عصبانیت در مغز شروع میشود
این یک واقعیت است که مردان در برخورد با عصبانیت سریعتر عکس العمل نشان میدهند، در صورتی که ذهن و رفتار زنان طوری طراحی شده است که مشکل را بازتاب کرده و از آن دوری میکنند. یک چهارچوب بیولوژیکی شگفت انگیز برای این مشکل وجود دارد. قسمت آمیگدالای (amygdale) مغز که مربوط به خشم، عصبانیت، ترس و خشونت است، در مردان بزرگتر بوده در حالی که مدارهای مغزی خانمها بیشتر در جهت کنترل احساسات است. هنگامی که مغز خانمها تکامل پیدا میکرد، آنها راه جدیدی برای تجزیه و تحلیل افکار و احساسات پیدا کردند. برای این رفتار خانمها یک علت تکاملی وجود دارد. مردان یکی از پایههای زندگی هستند و زنان به علت احساساتی بودن و اینکه نمیخواهند پایههای زندگی را خراب کنند، تلاش میکنند تا خشم خود را فرو برده و مانع عصبانیت مردان شوند. برای همین، بیشتر زنان در مشاجرات، خشم خود را کنترل کرده و جلوی آشوب را میگیرند.
حال سؤال این است که آیا این کوتاه آمدن و خود خوری روی سلامتی تأثیری خواهد داشت؟ تحقیقات نشان میدهند که سرکوب کردن احساسات برای بدن انسان بسیار مضر است. بر اساس این تحقیقات رسوب کلسیم در شریانهای قلب افراد باعث انفجارهای عصبی میشوند. این اتفاق در سنین بالا صورت میگیرد. ما میدانیم که خشم و عصبانیت باعث افزایش ناگهانی فشار خون و ضربان قلب شده و این باعث ضعیف شدن دیواره رگهای خونی میشود. در عین حال عصبانیت، عکس العملهای فیزیکی و احساسی را تحریک میکند.
از آنجایی که خانمها غالبا حالت انفجاری کمتری داشته و بیشتر خود را کنترل میکنند، تعداد کمتری از آنها دچار مشکلات ناشی از عصبانیتهای زیاد میشوند ولی نگه داشتن بیش از حد خشم نیز مشکلاتی برای سلامتی آنها به وجود میآورد. تحقیقات انجام شده اخیر نشان میدهند زنانی که در مشاجرات با همسران خود و هنگام مشکلات، احساسات خود را بروز نمیدهند و همه چیز را در خود میریزند، احتمال مرگ در 10 سال آینده برای آنها بیشتر از آنهایی است که هنگام درگیری، مشکلات خود را بیان میکنند. در عین حال سرکوب کردن عصبانیت باعث ایجاد افسرگی شدید و مشکلات تغذیهای میشود. به نظر متخصصان، ذهن زنان اجازه بررسی و تجزیه و تحلیل مشکلات را پیش از بروز احساسات میدهد. این تحقیقات نشان میدهند احتمال ابتلا به بیماریها در افرادی که به جای تجزیه و تحلیل احساسات، آن را در درون خود سرکوب میکنند بسیار افزایش مییابد. این اتفاق میتواند به صورت ناآگاهانه باشد یعنی خانمی فکر میکند که مشکل را در درون خود حل کرده است، اما ذهن و جسم او هنوز درگیر آن مشکل است.
راه حل میانه را شناسایی کنید
در اینجا متوجه شدیم که خشم دو انتها دارد: عصبانیت و سکوت. هر یک از این دو دارای پرتگاههایی هستند ولی میتوان راهحلی ایجاد کرد که همان میانهروی است. باید بدانید که به خاطر طرز عملکرد ذهن انسان، ما میتوانیم از مشکل گذشته و سریعا آرامش را در درون خود برقرار کنیم. اما کنترل کردن خشم و عصبانیت نیاز به تمرین زیادی دارد ولی نتیجه بسیار خوب و رضایتبخش آن به زحمتش میارزد.
در مورد خود من، اگر به خاطر نصیحت و راهنمائی دوستم نبود، احتمالا همچنان سردرگم مدارک و کاغذها بودم. اما با کمک و نصیحت دوست خود، توانستم بر عصبانیت خود غلبه کرده و از انرژی آن برای انجام کارها استفاده کنم.
در آخر خوب است بدانید که عصبانیت در واقع صدای روح است. غالبا این احساس زمانی به وجود میآید که قسمتی از ذهن شما احساس خطر میکند و آن مانند آژیر خطری خواهد بود. در نتیجه بی توجهی به آن مانند بی توجهی به صدای آژیر خطر است که اگر به آن رسیدگی نشود، صدای آن دائماً به گوش خواهد رسید و برای خود شما و اطرافیان آزار دهنده خواهد بود. بهترین راه برای رسیدگی به صدای آژیری که شنیده میشود، پیدا کردن منبع صدا و علت آن است. با توجه به خصلت زنان که توانایی آرام بودن و توجه کردن و حل مشکلات را دارند، میتوانند به راحتی منشاء خشم را پیدا کرده و راهی برای آرام کردن آن بیابند. با توجه کردن به خشم خود و احترام گذاشتن به آن میتوانیم آن را بفهمیم، از آن استفاده کنیم و در آخر، آن را رها نماییم.
منبع :parsegard