درس زندگي 96: شما نمي‌توانيد تغييرات بزرگي در اين جهان ايجاد کنيد مگر اينکه خود متفاوت باشيد

درس زندگي 96
شما نمي‌توانيد تغييرات بزرگي در اين جهان ايجاد کنيد مگر اينکه خود متفاوت باشيد
تمامي انسان‌ها، وقتي متولد مي‌شوند، داراي يک چيز مشترک مهم هستند- آن‌ها همه متفاوت هستند. زماني که مدارس، دانشگاه‌ها، شرکت‌ها و جامعه صدمه‌ي خود را به انسان مي‌رسانند، با اين حال، اکثر افراد بيشتر زندگي‌هاي خود را در تلاش براي اينکه شبيه ديگران شوند، سپري مي‌کنند. حتي اگر اين به معني يک فرد عادي و معمولي بودن باشد، آن‌ها نهايت تلاش خود را براي آن مي‌کنند. نويسنده‌ي آمريکايي جيمز بالدوين در اين‌باره اظهار مي‌دارد: «ايده‌آل آمريکايي اين است که همه بايد تا جاي ممکن شبيه هم شوند.»
چند چيز در زندگي وجود دارد که در عمل بهتر از تئوري کار مي‌کنند. متفاوت بودن از ديگران در جامعه يکي از آن‌هاست. نظريه‌ي اجتماعي مي‌گويد که ما حيوانات اجتماعي هستيم و بايد با ديگران سازگار شويم تا به موفقيت و خوشبختي برسيم. موسسات آموزشي، شرکت‌ها و جامعه در کل بر بيشتر افراد اين تاثير را مي‌گذارند تا با ديگران سازگار شوند. متمايز بودن در جمعيت مخرب به حساب مي‌آيد. افرادي که متفاوت هستند ممکن است مورد انتقاد و مسخره‌ي ديگران قرار بگيرند.
نظريه‌هاي اجتماعي متاسفانه يک جنبه‌ي مهم از ذات انسان را ناديده مي‌گيرند، در حاليکه از امتياز سازگاري ما با بقيه‌ي جامعه حمايت مي‌کند. همه‌ي ما مي‌خواهيم بر روي اين جهان تاثيرگذار باشيم. به عبارت ديگر، ما مي‌خواهيم بدانيم زندگي‌مان مهم است و ما مي‌توانيم در آن تغيير ايجاد کنيم.
بسياري از عوامل تعيين‌کننده به ما کمک مي‌کنند تا مشخص کنيم که به چه مقدار موفقيت حقيقي دست پيدا مي‌کنيم و چه مقدار بر ديگران اثر مي‌گذاريم. در طول اعصار گوناگون اين افراد خلاق – افرادي که مي‌خواسته‌اند ريسک کنند، متفاوت باشند، وضع موجود را به چالش بکشند و کُفر ديگران را درآورند– بوده‌اند که تغييرات بزرگي را در اين جهان ايجاد کرده‌اند. اين‌ها افرادي هستند که به موفقيت، رضايت و خوشبختي در سطحي مي‌رسند که طبيعتاً ديگران به آن نمي‌رسند.
شما ممکن است متوجه شده باشيد که هر آنچه که داراي عواقب و پيامدهاي بزرگي در اين جهان بوده است توسط شخصيت‌هايي ايجاد شده که از بقيه‌ي جامعه متفاوت بوده‌اند. در حقيقت، آن‌ها در مقياس بالايي با جامعه هماهنگ نبوده‌اند. ريچارد برانسون، اُپرا وينفري، استيو جابز يا آنيتا روديک را در نظر بگيريد! اگر مي‌خواهيد همچون اين افراد شويد، بايد با اين حقيقت کنار بياييد که سازگاري با ديگران روش رسيدن به موفقيت حقيقي در اين جهان نيست.
ساده و راحت اينکه: اين افراد همه تغييرات بزرگي در اين جهان ايجاد کرده‌اند چون مي‌خواسته‌اند متفاوت باشند. ريچارد برانسون را بسياري از موسسات تجاري بريتانيا با نگاهي نامناسب نگاه مي‌کنند اما آيا فکر مي‌کنيد که برانسون به چنين ديدگاهي اهميت مي‌دهد؟ با اين حال، متاسفانه بيشتر افراد تلاش مي‌کنند با همکاران‌شان سر کار سازگار شوند، مشابه ديگران در اجتماع شوند به جاي آنکه سعي کنند متفاوت باشند و از چيزهاي طبيعي، مشخص شده و مورد انتظار منحرف و جدا شوند.
درس بزرگي که اينجا بايد فرا گرفته شود اين است که خود شما نمي‌توانيد تغييرات بزرگي در اين دنيا ايجاد کنيد مگر اينکه از توده‌ي مردم متفاوت باشيد. متفاوت بودن تنها راه براي موفق بودن است. برخي افراد ممکن است از دست شما ناراحت شوند و برخي ديگر ممکن است از شما بدشان بيايد و متنفر باشند. بدون شک شما مورد انتقاد زيادي قرار خواهيد گرفت. هر چقدر موفقيت بيشتري از متفاوت بودن خود داشته باشيد، بيشتر ممکن است مورد نفرت ديگران قرار بگيريد. با اين وجود، وقتي شروع به ايجاد تغييرات بزرگي در اين جهان مي‌کنيد، افراد به شما به خاطر اين تغييرات احترام زيادي مي‌گذارند.
به محض اينکه سعي کنيد همچون ديگران شويد، بهترين اتفاقي که ممکن است بيفتد تبديل شدن به يک کپي- احتمالاً کپي بسيار ضعيفي- از ديگران است. اين دقيقاً نوع رفتاري است که افراد بازنده را در چرخه‌ي بازي بازنده قرار مي‌دهد و انسان‌هاي بااستعداد را از تبديل شدن به انسان‌هاي افسانه‌اي بازمي‌دارد.
شما و فقط خود شما بايد تعيين کنيد که حقيقتاً چه کسي هستيد. اگر خود حقيقي‌تان باشيد، متفاوت خواهيد بود. اگر اين به معني آنست که برخي افراد فکر کنند که شما غيرمعمول هستيد، پس غيرمعمول باشيد. جان کرو در اين‌باره خاطر نشان مي‌کند: «شنا کردن بر خلاف جريان آب به يک ماهي قوي نياز دارد. حتي يک ماهي مرده هم مي‌تواند سازگار با مسير آب شنا کند.»
احتمال‌هاي شما براي داشتن يک زندگي مالي مفيد و به لحاظ روحي رضايت‌بخش در تناسب مستقيم با اينکه چه مقدار دوست داريد با بقيه هماهنگ شويد، قرار دارد. هر چقدر بيشتر غيرمتعارف و غيرمعمولي باشيد، بهتر است. وراي همه‌ي اين‌ها، افرادي همچون ريچارد برانسون که متفاوت- حتي کاملاً غيرمعمولي هستند- دنيا را تغيير مي‌دهند. افرادي که خيلي عادي و معمولي هستند سعي مي‌کنند دنيا را در همان مسير خود حفظ کنند. شما کدام را ترجيح مي‌دهيد؟

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *