش را سخت کار ميکند تا معروف شود. وقتي معروف شد، عينک تيرهاي را بر چشم ميزند تا شناسايي نشود.» پابلو پيکاسو که از لحاظ اعتبار و شهرت به مراتب از من قويتر است، دربارهي اين موضوع اظهار داشته است: «وقتي جوان و بدون موفقيت هستيد، فقط چند دوست داريد. سپس، بعدها وقتي ثروتمند و مشهور شديد، شما همچنان چند دوست بيشتر نداريد- تازه اگر خوششانس باشيد.»
جنبهي تاريک ديگر شهرت و ثروت اين است که زماني که آن را بدست ميآوريد، احتمالاً خواهيد فهميد که آن امتيازاتي را که در ابتدا فکر ميکرديد با رسيدن به شهرت يا ثروت به آنها خواهيد رسيد، برايتان به همراه ندارند. قبل از اختصاص زندگي خود به ثروتمند و مشهور شدن، بهتر است دربارهي اين پيام مهم مايکل پريچارد کمي فکر و تعمق کنيد: «مهم نيست چقدر ثروتمند، مشهور يا قدرتمند شدهايد، وقتي ميميريد، شرايط خاکسپاري شما هم چنان به وضعيت آب و هوا بستگي دارد.» من ميتوانم همچنين اين را به اين عبارت اضافه کنم که دادن يا ندادن ناهار نيز ميتواند مشخص کند که چند نفر در مراسم تشييع جنازهي شما شرکت ميکنند.
الان، دوباره به دنياي زندهها بازگرديم. مهم نيست چه مقدار شما براي امرار معاش خود تلاش ميکنيد يا به چه مقدار شهرت و ثروت با تلاش خود ميرسيد. آنچه در اينجا مهم است اين است که آيا شما از آرامش، سلامت و عشق در اکثر مواقع لذت ميبريد يا نه. اگر شما داراي اينها نيستيد، چه چيزي ميتواند جايگزين آنها شود؟ اين حقيقت را ناديده نگيريد که خوشبختي يک مقصد نيست بلکه يک سفر است، نتيجهي انجام خوب يک شغل، داشتن سلامتي خوب، انجام وظايف خود، تعقيب اهداف خود، پذيرش چيزهاي غيرقابل اجتناب، دوست داشتن جهان، نشان دادن رضايت، کمک به ديگران و زندگي کامل.
نگاه دقيقي به افراد بزرگ جهان بيندازيد. مادر ترزا، دالايي لاما، نلسون ماندلا، ماهاتما گاندي! اين افراد بزرگ با داراييهاي مادي کمي زندگي ميکردند يا زندگي ميکنند اما خوشبختي، لذت و رضايت را از زندگيهاي خود تجربه کردهاند. آنها با اشتياق به دنبال خوشبختي، لذت و رضايت از خود نيستند. خوشبختي، لذت و رضايت از خود از هدف بالاتري منشا ميگيرد، هدفي که شامل کار و تلاش به نفع بشريت و براي منفعت رساندن به اوست.
همچون افراد بزرگ اين جهان زندگي کنيد تا جايگاه و موقعيت خود بر روي زمين تا جايي که ميتوانيد به يک تجربهي آسماني تبديل کنيد. در واقع، اساتيد ذِن به ما ميگويند که انتظار بهشت ماندن بيمعناست. ذِن ميگويد که اين زندگي است و امروز، اين بهشت است. به عبارت ديگر، اين است بهشت! امروز، اين همهي آن چيزي است که بدست ميآوريد. يا آن را بگيريد يا ترکش کنيد. و شما نميتوانيد آن را ترک کنيد. بنابراين، از آن بهترين استفاده را کنيد. به اين صورت، اگر به بهشت رفتيد، شما به خوبي آماده هستيد تا به خود خوش بگذرانيد.
بقيهي زندگي شما همين الان شروع ميشود. اين ميتواند بيش از آنچه که قبلاً بوده است، باشد. از هر آنچه که در زندگي ميتوانيد، لذت ببريد. اين يک اشتباه است که از آن لذت نبريم. بگذاريد اين يک زندگي شگفت انگيز باشد. زندگي هر آن چيزي است که اطراف شماست. با تمامي حسهاي خود، کاملترين زندگي را داشته باشيد. به آن گوش کنيد! به آن نگاه کنيد! آن را مزه کنيد! آن را بو کنيد! آن را حس کنيد!
در هر صورت، بخش زيادي از زمان خود را به موفقيتهاي شخصي که دوست داريد به آنها برسيد، اختصاص دهيد. با اين حال، مطمئن باشيد که شما يک زندگي آرام، رضايتبخش و همراه با خوشبختي را در امتداد اين مسير تجربه ميکنيد. هر موفقيتي براي شما معنايي خاص دارد، سفر شما به سمت آن بايد احساس بهتري نسبت به رسيدن به مقصد براي شما داشته باشد.