نظریهی فروید
ابداعکنندهی اتریشی روانکاوی، زیگموند فروید، که کتاب تعبیر خواب او (1900) به تحلیل عمیق دنیای رازآمیز رویاها میپرداخت بر این باور بود که رویاها میتوانند تضاد روحی و روانی را منعکس کنند. این رویاها به رویاهای دریچهی اطمینان معروف هستند.
این رویاها وسیلهای برای برآورده شدن آرزو هستند و خواستههایی را غالباً به شیوهای کاملاً مبدّل بیان میکنند که ما در پذیرش آزادانهی آنها در زندگی بیداری خود بیمیل هستیم. این رویاها معمولاً مختصر هستند و شناسایی آنها بسیار سخت است چون ما ترجیح میدهیم رنج و درد پنهانی را در اذهان خودآگاهمان نپذیریم.
فروید بر این باور بود تمامی رویاها به شکل ناخودآگاه جنسی یا تهاجمی هستند حتی اگر در ظاهر چنین نباشند. او اشیایی را فهرست میکرد که در یک رویا نماد نیروی جنسی هستند: «تمامی اشیای درازی همچون چوبها، شاخههای درختان و چترها به همراه سلاحهای تیز و بلندی همچون چاقوها، دشنه و نیزهها میتواند نشاندهندهی آلت تناسلی مردان باشد. اتاق در یک رویا معمولاً زنان هستند.
پدیدهی رویاهایی همچون رویاهای دریچهی اطمینان در مثال زیر توسط یکی از باهوشترین شاگردان فروید، سندور فرنزی ارائه شده است.
مفهوم فروید از رویاها به عنوان یک دریچهی اطمینان برای آرزوهای سرکوب شده به شکل جهانی پذیرفته نشده است. در واقع، چند منتقد هیچ مدرکی دال بر اینکه نیروهای تهاجمی و جنسی در رویاها آزاد میشوند یا اینکه هر رویا دارای منبع خود در برآورده کردن آرزوهاست، پیدا نکردند.
رویاهای دریچهی اطمینان
• به باور فروید، این رویاها به ما اجازه میدهند به شیوهای که در زندگی بیداری قابلقبول نیست، رفتار کنیم.
• نماد برآورده شدن آرزوها و خواستههای ضروری است.
• میتواند به حل تضاد درونی و عمیق کمک کند.
• تعبیر آن میتواند سخت باشد چون به صورت نمادین ارائه میشود.