هيپنوتراپی و پزشكی نوين
پژوهشهای علمی متعدد ارتباط و تاثیر ذهن بر ساز و كار جسم را به اثبات رسانده است. طبق تحقیقات انجام گرفته در مراكز پزشكی آمریكا66 درصد عوامل ایجاد بیماریهای جسمی ناشی از استرس بوده است. اثرات استرس شامل جویدن ناخن، تیكهای عصبی، تشویش ذهن، رفتارها و افكار وسواسگونه، بیخوابی و بدخوابی ،اسپاسم و فشارهای عضلانی، اضطرابات مزمن،افسردگی ،عدم اعتماد به نفس،ترسها، كم اشتهای و یا پراشتهای بیش از حد، اختلالات گوارشی،یبوست، گردش خون ضعیف، تنفسهای سخت، طپش قلب،لكنت زبان، سردردها،شروع و یا تداوم عادتهای بد همچون وابستگی به سیگار، مسكنها،غذا،و كافئین و غیره. هر یك از این مشكلات روانی به خودی خود میتواند آغازگر انواع مختلف بیماریهای دیگر جسمی باشد.
اثرات استرس طولانی مدت و یا دورهای میتواند به دستگاه تنفس، سیستم غددی عصبی آسیب رساند. كه هركدام از آنها میتواند بیماریها و درمانهای داروی را در پیداشته باشد و مصرف داروها نیز عوارض جانبی دیگری را به بیمار تحمیل می كنند. در سال 2007 سازمان غذایی و دارویی آمریكا اعلام كرد برخی از داروها خطر شكستگی استخوان در زنان را افزایش می دهد. در نوامبر همان سال ایالات متحده و اروپا خواستار احتیاط بیشتر پزشكان در مصرف برخی از داروها همچون Avandia به علت اثر گذاری بر افزایش حملات قلبی شدند. ارتباط عمیق بین ذهن و جسم و تاثیر گذاریهای همزمان آنها بر هم منجر به ایجاد مراكز بیمارستانی بزرگ در سراسر دنیا و استفاده از هیپنوتراپیستها بعنوان جزء لاینفك كادر پزشكی به منظور تسكین درد و تسریع بهبودی روند درمان شده است. در بیمارستان منچستر انگلستان توسط پروفسورWhorwell و همچنین دانشگاه كارولینای شمالی آمریكا از هیپنوتیزم برای درمان سندرم روده تحریك پذیر(IBS) استفاده میگردد. در این گونه بیماران بدلیل مقاومت دستگاه گوارش استفاده از هیپنوتراپیستها روند و كنترل درمان را بهبود میبخشد. در دانشگاه واشنگتن برای كاهش دردهای ناشی از سوختگی از هیپنوتیزم استفاده میشود. در چندین مرکز بیمارستانی وابسته به دانشكده پزشكی هاروارد به منظور سرعت بخشیدن به بهبود درمان ناشی از جراحیها هیپنوتراپیستها را به استخدام درآوردهاند.در یكی از تحقیقات انجام گرفته در دانشگاه هاروارد مشاهده گردید حتی هیپنوتیزم بر روی شكستگی استخوان نیز تاثیر گذار بوده و زمان بهبودی را به چندین هفته كاهش میدهد. همچنین مطالعات آنها نشان از تاثیر مثبت درمان با هیپنوتیزم برای جراحی سرطان پستان دارد.
مؤسسه ملی سرطان امریكا پس از مطالعه 200 بیمار با سن متوسط5/48 سال كه تحت 15 دقیقه هیپنوتیزم قبل از عمل و یك ساعت تودهبرداری سرطان پستان بودهاند و مقایسه آنها با بیمارانی كه تنها تحت بیهوشی بدون هیپنوتیزم بودهاند. نشان داد كه بیماران گروه اول 6/10 دقیقه زمان كمتری را در اتاق سپری كردهاند، استفاده از آرام بخشها در این بیماران34 درصد كاهش یافته است، همچنین موارد زیر در آنها تقلیل یافته است 53 درصد درد ،74 درصد حالت تهوع ، 46 درصد خستگی ، 47 درصد ناراحتی ، و 74درصد اضطراب در هنگام ترخیص. هزینه تجهیزات جراحی در هر بیمار 856 دلار اما با مداخله هیپنوتیزم این رقم به 7/772 دلار كاهش یافته است یعنی 9 درصد. كه این كاهش هزینه به تبع خود كاهش هزینه پرسنلی و عوارض درد پس از جراحی، تهوع و خستگی را در پی دارد كه هر كدام از این عوامل می تواند منجر به طولانی شدن درمان و بستریهای پیشبینی نشده در بیمارستان گردد. الویرا لانگ مدیر رادیولوژی در مركز پزشكی بوستون گزارش داد كه در طول درمان عروق و كلیه بیمارانی كه بیهوش نمی گردندو در حالت هیپنوز بیحس میگردند شانس بهتری از نظر درمان نسبت به بیماران مشابه دارند. دكتر دیوید اشپیگل از دانشگاه استنفورد میگوید« درست است كه هیپنوتیزم شبیه سحر و جادو پر سر و صداست اما واقعیت این است كه شواهد دال بر تأثیر شگرف آن بر درمان بیماران دارد». امروزه از هیپنوتیزم در پزشكی برای زایمانهای بدون بیهوشی طبیعی و سزارین،دندان پزشكی، كاهش وزن، ترك اعتیاد، بیمارهای جنسی،سندرم روده تحریك پذیر، درمان انواع مختلف سرطانها، و حتی فعالیتهای ورزشی استفاده میگردد.در زمینه مسائل روانی همانگونه كه در ابتدای گزارش ذكر شدتمام موارد بیان شده در قسمت استرس همه در حیطه درمان به شیوه هیپنوتیزم میباشد.هیپنوتیزم با ایجاد آرامش و افزایش اعتماد به نفس، بیمار را در درمان بیماریهای روانتنی یاری می دهد. مطالعات انجام گرفته بر روی 241 بیمار در نشریه پزشكی لانسنت(Lancent) نشان داد كه بیمارانی قبل از عمل هیپنوز شدهاند دردهاوعوارض كمتری بعلت كاهش مصرف دارو برای درمان نیاز داشتهاندو همچنین سریعتر بهبودی خود را بازیافتهاند. هیپنوتیزم با تنظیم فشار خون، ضربان قلب و یا اتساع یا انقباض عروق در قبل و هنگام عمل جراحی می تواند متخصص جراحی و بیمار را یاری كند. و در بعضی از بیمارانی كه دارای مشكلات قلبی میباشند و درصد ریسك بیهوشی در آنها بالاست بسیار تاثیر گذار باشد.
بر همین اساس انجمن پزشكی بریتانیا در سال 1955 و آمریكا در سال 1958 هیپنوتیزم را به عنوان یك ابزار مناسب و یك روش بسیار با ارزش در درمان بیماریها به رسمیت شناختند. در سال 1977 كالج ملی هپینوتیزم در Loughborough انگلستان تاسیس شد و به تربیت دانشجویان و دانشپژوههان میپردازد كه هم اكنون در بسیاری از شهرهای بزرگ آن كشور شعبه دارد. هیپنوتیزم از سال 1996 با طی مراحل علمی «كلینیكال ترایال» به عنوان یك روش كامل كلاسیك علمی در كتاب مرجع روانپزشكی گنجانیده شد است بگونهای که مؤسسه ملی بهداشت و درمان آمریكا در همان سال آنرا برای كاهش دردهای ناشی از سرطان و سایر بیماریهای مزمن مؤثر شناخت. این در حالیست در بعضی از كشورها بعنوان طب مكمل هنوز بدان نگریسته میشود. سوالی كه امروزه انسان با آن روبروست و جوابی بس بسیار تامل بر انگیز دارد این كه براستی انسان امروزه از چند درصد توانایی مغز خود استفاده و بهره میبرد؟ برخی از دانشمندان آنرا 2% برخی 4% انیشتین این رقم را 7%و دیگران دربهترین حالت آنرا10 % میدانند.این بدان معناست كه در خوشبینانه ترین حالت90% از پتانسیل بكر مغز انسان بدون استفاده باقی میماند براستی چه مقدار بشر امروزی در پی تلاش و استفاده مطلوب ازآن برآمده است؟ متاسفانه بدلیل تبلیغات نادرست و عدم شناخت كافی حیطه دانش هیپنوتیزم كه شاید بر گرفته از داستان سرایها و افسانهسرایهای گزافگونه باشد این علم آن گونه كه باید و شاید هنوز بدرستی در پارهای ازكشورها شناخته نشده است اما به مرور این علم میرود تا جایگاه واقعی خود را در عرصه پزشكی نوین باز یابد.
به منظور وقوف بیشتر و بهتر بر كارایی و توانمندیهای هیپنوتیزم در عرصه ناشناختهای درون مغز به دو سوال كلیدی اما مهم پاسخ داده می شود.
آیا هیپنوتیزم همان تـاثیر دارونما را برذهن انسان دارد؟
مطالعات پرفسور پیر رینوین متخصص جهانی درد و هیپنوتیزم از مونترال كانادا كه با استفاده از تصاویر گرفته شده از مغز بود نشان داد كاركرد بیدردی حاصل از دارونما با هیپنوتیزم متفاوت است.و این در واقع تایید كننده این فرضیه است كه اعلام میدارد فرآیندها و مكانیزمهای مختلفی در فعال كردن عكس العمل مغز از راه هیپنوز ودارونما وجود دارند. دارونما محصول اپیوییدهای درونی است و میتواند توسط نالوکسان Naloxone مهار گردد، ولی بیدردی حاصل از هیپنوز را نمیتوان با نالوکسان مهار نمود. محتملترین فرضیه در مورد بیدردی هیپنوز تغییر تفسیر عاطفی هیجانی درد در لوب فرونتال است که با وجود آسیب بافتی دردآور، موجب عدم احساس رنج میگردد. این که چگونه طی بیدردی هیپنوز، فعالیتهای قشر مغز موجب فعالیت مهاری فرونتال و عدم پردازش محرکهای دردناک میگردد، هنوز در پردهای از ابهام قرار دارد. فرضیه دیگر به کنترل تجزیهای معروف و معتقد است قسمتی از ذهن به عنوان ناظری مخفی از وجود درد آگاه است ولی قسمت آگاه ذهن چیزی در مورد درد نمیدانداز آنجا که اثر هیپنوز مستقل از اثر دارونما است، بنابراین یک روش درمانی كاملاًعلمی محسوب میگردد.
سوالی دیگری كه در اینجا مطرح است این است كه:
آیا هیپنوتیزم همان تلقین است؟
بررسی دكتر اروین در مودنا ایتالیا حكایت ازآن داردكه كاركرد مغز در هیپنوتیزم و تلقین بدون هیپنوز كاملاً متفاوت از همدیگر هستند او برای دست یافتن به این نتایج دو گروه از افراد را مورد تجزیه و تحلیل اسكنهای مغزی قرار داد. گروه اول كسانی بودند كه طرحهای سیاه و سفید را با كمك هیپنوتیزم بصورت رنگی میدیدند. دسته دوم افراد بسیار تلقینپذیری بودند كه بدون هیپنوز تصاویر سیاه و سفید را تنها با تلقینات داده شده به آنها رنگی می دیدند. در گروه اول كورتكس دیداری مغز هنگام دیدن تصاویر مغز فعال میگردید. اما در گروه دوم قسمتهای دیگر مغز فعال می گریدندیعنی گروه دوم میپنداشتند که تصاویر رنگی است و مغز آنها در حال تفکر و سعی و تلاش برای رنگی جلوه دادن تصاویر بود در حالیکه در گروه اول تصاویر را واقعاً رنگی می دیدند.
در حال حاضر تحقیقات زیادی در دنیا برروی چگونگی تاثیر هیپنوتیزم بر روی كاركرد مغز و چگونگی استفاده ازآنها در درمان بیماریها صورت میپذیرد و هر روز با این دانش دریچهای دیگری بر شگفتیهای مغز گشوده میشود. واین علم میرود با كمك به بیماران جسمی-ذهنی افقی روشنتر وبهتر را در عرصی پزشكی رقم زند.
منبع :.ir-med